هاآرتص نوشت: آمریکا تلاش گسترده ای برای ایجاد واقعیتی جدید در لبنان انجام می دهد و شاید معتقد است نمایشی جدی از سوی اسرائیل می تواند بن بست را بشکند. اما حملات اسرائیل به جبهههای دیگر نیز مرتبط است – و به نظر میرسد با هدف منحرف کردن توجه از شکستهای نتانیاهو باشد.
عملیات تروریستی در قلب بیروت
بر اساس گزارش میهن تجارت، حمله تروریستی روز یکشنبه در قلب بیروت شدیدترین اقدام اسرائیل در لبنان از زمان اجرای آتش بس یک سال پیش بود. پس از هفته ها تهدید، نیروی هوایی اسرائیل هیثم علی طباطبایی، به اصطلاح «رئیس ستاد» حزب الله را هدف قرار داد. اکثر رهبران حزب الله، به ویژه دبیرکل سابق آن حسن نصرالله، در پاییز گذشته در جنگ هدف قرار گرفتند.
اصطلاح «آتش بس» نسبی است. در عمل، اسرائیل تقریباً از روز اول حملات خود را از سر گرفت و عمدتاً نیروهای حزب الله و سیستم های تسلیحاتی واقع در جنوب رودخانه لیتانی را هدف قرار داد. در سال گذشته حدود 400 نفر در حملات هوایی اسرائیل در لبنان هدف قرار گرفته اند. اکثر آنها نیروهای نظامی حزب الله بوده اند، اما در حمله غیرمعمول هفته گذشته به یک هدف نظامی متعلق به حماس در اردوگاه عین الحلوه در نزدیکی صیدا، 14 فلسطینی کشته شدند.
این حملات با هدف مقابله با تلاشهای حزبالله برای استقرار مجدد نیروهای مسلح و زیرساختهای نظامی در منطقهای انجام میشود که طبق توافق آتشبس از ورود این سازمان منع شده است. اما به نظر می رسد در پشت صحنه ملاحظات دیگری نیز وجود دارد.
تغییر فضای خوشبینی در لبنان
تا تابستان گذشته در اورشلیم و بیروت نسبت به وضعیت لبنان خوش بینی وجود داشت. این تصور شکل گرفت که دولت جدید لبنان و رهبری فعلی ارتش آن کشور مایل به مقابله با حزب الله و اصرار بر خلع سلاح آن هستند. تلاشی که با موفقیت های اسرائیل در جنگ نیز تقویت شد.
اما در ماه های اخیر، این ارزیابی ها بدبینانه تر شده است. تلاش های ارتش لبنان متوقف شده و حزب الله سرعت خود را برای تجدید سلاح در دو سوی رودخانه لیتانی افزایش داده است. در پاسخ، اسرائیل حملات خود را تشدید کرد، اگرچه حزب الله هنوز هیچ حمله ای علیه اسرائیل انجام نداده است.
طباطبایی یکی از آخرین اعضای ارشد رهبری نظامی حزب الله بود و از معدود افرادی بود که در جنگ سال گذشته مجروح نشد. تصمیم به کشتن یک نفر تا این حد بالا نشان می دهد که اسرائیل آماده پذیرش این خطر است، حتی اگر به معنای شکستن آتش بس و درگیری نظامی چند روزه باشد.
توازن جدید قوا
اکنون موازنه قوا بین دو طرف نسبت به یک سال پیش متفاوت است. نصرالله و اکثر رهبری نظامی حزب الله از بین رفته اند، ذخایر موشکی این سازمان کاهش یافته است و احتمالاً روحیه جنگندگی آن مانند سابق نیست. با این حال، خطر تلافی وجود دارد.
احتمالاً بنیامین نتانیاهو، نخست وزیر، بدون حمایت کامل دونالد ترامپ، رئیس جمهور ایالات متحده، حاضر به این ریسک نبود. آمریکایی ها تلاش گسترده ای برای پیشبرد طرح ایجاد واقعیتی جدید در لبنان انجام می دهند. شاید اگر روند دیپلماتیک از مسیر خارج شده باشد، آنها احساس می کردند که باید نمونه ای مرگبار از جدیت اسرائیل ارائه کنند.
ارتباط با سایر جبهه ها
تحولات روز یکشنبه در لبنان به اتفاقاتی که در دیگر جبهه ها می گذرد نیز مربوط می شود. در سوریه، دولت ترامپ در تلاش است تا یک توافق عادی سازی با اسرائیل را ترویج کند، اما عملاً با مخالفت نتانیاهو مواجه شده است. علاوه بر این، اسرائیل نگران استقرار نظامی حماس در مناطق صور و صیدا است. استقراری که حماس می تواند از آن برای اعمال فشار متقابل در زمانی که ایالات متحده در تلاش برای برقراری آتش بس در نوار غزه است استفاده کند.
با این حال، همانطور که اغلب در مورد نتانیاهو اتفاق می افتد، نمی توان نادیده گرفت که این اقدامات چقدر از نظر سیاسی برای او راحت است. او هفته گذشته با انجام یک سفر تحریک آمیز به بخش سوریه از بلندی های جولان، تنش ها را با دولت سوریه افزایش داد. عملیات بیروت احتمالاً بی ارتباط با همین محاسبات نیست. و همچنین تنش های مداوم در غزه.
سوزاندن آتش در چند جبهه به نتانیاهو کمک می کند تا کنترل بحث های عمومی را در دست بگیرد و فضای مطلوب خود را برای مبارزات میهن تجارتاتی آینده شکل دهد. این وضعیت به او اجازه می دهد تا بهانه های مختلفی برای تاخیر بیشتر در محاکمه جنایی خود بیابد.





