اثاثه در دنیای پر سرعت امروز ، بروکس نگاهی جدید به چگونگی ایجاد زندگی شخصی و حرفه ای هدفمندتر و رضایت بخش تر از اصول کارآفرینی نشان می دهد.
به گفته فارارو ، روزه این شرکت ، آرتور بروکس استاد دانشکده تجارت هاروارد و استاد پارکر گیلبرت در مدرسه کندی هاروارد است. بروکس تاکنون پنج کتاب منتشر کرده است و به عنوان یکی از پیشگامان تحقیقات در زمینه “خوشبختی” شناخته شده است و توجه بسیاری از مدیران ، دانشجویان و علاقه مندان به پیشرفت فردی را به خود جلب کرده است.
ایده اصلی چیست؟
به اعتقاد بروکس ، خوشبختی چیزی انتزاعی یا خارج از دسترس ؛ در عوض ، می توان آن را به عنوان یک تجارت شخصی اداره کرد. او می گوید زندگی هر شخص مانند یک تجارت است: شما بنیانگذار آن هستید ، باید ریسک کنید ، منابع خود را مدیریت کنید و تعریف روشنی از “سرمایه” یا دارایی هایی که می خواهید جمع آوری کنید ، داشته باشید.
کتاب جدید او با عنوان پرونده های خوشبختی: بینش در مورد کار و زندگی این توضیح می دهد که چگونه می توان با یک نگاه مدیریتی به زندگی به موفقیت و خوشبختی واقعی رسید. در زیر پنج بینش کلیدی در این کتاب وجود دارد.
1. خود مدیریت: اولین قدم در استارتاپ های زندگی
بروکس تأکید می کند که در شروع زندگی شما ، شما مهمترین کارمند هستید. بنابراین باید بتوانید خود را به خوبی مدیریت کنید. مهارت های خودسازی نه تنها عاملی در موفقیت حرفه ای است ، بلکه یکی از شاخص های اصلی افراد خوشحال است.
بسیاری از افراد در مدیریت کار خود موفق هستند ، اما وقتی به مدیریت زندگی شخصی می آیند ، با چالش های جدی روبرو می شوند. بروکس در کتاب خود توضیح می دهد که چرا مدیریت شخصی با مدیریت حرفه ای متفاوت است و چرا برخی از افراد با وجود مهارت های خود احساس سردرگمی و ناراضی می کنند.
این بخش از کتاب به موضوعاتی مانند فلسفه ، ایمان مذهبی ، دوستی ، روابط خانوادگی و روابط عاطفی می پردازد و نشان می دهد که همان اصولی که در کار استفاده می کنیم نیز می تواند برای موفقیت در این زمینه ها مورد استفاده قرار گیرد. به عنوان مثال ، رویکردهای حاصل از علوم اعصاب و علوم رفتاری به مدیریت روابط انسانی با دیدگاه علمی و مؤثرتری کمک می کند.
بروکس همچنین با مسئله فرسودگی فرسودگی سروکار دارد. وضعیتی که در آن فرد انگیزه تکرار اعمال مزخرف یا بی اهمیت را از دست می دهد ، یا به خاطر شکوه دیگران. او با توصیف فرآیندهای مغز در زمان فرسودگی ، او به خواننده نشان می دهد که چگونه ابتدا به “ماسک اکسیژن” خود ضربه بزند تا در هر دو کار و زندگی بهتر عمل کند. به عبارت دیگر ، تا زمانی که بهترین کارمند نباشید ، نمی توانید مسیر موفقیت پایدار را ادامه دهید.
2. چگونه مسیر شغلی خود را طی کنیم؟
بسیاری بر این باورند که بیست سالگی زمان ایجاد یک بنیاد حرفه ای است. اما بروکس یادآوری می کند که ایجاد شغل یک روند مادام العمر است. او می گوید کار هر شخص ترکیبی از کشف ، تجربه و ماجراجویی است و این مسیر برای همه متفاوت خواهد بود.
برخی از افراد یک کار خطی دارند: آنها از یک مرحله به مرحله بعدی می روند ، هر بار بزرگتر و بهتر. در مقابل ، دیگران یک کار مارپیچی دارند: آنها هر 5 تا 5 سال یکبار وارد یک زمینه جدید می شوند ، گاهی اوقات درآمد آنها بالاتر و گاهی اوقات کمتر است ، اما آنها را به عنوان یک ماجراجویی شخصی تجربه می کنند.
