دولتمردان این روزها تاکید دارند که بخشی از وظایف حاکمیتی کشور باید به بخش خصوصی واگذار شود، اما تحقق این چشم انداز بلند در ایران با تردیدهای جدی مواجه است.
به گزارش به گزارش میهن تجارت، این روزنامه نوشت: آیا بخش خصوصی فعلی ایران توانایی پذیرش مسئولیت های سنگین امور اجرایی را دارد؟ آیا سابقه رفتار اقتصادی و اجتماعی این بخش در گذشته توانسته اعتماد عمومی را جلب کند؟ آیا خروج دولت از حاکمیت واگذار شده به معنای ضعف نظارت بر عملکرد حاکم جدید است؟ چگونه می توان بخش خصوصی واقعی را از آنچه در ادبیات جدید اقتصادی ایران تحت عنوان «خشولتی» یا بخش خصوصی وابسته به دولت ایجاد می شود جدا کرد؟
گزارش هفته گذشته بانک جهانی در مورد آسیب شناسی علل کاهش رشد اقتصاد ایران به وضوح بر ضعف ساختاری بخش خصوصی تاکید کرد و نشان داد که فعالان این بخش برخلاف کشورهای پیشرو، هنوز توانایی برنامه ریزی و مدیریت اقتصاد ملی را ندارند.
اشغال سنگین اقتصاد ایران توسط دولت در قرن اخیر (به ویژه پس از کشف نفت و به هدر رفتن درآمدهای سرشار آن در هزینه های جاری) باعث شده است که هرگز بخش خصوصی واقعی و قدرتمندی در اقتصاد ایران شکل نگیرد.
در این چارچوب، ساختار سیاسی دولتها با توزیع نابرابر ثروت و ایجاد رانت در میان گروههای نزدیک به فضای فکری آنها شکل گرفته و همواره گروههای دیگر را از رقابت در بازار کنار گذاشته است.
در چنین ساختاری تنها کسانی قادر به ادامه حیات در بازار هستند که وابسته به نهاد دولتی هستند و می توانند از رانت اطلاعات اقتصادی بهره مند شوند.
در حال حاضر نیز اکثریت اقتصاددانان بر این باورند که اجرای نادرست سیاستهای کلی اصل 44 قانون اساسی در 25 سال گذشته نه تنها باعث شکلگیری بخش خصوصی قدرتمند در ایران شده، بلکه سهم دولت یا شرکتهای وابسته به آن را در اقتصاد ملی افزایش داده است.
در واقع آنچه امروزه به عنوان بخش خصوصی در کشور ما در حال فعالیت است، شکل تغییر یافته ای از شرکت های دولتی است که بدون اتکا به منابع عمومی و حمایت دولت نمی توانند به حیات خود ادامه دهند.
در سوی دیگر این ساختار، ما با نگرانی اکثر مردم از واگذاری امور حاکمیتی به بخش خصوصی مواجه هستیم که مانع بزرگی بر سر راه رهایی از اقتصاد دولتی است.
نگاهی منصفانه به تعاملات روزمره بازار داخلی نشان می دهد که آسایش مردم از رفتار اقتصادی زمانی ایجاد می شود که امور اجرایی دارای امتداد دولتی باشد.
مردم عادی بازار به دنبال قیمت های دولتی، عرضه دولتی، مسکن دولتی، حمل و نقل دولتی، درمان دولتی، آموزش دولتی، تسهیلات دولتی و مواردی از این دست بوده اند تا از آنها در برابر رفتار خودخواهانه بخش غیردولتی حمایت کنند.
حتی پذیرش جوانان برای کار در دولت به دلیل میزان حقوق دریافتی نیست، بلکه به دلیل اطمینان از حفظ حداقل حقوق انسانی آنها در محیط کار است.
این فرهنگ دولت گرایی در افکار عمومی به دلیل سال ها توزیع غیرمنصفانه و غیرمنصفانه انواع یارانه ها در جامعه ایجاد شده است که هیچ گاه کمکی به ارتقای بهره وری اقتصاد و ایجاد فعالان مقتدر نکرده است و برعکس باعث انگلی و وابسته شدن ملت به دولت شده است.
بدتر از آن، بخش خصوصی کنونی ایران فعالانی دارد که رفتارهای مخاطره آمیزی دارند و به جای اعتمادسازی در میان مردم، انگیزه وابستگی به حاکمیت دولت را افزایش می دهند.
امروز عده ای که نام بخش خصوصی را یدک می کشند با ارتکاب اعمال خلاف قانون و حیف و میل حمایت دولت به اعتماد اندک جامعه ضربه می زنند.
آمارها نشان می دهد که حدود 30 درصد از مطالبات سازمان تامین اجتماعی (که دارایی متعلق به محروم ترین افراد است) توسط کارفرمایان خصوصی تصرف شده و به صندوق این سازمان باز نمی گردد.
2.5 درصد از فعالان بخش خصوصی افرادی هستند که به دلیل کتمان درآمدهای خود 85 درصد از فرار مالیاتی 140 هزار میلیارد تومانی کشور را به خود اختصاص داده اند.
65 درصد از قراردادهای کار موقت کارگران با کارفرمایانی از بخش خصوصی منعقد می شود که حاضر به امضای تعهد متقابل خود نیستند و کلیه قوانین کار را زیر پا می گذارند.
50 درصد ارز حاصل از صادرات کالاهای غیرنفتی که همواره با تاخیر فراوان به خزانه بانک مرکزی واریز می شود و حداقل 12 میلیارد دلار از ارزهایی که در 5 سال گذشته هرگز به کشور بازنگشته اند متعلق به شرکت های بخش خصوصی است. همچنین 68 درصد از بدهی 780 هزار میلیارد تومانی بانک ها به خزانه کل کشور مربوط به مازاد بدهکاران بخش خصوصی است.
بخش خصوصی حتی در حوزه کشاورزی بیشترین سهم را در از بین رفتن ذخایر زیرزمینی و عدم تعادل منابع آبی دارد. همچنین 85 درصد از آلودگی های زیست محیطی ایران مربوط به مصرف سوخت های فسیلی در چرخه حمل و نقل یا سایر فعالیت های آلاینده بخش خصوصی است.
البته عادلانه نیست که همه فعالان بخش خصوصی ایران را اینگونه ببینیم. در میان این فعالان کم نیستند افرادی که برای رونق تولید و حفظ اشتغال در کشور جان و مال خود را می دهند، همان هایی که در جنگ 12 روزه اخیر قیمت کالاها و خدمات خود را بالا بردند و حتی با توزیع رایگان آن در بین مردم از کمبود مایحتاج عمومی جلوگیری کردند. آنها بدون هیچ شکایت و چشم پوشی از هیچ حمایت دولتی در شرایط سخت رکود تورمی به تولید ادامه می دهند و از سفره ناچیز خانواده خود به نفع معیشت کارگران توزیع می کنند.
نکته اینجاست که برای شناسایی بخش خصوصی واقعی مستعد پذیرش حاکمیت دولت، باید ضریب حاکمیت قانون گزینهها و رعایت حقوق مردم را ارزیابی کرد.
هر کس علامت بخش خصوصی را بر پیشانی خود بگذارد اما با تکیه بر رانت و حمایت دولتی همه قوانین و حقوق اجتماعی و اقتصادی را زیر پا بگذارد، شایسته حکومت نیست!
منبع: روزنامه اطلاعات





