در حالی که بهداشت دهان و دندان یکی از پایه های اصلی سلامت عمومی است، افزایش روزافزون هزینه های درمان و ضعف پوشش بیمه ای بسیاری از خانواده های ایرانی را در مقابل انتخاب های دشوار قرار داده است. روند ارجاع دیرهنگام بیماران، اختلاف گسترده در دسترسی و ناکارآمدی مکانیزم بیمه تکمیلی، دندانپزشکی را به یکی از چالش برانگیزترین بخش های نظام سلامت تبدیل کرده است.
به گزارش اطلاع رسانی، عادل صادقی دندانپزشک با اشاره به خلأ جدی آمارهای موثق در حوزه دندانپزشکی می گوید: هنوز اطلاعات دقیقی از سهم این بخش از بودجه خانوار و میزان مراجعه مردم به مراکز دندانپزشکی وجود ندارد. فقدان سیستم ثبت داده ها باعث شده است که ارزیابی نیازها و اولویت های مردم بر اساس حدس و گمان و تجربیات میدانی باشد تا گزارش های مستند.
وی توضیح می دهد: بر اساس گزارش منتشر شده توسط مرکز پژوهش های مجلس با همکاری سازمان نظام پزشکی، حدود 21 درصد از کل پرداختی مستقیم مردم در حوزه سلامت مربوط به خدمات دندانپزشکی است. این سهم پس از هزینه دارو، دومین بخش پرداختی از جیب مردم در نظام سلامت است.
شاخص هزینه های کمرشکن
صادقی می گوید: خدمات دندانپزشکی به شاخص «هزینه های کمرشکن سلامت» نزدیک است و جایگاه نگران کننده ای دارد. این شاخص در واقع نشان می دهد که کدام هزینه های درمانی می تواند خانواده ها را به مرز فشار شدید مالی نزدیک کند.
این دندانپزشک درباره گرانی خدمات دندانپزشکی می گوید: هنوز نسبت درمان های ترمیمی، جراحی، پیشگیری یا زیبایی به کل هزینه های افراد را نمی دانیم. به همین منظور در دانشگاه تهران سعی داریم با طراحی و اجرای نظرسنجی های میدانی مختلف، تصویر واضح تری از نحوه ارائه خدمات دندانپزشکی به دست آوریم.
اما وی بر اساس مشاهدات خود از بازار دندانپزشکی به یک روند مشخص اشاره می کند: آنچه امروز در فضای واقعی کلینیک ها و مطب ها مشاهده می شود این است که بخش قابل توجهی از هزینه ها در حوزه خدمات زیبایی است. در سال های اخیر تمایل مردم به درمان های زیبایی بیش از خدمات اولیه پزشکی افزایش یافته است.
محدودیت خدمات تامین اجتماعی
صادقی با اشاره به خدمات دندانپزشکی تحت پوشش تامین اجتماعی می گوید: این سازمان همچنان همان مجموعه محدود خدمات قدیمی را ارائه می دهد. خدماتی مانند کشیدن دندان، جرم گیری و برخی پرکردن های سطحی. اگرچه این خدمات چارچوب مشخصی نیز دارند، اما کیفیت آنها با خدمات ارائه شده در کلینیک های خصوصی قابل مقایسه نیست. درمان های تخصصی تر مانند برداشتن عصب یا ترمیم هایی که احتمالاً به عصب می رسند نیز انجام نمی شوند. در نتیجه بسیاری از بیماران پس از مراجعه به مراکز تامین اجتماعی مجبور به ادامه درمان در کلینیک های خصوصی می شوند. در زمینه جراحی های مورد نیاز نیز وضعیت به همین منوال است.
وی که خود سابقه کار در مراکز دندانپزشکی تامین اجتماعی را دارد، توضیح می دهد: سال ها پیش دستورالعملی داشتیم که اجازه استفاده از مواد غیر ایرانی را نمی داد. این محدودیت کیفیت درمان را تحت تاثیر قرار داد و بیماران معمولا از این موضوع شکایت داشتند.
راه حل تروماتیک
صادقی درباره میزان استفاده مردم از خدمات تامین اجتماعی و چه رویکردی برای نگهداری یا کشیدن دندان دارند، می گوید: این موضوع به شدت به موقعیت جغرافیایی و سطح اقتصادی مناطق مختلف بستگی دارد. حتی در تهران هم وضعیت محله ها فرق می کند. اما تجربه شخصی من و بسیاری از همکاران نشان می دهد که با افزایش مشکلات اقتصادی، بیماران کمتر حاضر به پرداخت هزینه های تعمیرات هستند. آنها بیشتر صبر می کنند تا دندان به مرحله درد شدید برسد و در نهایت آن را می کشند. البته این الگو شامل همه مردم و همه مناطق نمی شود، اما روند کلی به این سمت می رود.
آمار رسمی در این زمینه وجود ندارد و تمامی تحلیل ها بر اساس تجربه میدانی است.
توزیع نامتعادل پزشکان
صادقی به تفاوت دسترسی به خدمات دندانپزشکی در شهرهای مختلف اشاره می کند و می گوید: شاخص «تعداد دندانپزشکان به ازای هر جمعیت» می تواند تصویر روشنی از دسترسی به پزشک ارائه دهد.
شهر تهران دارای بیشترین تعداد دندانپزشک در کشور است و از سوی دیگر در استان سیستان و بلوچستان دسترسی به دندانپزشک بسیار کمتر است.
یکی از چالش های اصلی نظام سلامت دهان، کمبود دندانپزشک نیست، بلکه توزیع نابرابر آن است. در سالهای اخیر تلاش وزارت بهداشت برای افزایش تعداد دانشجویان و فارغالتحصیلان دندانپزشکی بوده است، اما گزارشهای رسمی سازمان نظام پزشکی نشان میدهد که با وجود رشد تعداد دندانپزشکان، بهبودی در شاخصهای سلامت دهان و دندان مشاهده نشده است.
دلیل اصلی این است که دندانپزشکان در شهرهای بزرگی متمرکز شده اند که بازار کار اشباع شده و بسیاری از کارگران جوان حتی نمی توانند فعالیت خود را شروع کنند.
به گفته صادقی، دندانپزشکان در شهرهای کوچک و کم برخوردار کمتر اقامت می کنند، زیرا ایجاد مطب در این مناطق توجیه اقتصادی ندارد. در گذشته قوانینی وجود داشت که پذیرش دانشجویان بومی را برای همان مناطق تقویت می کرد و تا حدودی در ماندگاری نیروها موثر بود، اما امروزه بیش از کمبود دندانپزشک، با نابرابری در توزیع آنها مواجه هستیم.
وی تاکید می کند که رفع این مشکل بدون طراحی بسته های تشویقی امکان پذیر نیست. اگر دندانپزشکان انگیزه ای برای ماندن در شهرهای کوچک نداشته باشند، طبیعی است که به شهرهای بزرگ مهاجرت می کنند و این چرخه نابرابری ادامه خواهد داشت.
باید مکانیزم مشخص و الزام آور وجود داشته باشد تا دندانپزشک در منطقه خود باقی بماند و بتواند خدمات پایدار ارائه دهد.
پرداخت 90 درصد هزینه های درمان
صادقی به نقش بیمه تکمیلی در ارتقای سلامت دهان و دندان اشاره می کند و می گوید: با وجود گسترش شرکت های بیمه تکمیلی در ایران، هنوز تاثیر آنها در کاهش هزینه های دندانپزشکی بسیار محدود است. طبق آمار سازمان نظام پزشکی همچنان بیش از 90 درصد هزینه های دندانپزشکی مستقیماً از جیب مردم پرداخت می شود. رقمی که در مقایسه با بسیاری از کشورها تفاوت چندانی ندارد اما در ایران به دلیل فشار اقتصادی خانوارها اثر سنگین تری ایجاد می کند.
وی با اشاره به یک باور غلط رایج توضیح می دهد: بسیاری معتقدند در کشورهای دیگر بیمه ها همه خدمات دندانپزشکی را به صورت رایگان پوشش می دهند اما این موضوع صحت ندارد. دندانپزشکی در همه جای دنیا یک درمان پرهزینه است، اما با توجه به درآمد مردم در ایران، هزینه دندانپزشکی بیشتر به چشم می خورد. این هزینه بالای جهانی اغلب در ایران در قالب انتقاد از دندانپزشکان یا شرکت های بیمه مطرح می شود، در حالی که مشکل عمیق تر و ساختاری تر است.
محدودیت غیر واقعی تعهدات
صادقی می گوید: یکی از مهم ترین دلایل ناکارآمدی بیمه تکمیلی در ایران، حد غیر واقعی بودن تعهدات است. در بسیاری از بیمه ها سقف سالیانه یک خانواده چهار نفره حتی به اندازه هزینه ترمیم دندان نیست. وقتی محدودیت تعهدات بسیار کم است، بیمه نمی تواند نقش حمایتی موثری ایفا کند.
وی همچنین به پوشش محدود اشاره می کند و می گوید: برخی از بیمه ها سال هاست که بسیاری از خدمات ضروری پزشکی مانند ایمپلنت را در فهرست خدمات لوکس قرار داده اند در حالی که ایمپلنت یک ضرورت کاربردی برای بیمار است نه یک کار زیبایی.
صادقی در ادامه به یکی از مهمترین چالش ها یعنی تعرفه اجباری اشاره می کند و می گوید: معتقدم تعرفه اجباری بخشی از ریشه مشکلات دندانپزشکی در ایران است. در کشور ما هر جا که مردم توانایی پرداخت ندارند، سریع به سراغ تعیین تعرفه اجباری می رویم، اما تجربه نشان داده که این کار در اقتصاد جواب نمی دهد. تعرفه های دندانپزشکی نیز هر ساله با تاخیر بسیار و بدون در نظر گرفتن هزینه های واقعی تعیین می شود.
چند سال پیش انجمن های تخصصی فهرست جامعی از هزینه های واقعی درمان و قیمت کل خدمات تهیه و به هیئت دولت ارسال کردند، اما این پیشنهادات مورد توجه قرار نگرفت و هنوز تعرفه ها دور از واقعیت اعلام می شود. به گفته وی نتیجه این روند به ویژه در حوزه بیمه وحشتناک است.
تعرفه ای که بیمه ها برای خدمات دندانپزشکی تعیین می کنند حتی هزینه مواد مصرفی یک درمان را نیز پوشش نمی دهد. طبیعی است که دندانپزشکان در چنین شرایطی حاضر به عقد قرارداد با شرکت های بیمه نباشند.
از دست دادن کیفیت
صادقی می گوید: دندانپزشکانی که مجبور به همکاری با بیمه ها هستند مجبور به کاهش کیفیت خدمات هستند، زیرا با تعرفه های فعلی امکان درمان استاندارد وجود ندارد. شما نمی توانید از دندانپزشک انتظار داشته باشید که با هزینه های تعیین شده کار کند اما همان کیفیت را حفظ کند. در نهایت یا کیفیت افت می کند یا دکتر همکاری نمی کند.
وی تاخیر طولانی در پرداخت ها را نیز از دیگر مشکلات عمده بیمه ها می داند و می گوید: گاهی پرداخت مطالبات بیماران با تاخیر شش تا هشت ماهه مواجه می شود. در شرایطی که اقتصاد کشور هر ماه در حال تغییر است، چنین تاخیرهایی عملا بیمار را از درمان منصرف می کند.
صادقی تاکید می کند: اصلاح وضعیت بیمه زمانی امکان پذیر است که سقف تعهدات واقعی شود، تعرفه ها بر اساس هزینه های واقعی تعیین شود و سازوکار پایداری برای پرداخت به موقع مطالبات تعریف شود. در غیر این صورت بیمه های تکمیلی نمی توانند نقش موثری در بهبود سلامت دهان و دندان مردم داشته باشند.





