وکیل یکتا ناصر: نمی‌دانیم چرا پرونده به دادسرای جنایی کشیده شد؟

وکیل یکتا ناصر: نمی‌دانیم چرا پرونده به دادسرای جنایی کشیده شد؟

روزنامه اعتماد نوشت: یکتا ناصر بازیگر سینما و تلویزیون در 10 فروردین 1403 با انتشار پستی در اینستاگرام خود اعلام کرد که همسر سابقش منوچهر هادی فرزند مشترکشان را ربوده است. انتشار این پست با واکنش های منفی اذهان عمومی رو به رو شد تا جایی که باعث شد بحث حضانت کودک و ایراداتی که در قوانین کشورمان برای این موضوع وجود دارد دوباره مطرح شود و عده ای به آن انتقاد کنند. پس از انتشار پست اینستاگرامی یکتا ناصر و ناراحتی او از عدم بازگشت فرزند مشترکشان، منوچهر هادی در پستی اینستاگرامی از تحویل این کودک پس از 13 فروردین به مادر خبر داد.

پس از این اتفاقات، یکتا ناصر و منوچهر هادی به دادگاه کیفری احضار شدند. پس از حضور این زوج در دادگاه کیفری؛ محمد شهریاری سرپرست دادسرای امور جنایی تهران در پست اینستاگرامی خود نوشت: این دو هنرمند عزیز (یکتا ناصر و منوچهر هادی زوج سابق) با حضور در دادسرای امور جنایی مشکل فرزند مشترک خود را حل کردند. صحبت هایی که با آنها داشتند به توافق رسیدند تا برای صلح و رشد فرزند مشترکشان، صوفیا، تلاش بیشتری کنند.» «پست های اینستاگرامی جنجال اخیر را پاک کرد و آرامش را به خود و فرزند مشترکشان بازگرداند.» حضور این سابق زوجی در دادگاه کیفری این سوال را در افکار عمومی ایجاد کردند که چرا شکایت یکتا ناصر از منوچهر هادی برای حضانت فرزند مشترکشان باعث شد پای آنها به دادگاه کیفری باز شود؟!حالا «تراست» با یکتا ناصر مصاحبه کرده است. وکیل در این زمینه

قاضی وظیفه با آقای هادی تماس گرفت اما او جواب نداد

«توحید بختیاری» وکیل پایه یک دادگستری در خصوص اتفاقاتی که برای یکتا ناصر در ایام نوروز رخ داد به «اعتماد» گفت: این پرونده از این جهت بود که موکلم حضانت او و آقای دکتر بود. تنها فرزند منوچهر هادی تا سن 7 سالگی در دی ماه 1402 فرزند مشترک آنها 7 ساله شد و آقای هادی برای موکلم دادخواستی برای حضانت ارائه کرد و دادگاه مربوطه در 23 اسفند 1402 تشکیل شد. قاضی پرونده دستور موقت معاینه کودک توسط آقای هادی به مدت یک روز در هفته را صادر کرد تا با بررسی های لازم و صلاحیت طرفین پرونده در دادگاه خانواده تعیین شود. صادر شده در روز دوشنبه 7 اسفند، طفل مشترک به آقای هادی تحویل داده شد، قرار بود این طفل در تاریخ 8 اسفند به موکلم بازگردانده شود، اما آقای هادی ساعت 14 روز 8 اسفند اعلام کرد که قصد ندارد. این موضوع باعث شد موکلم ابتدا به کلانتری مراجعه کند و شکایت کند.

پس از طرح شکایت، کودک عادی با موکلم تماس گرفت و ابراز ناراحتی کرد و گفت که دوست دارد به خانه برگردد. موکل من هم که مادر است متاثر می شود و به خانه آقای هادی می رود اما آقا هادی بچه را به خانم ناصر تحویل نمی دهد. به همین دلیل موکلم با پلیس 110 تماس می گیرد که با حضور پلیس، خانم ناصر به همراه بنده و آقای هادی به کلانتری والنجک می روند. در کلانتری والنجک طرفین را راهنمایی می کنند و به آقای هادی می گویند در صورت امکان بچه را به مادر تحویل بده، اما آقای هادی قبول نمی کند.

در نهایت ساعت 11 شب از ایشان در خصوص این موضوع و سایر اتهامات محرمانه شکایت کردیم. در کلانتری به موکلم گفته شد که تا تعطیلات تمام نشود نمی توانند کاری انجام دهند و دادگاه خانواده و قاضی پرونده باید حکم کنند که بچه عادی بعد از تعطیلات به مادر بازگردانده شود. به همین دلیل موکلم صبح روز 11 فروردین پستی منتشر می کند و از همه مادران درخواست می کند و با اشاره به سفره هفت سینه ای که با دخترش چیده بود می گوید; قرار بود پیش دخترش باشد که متاسفانه آقا هادی سوفیا را برد و او را برنگشت.

یک روز پس از انتشار این پست، قوه قضاییه با ما تماس گرفت و گفت می توانید به قاضی کشیک مراجعه کنید که حتی در ایام تعطیل به شکایات رسیدگی می کند. به قاضی مراجعه کردیم. قاضی کشیک از ما خواست دستور موقت را ارائه کنیم اما متاسفانه به دلیل تعطیلی شعبه خانواده و عدم ابلاغ دستور موقت به آن دسترسی نداشتیم. به همین دلیل قاضی نگهبان امکان مداخله و صدور دستور بازگرداندن کودک را نیافت. البته با آقای هادی تماس گرفته شد اما آقای هادی جواب نداد. در نهایت فشار افکار عمومی باعث شد آقای هادی با انتشار پستی در صفحه اینستاگرام خود اعلام کند که اتفاقی نیفتاده و فقط می خواهد روزهای اول عید را کنار دخترش باشد و به مسافرت برود و چهارمی را تحویل دهد. فرزند به مادرش

ششم فروردین ماه به دستور دادسرای فرهنگ و رسانه به پلیس امنیت مراجعه کردیم.

