خصوصی سازی صنعت خودرو بار دیگر به جایی رسیده است که تصویری از تعلیق و عقب نشینی را نشان می دهد تا اصلاحات ساختاری.
سایپا ، دومین سازنده اتومبیلرانی کشور که پس از ایران در جدول فروش قرار دارد ، اکنون از اولویت خارج شده است و در عمل ساکت مانده است.
آنچه از شواهد غیررسمی بیرون می آید این است که متقاضیان سهام سایپا دیگر حاضر به خرید نیستند زیرا آنها مایل به خرید ریسک جدید با الگوی ناقص انتقال نیستند.
انتقال ایران Khodro نمونه بارز خصوصی سازی بدون پیش شرط های لازم بود. بخشی از سهام این شرکت فروخته شد در حالی که هیچ یک از چالش های اساسی صنعت خودرو قبلاً اختصاص نیافته بود. نه وظیفه قیمت گذاری گرامری و نه مرزهای دخالت دولت در مدیریت و سیاست مشخص نشد.
نتیجه یک تکلیف نیمه تمام شده بود که هم صاحب جدید را در محدودیت ها و عدم اطمینان و دولت در وسوسه مداخله گرفت.
خریداران بالقوه سایپا اکنون به عقب نگاه می کنند و آنچه می بینند یک مسیر کامل و چاله های عمیق است.
آنها تجربه کرده اند که ورود یک خودروساز بزرگ در ایران ، بدون ضمانت استقلال مدیریتی و تصمیم گیری ، بیشتر شبیه به پذیرش تعهدات سنگین و محدودیت های بی پایان است تا یک فرصت اقتصادی. در چنین محیطی ، وعده های خصوصی سازی برای این سرمایه گذاران نه تنها جذاب ، بلکه یک خطر پرهزینه است.
آنچه مشخص است این است که انتقال یک خودروساز بزرگ فقط یک معامله سهام نیست بلکه انتقال مدیریت و بازسازی حاکمیت در صنعت خودرو است.
اکنون سرمایه گذاران بالقوه معتقدند که بدون از بین بردن ابهامات ، خرید سهام SAIPA به معنای پذیرش مسئولیت سنگین و ورود به میدان چالش برانگیز با عدم اطمینان است. به همین دلیل ، بسیاری از آنها اکنون تصمیم گرفته اند که آن را پس بگیرند یا به تعویق بیندازند.
واقعیت این است که سازنده سیاست در پرونده KHODRO ایرانی نه اقتدار خود را انجام می دهد و نه الزامات مالکیت بخش خصوصی را برآورده می کند. گرمی از قیمت گذاری گرامری هنوز در دست است و سیاست های کلانشهر با نوسانات ارزی و محدودیت های تجاری در شرکت بسته می شود.
با چنین الگویی ، طبیعی است که خریداران سهام سایپا اکنون نتیجه می گیرند که آینده مالکیت در شرکت چیزی بیش از تکرار همان معادلات فرسایش نخواهد بود.
آنچه واضح است این است که بخش خصوصی واقعی بر اساس منطق اقتصادی تصمیم می گیرد و از بازی در سرزمینی که قوانین آن هر روز به تمایل یک سازنده سیاست تغییر می کند ، امتناع می ورزد. وقتی هنوز مشخص نیست که دولت در قیمت گذاری ، واردات ، انتخاب شرکای تجاری و حتی ترکیب هیئت مدیره چقدر درگیر است ، چگونه سرمایه گذاران می توانند میلیاردها دلار برای خرید سهام انتظار داشته باشند؟
این عدم اطمینان نه تنها SAIPA را از اصلاحات واقعی خارج می کند ، بلکه پیام منفی را نیز به کل بازار سرمایه می فرستد: “خصوصی سازی در ایران هنوز یک پروژه ناقص و سیاسی است.” تا زمانی که دولت به طور کامل از مدیریت بنگاه های خودرو خارج نشود و چارچوب های شفاف و الزام آور را برای نقش خود در صنعت تعریف نکند ، هیچ معامله ای منجر به خصوصی سازی واقعی نخواهد شد.