این بخش از کتاب همچنین به یک سؤال اساسی می پردازد: چه زمانی باید شغل خود را تغییر دهیم؟ بسیاری از مردم از این تصمیم می ترسند: “اگر کارم را ترک کنم ، آیا شادتر خواهم بود؟” داده ها نشان می دهد که پاسخ معمولاً مثبت است. بروکس به خواننده می آموزد که چگونه به احساسات درونی خود اعتماد کند و یک تصمیم شجاع بگیرد.
1. ارتباط و تعامل با دیگران
مهارت های ارتباطی مؤثر ، هم در محل کار و هم در خانه ، یکی از کلیدهای مدیریت زندگی است. بروکس در بخش سوم کتاب خود چگونه می تواند انتقاد سازنده و چگونگی انتقاد از دیگران را توضیح دهد. او همچنین با هنر ستایش و ستایش سروکار دارد و می گوید که این مهارت ها بر خلاف عقل سلیم آموخته می شوند.
او سؤالات متداول را بررسی می کند:
-
چگونه با افرادی که نمی شناسید صحبت کنیم؟
-
اگر درونگرا باشید ، چگونه گاهی اوقات برون گرا بازی می کنید؟
یکی از موارد جالب در مورد این بخش هشدار بروکس در مورد جلسات کاری است. به گفته وی ، بسیاری از جلسات زمان و بی فایده است و از بین بردن یا کاهش آنها می تواند به افزایش خوشبختی کمک کند. حتی تماس های تلفنی غیر ضروری باید به حداقل برسد تا انرژی و زمان بیشتری برای برقراری ارتباط واقعی باقی بماند.
1. تعادل یا ادغام کار و زندگی؟
بروکس اصطلاح “تعادل کار و زندگی” را دوست ندارد زیرا به نظر می رسد کار و زندگی دو سرزمین جداگانه است. او ترجیح می دهد از اصطلاح ادغام کار و زندگی استفاده کند. از نظر او ، کار بخشی از زندگی است ، نه چیزی مستقل از آن.
این دیدگاه به معنای غرق شدن در محل کار نیست ، بلکه برعکس: همانطور که زندگی خانوادگی و دوستی می تواند کار شما را غنی کند ، کار می تواند به معنای زندگی شخصی شما باشد. کار و زندگی نیز باید مکمل باشد و به رشد یکدیگر کمک کند.
در این بخش ، مرزهای سالم بین کار و زندگی به تصویر کشیده شده است: چه زمانی باید کار را رها کرد تا به زندگی شخصی آسیب نرسد؟ چگونه می توان با همکاران که از این مرزها پیروی نمی کنند برخورد کنیم؟ و چگونه می توان از تجربه شغلی برای تقویت روابط شخصی استفاده کرد؟
1. تعریف موفقیت: پول تنها معیار نیست
به گفته بروکس ، موفقیت باید تعریف شخصی داشته باشد. درست همانطور که در یک تجارت ، بنیانگذاران باید بدانند که هدف نهایی چیست (فروش شرکت ، عرضه عمومی سهام یا رسیدن به یک مرحله خاص) ، در زندگی ، هر فرد باید تعریف مشخصی از موفقیت داشته باشد.
وی هشدار می دهد که اگر موفقیت را فقط با پول ، قدرت ، شهرت یا وضعیت اندازه گیری کنیم ، احتمالاً ناامید و ناراضی خواهیم بود. این عوامل تنها ابزارهای میانی هستند. هدف اصلی مواردی مانند عشق ، رضایت ، ایمان و معنی است.
بروکس تأکید می کند که انتخاب “معیار معنی دار” برای اندازه گیری موفقیت نه تنها باعث ایجاد انگیزه می شود ، بلکه اشتیاق فرد را به بهترین عملکرد در کار و زندگی نیز دو برابر می کند. وقتی می دانید چه کاری می خواهید انجام دهید ، هم در محل کار و هم در خانه انرژی بیشتری خواهید داشت.
زندگی به عنوان یک تجارت
کتاب پرونده های خوشبختی این تصویر جدیدی از زندگی را ارائه می دهد: زندگی مانند شغلی است که شما بنیانگذار و مدیرعامل هستید. موفقیت در این تجارت نه توسط میلیاردها یا مقامات پر زرق و برق بلکه با احساس رضایت ، روابط عمیق انسانی و معناداری در زندگی روزمره تعریف می شود.
بروکس با ترکیبی از تجربیات شخصی ، تحقیقات علمی و نمونه های عملی ، نشان می دهد که چگونه می توان یک مسیر شغلی را باهوش تر کرد ، روابط را بهبود بخشید ، از فرسودگی جلوگیری کند و یک تعریف واقعی از موفقیت داشته باشد. پیام اصلی وی واضح است: با مدیریت زندگی مانند یک تجارت ، می توان خوشحال ترین و موفق ترین نسخه شما را رقم زد.