وکیل یکتا ناصر درباره حضور وی در دادگاه کیفری می گوید: پس از این پست موکلم امیدوار بود پس از مرخصی چهار روزه فرزند مشترک به آنها تحویل داده شود اما روز چهارم از دفترخانه با ما تماس گرفتند. قاضی شهریاری که پنجم فروردین ساعت 12 ظهر در دادگاه حضور کیفری داشت به ما گفتند که آقای هادی هم حضور دارد و بچه را تحویل مادر می دهد روز پنجم فروردین من به اتفاق موکلم و پدرش به دادگاه کیفری رفتند، آقای هادی هم به دادگاه کیفری آمد، اما متاسفانه بچه مشترک را نیاورد، در دادگاه کیفری یک سری مقدمات برای موکلم مطرح شد که پست منتشر شده را حذف کند و قول بدهد هر هفته فرزند مشترک را به آقای هادی تحویل دهد.

موکلم در آنجا اظهار داشت که موضوع مطرح شده در خصوص جلسه هفتگی دستور موقت قاضی بوده و نیازی به امضا و تعهد مجدد ندارد و در عین حال آقای هادی تخلف کرده و طفل را پس نداده است، لذا طبق با توجه به قانون حمایت از خانواده، می توان دستور داد قاضی می تواند جلسه را لغو یا محدود کند. موکلم در مورد پستی که منتشر کرده هم توضیح داد که این پست برای مادران این سرزمین منتشر شده و آقای هادی با یک پست جواب او را داده است پس چرا فقط پست را حذف کند؟! ضمناً موکلم اظهار داشت که موارد مطرح شده ربطی به بازگشت فرزند ندارد اما متأسفانه موکلم را مجبور به امضای هر دو تعهد کردند.

بالاخره بعد از یک جلسه سه تا چهار ساعته من و موکلم به اتفاق پدرشان به منزل مادر آقای هادی رفتیم. آنجاست که صوفیه در روز اول اعلام کرد. ما در ساعت 5 بعدازظهر روز 5 آوریل کودک مشترک را پذیرفتیم. صحنه دردناکی بود چون مادر و دختر با هم فامیل بودند و گریه می کردند. در آنجا دوباره از موکلم خواستند صورتجلسه تحویل را امضا کند. جالب اینجاست که همان روزی که بچه را تحویل گرفتیم از دادسرای فرهنگ و رسانه با ما تماس گرفتند و گفتند شکایت شما از آقای هادی به ما ارجاع شده و نمی دانیم چرا به دادسرای امور جنایی رفتید. ! مراجعه ما به دادگاه کیفری طبق هیچ دستور و تذکری صورت نگرفته و نمی دانیم چرا پرونده به دادگاه کیفری کشیده شده است! و چرا تلفنی به آنجا دعوت شدیم و بر چه اساسی از موکلم تعهداتی گرفته شد؟

ساعاتی پس از این دیدار، آقای شهریاری با انتشار پستی در اینستاگرام خود نوشت؛ دیداری که با این دو هنرمند و زوج سابق داشتیم به مصالحه ختم شد و فرزند به مادر تحویل داده شد. اگر در این دیدار به هیچ مصالحه ای نرسیدیم. جلسه بسیار طولانی و پر استرس بود و در نهایت موکلم برای بچه دار شدن مجبور شد برگه جلسه را امضا کند. بعد از این اتفاقات خانم ناصر نیز در واکنش به پست آقای شهریاری پستی منتشر کرد و هرگونه سازش با آقای هادی را تکذیب کرد. همچنین ششم فروردین ماه به دستور دادسرای فرهنگ و رسانه به پلیس امنیت تهران بزرگ مراجعه و اظهارات و شکایات خود از آقای هادی را که قبلا در کلانتری ولنجک ثبت شده بود، مجددا ثبت کردیم. و مقرر شد در تاریخ 15 فروردین ماه مدارک لازم را به ضابط قضایی ارائه دهیم تا پرونده را به دادسرای فرهنگ و رسانه ارجاع دهیم تا به عدم بازگشت کودک و سایر مواردی که در این مدت رخ داده است. در چند ماه گذشته موکلم از آقای هادی شکایت کرده است.

پرونده مشترک حضانت فرزند نیز در شعبه دوم دادگاه خانواده تهران مفتوح است و مقرر می شود پس از ایام تعطیلات نوروزی پرونده برای بررسی صلاحیت فرزند و صلاحیت اولیای دم به مشاور خانواده ارجاع شود. موضوع حضانت و ملاقات فرزند مشترک موکلم و آقای هادی که می شد مانند بسیاری از موارد مشابه بدون تنش و ناراحتی مدیریت کرد به دلایلی که قابل بحث نیست و مانند همه موارد مشابه بسیار پیچیده و آزاردهنده شده است. موارد، آسیب اصلی در این او یک کودک معمولی می بیند. امیدواریم قاضی پرونده حضانت دختر 7 ساله موکل را با در نظر گرفتن مصلحت فرزند مشترک به مادر واگذار کند و امکان عدم استرداد کودک به موکل را در تصمیم او

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *