ارهتصاد۲۴- نمودار مقایسه ای موجود نشان می دهد که در سالهای نرخ بهره واقعی ، بورس اوراق بهادار توانسته است رونق نسبی را تجربه کند ، در حالی که پرش نرخ بهره واقعی اغلب با رکود یا کاهش بازار سهام همراه است. این رابطه به وضوح در سالهای 1 و 2 دیده می شود. هنگامی که نرخ بهره واقعی کاهش می یابد ، نقدینگی به بازار سهام هجوم آورد و شاخص کلی سوابق جدید را ثبت کرد. با این حال ، از سال 3 ، بازار سهام وارد مرحله اصلاحی و رکود اقتصادی شد ، زیرا نرخ بهره واقعی افزایش می یابد یا نسبتاً افزایش می یابد.
تجزیه و تحلیل این روند نشان می دهد که بورس اوراق بهادار ایران تحت تأثیر نرخ بهره واقعی در سه دوره مختلف است. اول ، دوران براجام ، عزیمت ترامپ از براجام و سپس آغاز دولت سیزدهم ، بازار سهام را به سمت نشان دادن رفتارهای متفاوتی سوق داده است.
نرخ بهره واقعی ؛ کلید قفل بورس سهام
برخلاف دیدگاه هایی که نرخ بهره را به عنوان عامل اصلی در بورس سهام می دانند ، این نرخ بهره واقعی است که مسیر بازار سهام را در سالهای اخیر مشخص کرده است. نرخ بهره واقعی نتیجه کسر تورم از نرخ بهره بدون ریسک است و یکی از مهمترین متغیرهای کلان اقتصادی است. در یک اقتصاد تورم بالا ، اگر نرخ بهره بانک نتواند با نرخ تورم هماهنگ شود ، نرخ بهره واقعی منفی خواهد بود. این وضعیت عواقب زیادی برای بازارها دارد. از یک طرف ، واریز در بانک ها درخواست تجدید نظر خود را از دست می دهد و از طرف دیگر ، جریان نقدینگی به دارایی های غیرمولد یا حتی حدس و گمان هدایت می شود. نمودار مورد مطالعه نشان می دهد که بازار سهام ایران جذاب تر شده و شاخص کل با نرخ بهره واقعی رشد کرده است.
سخت ترین دوره پولی
سال 1 تا 5 یکی از سخت ترین زمان برای بورس اوراق بهادار تهران است ، در حالی که نرخ تورم سالانه به دلیل توافق های سیاسی به زیر 5 ٪ رسیده است ، با افزایش نرخ خطر به بالای 5 ٪. همین اختلاف نرخ منجر به پارک پول در بورس اوراق بهادار تهران شد. با این حال ، این دوره طولانی نبود ، و با تحولات سیاسی متعاقب آن و خروج ترامپ از تیپ ، انتظارات تورمی افزایش یافت و نرخ بهره واقعی منفی بود. این امر رشد ملموس بازارها ، به ویژه بازار سهام را فراهم کرد.
بورس اوراق بهادار
یکی از مهمترین بخش های تاریخی بورس ایران ، پرش بی سابقه سالهای 1 و 2 است. کاهش نرخ بهره واقعی به یک سطح منفی عمیق ، همراه با انتظارات تورم و عدم وجود گزینه های معتبر برای سرمایه گذاری ، منجر به سیل نقدینگی در بازار سرمایه شد.
همانطور که نمودار نشان می دهد ، شاخص کلی تورم در این دوره پرش بی سابقه ای را تجربه کرده است. اما رشد پایدار نبود و پس از مدتی با اشباع احساسات و معرفی عوامل جدید سیاسی و اقتصادی ، بازار وارد مسیر اصلاحات شد. روند بعد از ماه اوت نشان دهنده تغییر مسیر بازار در پاسخ به سیاست های پولی و مالی است. با تغییر نرخ بهره واقعی و نزدیک شدن به سطح مثبت یا کمتر منفی ، جذابیت سپرده و اوراق بهادار درآمد ثابت افزایش یافته است.
بیشتر بخوانید: بازار سهام کدام اتومبیل را می گیرد؟
این امر منجر به عزیمت نقدینگی از بازار سهام شد و منجر به رکود نسبی بازار سهام شد. به عبارت دیگر ، بازار سهام ایران توانایی رقابت با بازار پول را در طی نرخ بهره واقعی از دست داده است و سرمایه گذاران ترجیح داده اند دارایی های خود را به سمت گزینه های کم خطر هدایت کنند.
رکود و دوره انتظار
پس از فروکش کردن تب سهام ، سالهای 1 تا 2 رکود نسبی داشت. نمودار نشان می دهد که نرخ بهره واقعی در این دوره عمدتاً در محدوده منفی یا نزدیک به صفر بوده است. با این حال ، به دلیل کاهش اعتماد عمومی در بورس اوراق بهادار پس از تجربه سال و همچنین بی ثباتی در سیاست های اقتصادی ، بازار نتوانست گذشته را به دست آورد. در این سالها ، سرمایه گذاران کوچک محتاط تر شدند و نقش بازارهای موازی مانند ارز و مسکن برجسته تر شد. علاوه بر این ، با ظهور دولت سیزدهم ، سیاست دولت برای کنترل تورم پیش رفت. تورم که قصد داشت تا سال و سه نفر از کانال 2 ٪ فراتر رود.
بنابراین ، با اجرای سیاست انقباضی در دولت سیزدهم و انتشار گواهی سپرده خاص در پایان ماه ژوئیه ، بورس اوراق بهادار تهران آزاد شد. با انتقاد از این سیاست توسط فعالان اقتصادی ، اقتصاد ایران پس از سال به دلیل خطرات سیاسی ، تورم بیشتری پیدا کرده است و اکنون نرخ تورم نقطه تا نقطه در ماه آگوست به 2 ٪ رسیده است. با این حال ، میانگین نرخ خطر خطر حدود 2 ٪ است.
آینده بورس اوراق بهادار در سایه سیاست پولی
نکته اصلی این است که بورس اوراق بهادار ایران هنوز به شدت تحت تأثیر نرخ بهره واقعی و سیاست های پولی قرار دارد. اگر دولت و بانک مرکزی به سمت کنترل پایدار تورم حرکت کنند و ریشه تورم را به روشی ساختاری بشکنند ، می توانیم امید بیشتری به آینده بورس اوراق بهادار داشته باشیم. در مقابل ، تداوم بی ثباتی در سیاست گذاری می تواند نوسانات غیر منطقی و بحران های جدید در بازار سهام را تحریک کند.
نمودار مقایسه بورس اوراق بهادار و نرخ بهره واقعی طی یک دهه گذشته نشان می دهد که این دو متغیر رابطه مستقیم و غیرقابل انکار دارند. کاهش نرخ بهره واقعی معمولاً با رشد بازار سهام همراه است و منجر به رکود بازار شده است. بنابراین ، تثبیت سیاست های اقتصادی و افزایش شفافیت می تواند اعتماد عمومی به بازار سهام را تقویت کرده و از جهش و ریزش شدید جلوگیری کند.
منبع: دنیای اقتصاد






