نظر شاه درباره «داماد هیپی» / بی‌بندوباری در کشور رواج پیدا می‌کند

نظر شاه درباره «داماد هیپی» / بی‌بندوباری در کشور رواج پیدا می‌کند

همسرش یا بهتر است بگویم همسر آینده اش [خسرو جهانبانی]او یک هیپی است و ایده های عجیبی دارد. امروز بعد از بحث های جالبی که با شاهنشاه داشتم بالاخره حرف درستی زد که جوابی برایش نداشتم. گفتند: من به عنوان یک پدر ممکن است دخترم را اگر خطایی بکند ببخشم اما به خاطر شاهنشاه ایران نمی توانم با انتخاب یک هیپی به دامادم این عادت درویشی و نافرمانی را در کشور رواج دهم. کلام الملوک، ملک الکلام. واقعاً این دستور شاهنشاه جوابی نداشت و ندارد. شاه بسیار عصبانی بود. مرخص شدم از نخست وزیر چندین وزیر مسئول بودجه تجلیل شد. گویی امپراطور خوب قبض آنها را پرداخت کرده است. البته تقصیر من بود.

امروز سفیر یوگسلاوی و سفیر آمریکا به دیدن من آمدند. سفیر یوگسلاوی در حمله به روس ها و دیدگاه های امپریالیستی آنها بسیار بی باک بود که من را شگفت زده کرد. از سفیر آمریکا درباره فروش نفت ما در آمریکا و خرید هواپیماهای جدید پرسیدم که شاه به هر دو مورد علاقه دارد.

وی گفت: تا جایی که من می دانم نیکسون به مسائل مورد علاقه امپراتور بسیار علاقه مند است اما هنوز از نتیجه اقدامات او اطلاعی ندارم. من به سفیر جدید آمریکا در مورد سیاست ایران در خلیج فارس و افغانستان روشن کردم که «سیاست شاه در هیچ یک از این حوزه ها نیست. [تجاوزکارانه] نیست چون شاه نمی خواهد این مسائل را مطرح کند [در] جامعه ایران پیشرفت کند.

شاه عملاً فکر می کند و می خواهد کشوری مرفه، آزاد و کاملا مستقل را به بازماندگان تحویل دهد، نه اینکه خود کشور را با خطرات بی ثمری مواجه کند، فقط سر و صدا کند و بس. وی گفت: من کاملاً درک می کنم و این سیاست امپراتور تأثیر عجیبی در آمریکا بر جای گذاشته است.

این سیاست یکی است [دولتمرد] هوم دات است.» گفتم: «شاه به چیزهای بیشتری نیاز دارد [عوام‌فریبی] و آموزش و پرورش چهره ندارد زیرا هم مردم ایران خوب می شناسند و هم مردم ایران شاه را خوب می شناسند. همه چیز را تصدیق کرد و بعد حرف عجیبی زد، گفت: به شاه بگو که من خود را نوکر او می دانم!

امروز بعد از ظهر [اسووبودا] سوبودا رئیس جمهور چکسلواکی وارد شد. این شخص با دوبچک و دیگر آزادیخواهان چک هماهنگ بود، اما تعجب آور است که چگونه روس ها او را در این پست رها کردند، حتی اگر حساب های دوبچک و دیگران را به دست آوردند. فکر می‌کنم از آنجایی که او بسیار شناخته شده و پیر است، فکر می‌کنند چرا آبروی او را می‌برند. [او خود] او به زودی خواهد مرد. امشب مهمانی در کاخ نیاوران است [بود] و خیلی خوب برگزار شد.

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

پیشنهادات سردبیر:

تبلیغات متنی