قیصر کجایی که خودشون رو کشتن!

سعید آرتمن در اعتماد نوشت: اثر هنری پیوندی ناگسستنی با بالا و پایین رفتن رتبه حرفه ای مردمش دارد. در طول تاریخ هنر کمتر هنرمندی را می توان یافت که همیشه در اوج جایگاه هنری خود بوده باشد. هنرمندان در هر زمینه ای که در آن فعالیت می کنند معمولاً با ارائه یک یا چند اثر هنری مناسب و پسندیده مخاطب، مدتی را در اوج شهرت و گاه محبوبیت سپری می کنند. برخی به دلیل تولید یک اثر هنری تا پایان عمر مورد احترام هستند. و بارها پیش آمده است که هنرمندی اثری هنری خلق کند، اما در سال های بعد هر چه تلاش کرده موفق به تکرار موفقیت آن اثر نشده و چه بسا تولید مکرر آثار پست باعث از دست دادن او شده است. موقعیت قبلی او

تغییر نسل ها، به روز شدن شیوه های خلق آثار با استفاده از ابزار و امکانات جدید، ظهور سبک های جدید، تغییر ذائقه هنری مخاطبان و هماهنگی هنرمندان جدید با این تغییرات و ظهور نگرش های جدید. در عرصه فعالیت هنری از جمله مسائلی است که در اوج و نزول یک هنرمند تأثیرگذار است. سینما در مقایسه تاریخی با سایر هنرها، هنری نوظهور و در حال تحول تلقی می شود که باعث تغییر دائمی ذائقه مخاطبان این هنر- صنعت می شود. در سینمای ایران، آثار کلاسیک و تولیدات مدرن آن از نظر ساختار و محتوا تفاوت‌های زیادی دارند. و در این چند دهه از ورود سینما به ایران، نسل های مختلفی از هنرمندان ظهور کرده و افول کرده اند. انقلاب ایران باعث جدایی بسیاری از هنرمندان سینما از این حرفه شد که یکی از برجسته ترین بازیگران آن بهروز وثوقی بود.

به گفته مدیرعامل سازمان سینمایی آقای بهروز ووشوقی ایشان می توانند برگردند و کار کنند، مشکلی ندارد.

نگاهی نو به رئیس سازمان حساسی که مستقیماً نقش مؤثری در انتقال تصویر خوب و بد جامعه ایران به جهانیان دارد. اینکه مقام قدرت در رسانه های رسمی کشور چنین خبر یا درخواستی را اعلام می کند، شاید حکایت از تغییرات احتمالی در سیاست ها و رویکردهای فرهنگی- هنری کشور در سطح کلان داشته باشد.

قبل از این اظهار نظر معمولاً هنرمندان معترض به شرایط اجتماعی، سیاسی و فرهنگی کشور اگر در مراسمی پشت تریبون قرار می گرفتند و در نقش اپوزیسیون داخل حکومت یا حداقل اپوزیسیون داخل کشور صحبت می کردند. در حمایت از امانت داری، تقوا و برابری و غالباً مسئولین سینمای کشور هدف انتقادات آنان قرار می گرفتند. اما این بار رئیس سازمانی که محل انتقاد از ایجاد انواع محدودیت برای تولید آثار سینمایی است، از بازگشت افرادی می گوید که نامشان همیشه با سانسور و محدودیت همراه بوده است.

در سینمای ایران خاطره خوبی از فعالیت هنری هنرمندان سالخورده نداریم، انتخاب و کم کاری بزرگانی چون عزت الله تعظمی نه تنها باعث فراموشی آنها نشد، بلکه وجهه و کلاس هنری آنها را حفظ کرد. برای همیشه. جدا از چند مورد استثنایی، مرور آثار غول های سینمای جهان نیز ثابت می کند که اوج فصل کاری سینماگران قبل از پیری است. فارغ از تسلط بهروز ووشوقی بر نقش و بازی باورپذیر آن که از ویژگی های بازیگری اوست که منتقدان را راضی و مورد تایید قرار داده است، بهروز ووشوقی نیز در نزد مخاطب عام سینما بازیگری توانا و کاریزماتیک است. یکی از دلایل محبوبیت وسوقی برای عموم انتخاب نقش ها بود، تمام دلیل جذابیت آن اجرای آن توسط جوانی خوش تیپ مانند بهروز واسوقی بود. بهروز ووشقی برای تبدیل شدن به ستاره سینما در مکان و زمان مناسب وارد عرصه هنر شد و برای ماندن در قلب و خاطرات مخاطبان سینمای قبل از انقلاب در زمان مناسب سینمای ایران را ترک کرد. و به دلیل مسائل مالی و شرایط دیگر فرصتی برای همکاری با فیلم های نازل و سیاه شدن رزومه خوبشان در سینما داده نشد.

بهروز ووشقی در دورانی که فیلم فارسی مبتذل حرف اول را در سینمای ایران می زد، از یک طرف مسیر دیگری را برایش سخت می کرد و از طرف دیگر بی خیال بود چون رقبای انگشت شماری داشت. .

شاید سینمای امروز ایران در آستانه نود سالگی نیازی به بهروز وثوقی نداشته باشد، چرا که مخاطبان حرفه ای و غیرحرفه ای سینما از وثوقی جوان و جذاب یاد می کنند، نه پیرمردی که از او بخواهد اکنون و در دوران بازنشستگی اش به سینما بازگردد. قطعا بازگشت او به کشور به معنای صدور پروانه فعالیت در سینما برای او نیست و مطمئناً مانند حبیب خواننده باعث دلشکستگی و مرگ او می شود. به امید روزی که عده ای از هنرمندان همیشه معترض و تصمیم گیرنده در مسائل سینمایی کشور این ماجرای مفتضح بازگشت بهروز واشوقی به کشور را به پایان برسانند تا شبهه ای باقی نماند که بازگشت واشوقی بهانه ای برای رسیدن به اهداف شخصی بدون آن است. پیگیری. جدیت موضوع پس از طرح تا مراسم و تریبون بعدی.

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *