تحلیلگران و کارشناسان خاورمیانه معمولاً بر این باورند که اگر در پیش بینی های خود بدبین باشند، کمتر اشتباه می کنند. دو سال گذشته تا حد زیادی این دیدگاه را تایید کرده است. اما اخیرا نشانه هایی از امید وجود دارد. طرح صلح دونالد ترامپ تا حدودی آرامش را در غزه به ارمغان آورده است. حملات آمریکا و اسرائیل علیه ایران به آتش سوزی منطقه ای منجر نشد. سوریه به ورطه یک جنگ فرقه ای تمام عیار نیفتاده است.
به گزارش سرویس بین الملل میهن تجارت، این مقاله ادامه می دهد: حال، بهترین سناریوی ممکن را تصور کنید. جهانی که در آن تلاش کسانی که برای خاورمیانه صلح آمیزتر تلاش می کنند به ثمر خواهد رسید. سناریو از غزه آغاز می شود: صلح شکننده در منطقه حفظ می شود و ترامپ به سرمایه گذاری در طرح خود ادامه می دهد. به این ترتیب کشورهای عربی و مسلمان با اطمینان نیروهای حافظ صلح را اعزام می کنند و «نیروی ثبات بین المللی» (ISF) تشکیل می شود. اسلام گرایان سلاح های خود را زمین می گذارند زیرا این تنها راه برای شروع بازسازی غزه است. بازسازی با تامین مالی کشورهای خلیج فارس آغاز می شود. محمود عباس، رئیس جمهور فلسطین، جای خود را به مروان برغوثی می دهد. او اصلاحات وعده داده شده در تشکیلات خودگردان فلسطین را آغاز می کند و اسرائیل به آن اجازه می دهد اداره غزه را به دست بگیرد.
در همین حال، در اسرائیل، اپوزیسیون علیه ائتلاف بنیامین نتانیاهو متحد می شود و میهن تجارتات دولتی میانه رو و گسترده را مجبور می کند. ناسیونالیست های مذهبی راست افراطی که دچار اختلاف شده اند، حتی وارد کنست نمی شوند. دولت جدید با سوریه و لبنان پیمان عدم تجاوز امضا می کند و متعهد می شود که روند صلح با فلسطینی ها را پیش ببرد تا بتواند در جهت عادی سازی روابط با عربستان گام بردارد.
همیشه امید هست. با این حال، خوش بینان – از جمله اکونومیست – بارها اشتباه کرده اند. پس اگر این بار حق با شکاکان باشد چه؟ اشتیاق برای صلح در میان گروه های کلیدی کاهش یافته است: اکنون تنها یک پنجم اسرائیلی ها از ایجاد کشور فلسطین حمایت می کنند. حدود 45 درصد فلسطینی ها موافق آن هستند، اما اکثریت قاطع آنها مخالف خلع سلاح حماس هستند. بر اساس این واقعیت، حماس حاضر نیست سلاح های خود را در این سناریو کنار بگذارد. این گروه کنترل غزه را حفظ کرده و خود را مجدداً به “مقاومت مسلحانه” متعهد می کند. در نتیجه، هیچ کشوری سربازی به ISF نمیفرستد و تا بهار، دولت اسرائیل – که هنوز نتانیاهو در راس آن است – رئیسجمهور آمریکا را متقاعد میکند که چارهای جز از سرگیری جنگ در غزه ندارد. ترامپ که از تلاش برای مذاکره در مراحل پایانی برنامه خود خسته شده است، تسلیم شده و توجه خود را به جای دیگری معطوف می کند. از سرگیری جنگ باعث موجی از پناهندگان به مصر می شود و مصر نیز صحرای سینا را دوباره نظامی می کند.
نتانیاهو از این حواس پرتی ترامپ استفاده می کند و دور دوم حملات علیه ایران را آغاز می کند. این بار ایران در پاسخ به بحرین و امارات متحده عربی موشک شلیک می کند. امارات، بحرین و مراکش روابط خود را با اسرائیل به حالت تعلیق درآوردند و «پیمان ابراهیم» از بین رفت. تهران تصمیم می گیرد مخفیانه بمب هسته ای بسازد. در همین حال، در سوریه، پس از دور دیگری از خونریزی های فرقه ای، کردها و دروزی ها تلاش می کنند تا از این کشور جدا شوند. نتانیاهو با اشاره به «وخامت اوضاع امنیتی در منطقه»، میهن تجارتات را به تعویق انداخت. او که هنوز به متحدان راست افراطی خود وابسته است، در حال تشدید سرکوب در کرانه باختری است و جرقه انتفاضه جدیدی را برانگیخته است.
جایی برای خوش بینی کورکورانه نیست، اما باید امید را حفظ کرد
در واقع، محتمل ترین سناریو چیزی بین این دو افراط است. در غزه، جنگ از سر گرفته نمی شود، اما بازسازی در واقع آغاز نمی شود. نیروی حافظ صلح تشکیل نخواهد شد. حماس به نیروهای اسرائیلی حمله می کند و اسرائیل با حملات مکرر پاسخ می دهد. دولت تکنوکرات جدید غزه فقط به نام حکومت می کند. اسرائیل کنترل نیمی از نوار غزه و بخش هایی از لبنان و سوریه را در دست دارد. تعداد کمی از پناهجویان به مصر فرار می کنند، اما اکثر مردم غزه در محاصره به دام افتاده اند.
میهن تجارتات اسرائیل به بن بست دیگری منجر شد. نتانیاهو اکثریت را به دست نمی آورد، اما چون مخالفان نمی توانند ائتلاف تشکیل دهند، او به عنوان نخست وزیر “موقت” در قدرت باقی می ماند. این دولت اقلیت با سوریه پیمان عدم تجاوز امضا می کند، اما با لبنان نه. هیچ پیشرفتی برای عادی سازی با عربستان سعودی وجود ندارد. خامنهای – که هنوز در این سناریو زنده است – با نیمتنه به دنبال مذاکرات هستهای با آمریکا است، اما این مذاکرات به جایی نمیرسد.
اسرائیل سعی می کند ترامپ را متقاعد کند که دوباره به ایران حمله کند، به امید سرنگونی رژیم، اما ترامپ قبول نمی کند.
همه چیز در سال 2026 به خوبی پیش نخواهد رفت – مطمئناً. اما بدترین اتفاق ممکن است رخ ندهد. هیچ جایی برای خوش بینی ساده لوحانه وجود ندارد، اما هنوز باید امید را حفظ کرد. زیرا همیشه کسانی هستند که آینده بهتری را می بینند. محمود درویش، یکی از بزرگترین صداهای فلسطین، گفت: «کسانی که خواهان صلح هستند را فراموش نکنید». و همانطور که یکی از بزرگترین شاعران اسرائیل، یهودا آمخای، التماس کرد: “بگذارید ناگهان بیاید، مانند گلهای ماشین – زیرا دشت به آن نیاز دارد: آرامش ماشین.”





