فردا – سند راهبرد امنیت ملی 2025 آمریکا منتشر شد. سندی که معمولا هر رئیس جمهور آمریکا یک بار در دوره ریاست جمهوری خود منتشر می کند و آخرین نسخه آن مربوط به سال 2022 و دوران جو بایدن است. این سند ارزیابی ایالات متحده آمریکا از تهدیدات، چینش سیاست های استراتژیک و تاکتیکی را نشان می دهد و مسیری را که این کشور قصد دارد طی کند را نشان می دهد. تصمیمات اجرایی، بودجه و عملیاتی نیز در اسناد وزارت دفاع، خزانه داری، وزارت امور خارجه، نهادهای اطلاعاتی و امنیت داخلی آمریکا بر اساس این استراتژی تنظیم شده است.
بر اساس گزارش فردا، این سند که با نام NSS (استراتژی امنیت ملی) شناخته می شود، بازتابی از نگاه رئیس جمهور به موضوع امنیت ملی است. بررسی این سند 33 صفحه ای نشان می دهد که شامل سیاست اول آمریکا ترامپ است و نگاهی انتقادی به دخالت مستقیم ایالات متحده در مسائل مختلف جهانی دارد. N نکته را می توان در مورد این سند در نظر گرفت.
اول؛ آمریکا تنها اولویت است
معرفی ترامپ در سند جدید امنیت ملی آمریکا نشان می دهد که واشنگتن خواهان بازنگری در سیاست هایی است که به دلیل مشکلات مختلف هزینه های زیادی را بر سیاست خارجی این کشور تحمیل کرده است. ترامپ از لزوم بازنگری اساسی در ساختارهای بینالمللی و توافقهای چندجانبه گسترده که بخشی جداییناپذیر از سیاست خارجی آمریکا در دهههای گذشته بوده است صحبت میکند و معتقد است که این مکانیسمها باعث کاهش استقلال و قدرت آمریکا شده است. از منظر این سند، تمرکز آمریکا باید از درگیری و مسئولیت های پراکنده جهانی به «منافع حیاتی، قدرت اقتصادی-تکنولوژیکی، دیپلماسی منعطف و دفاع محدود و هدفمند» تبدیل شود.
سند NSS 2025 می گوید که متحدان و شرکای استراتژیک آمریکا باید نقش و مسئولیت بیشتری در امنیت منطقه ای بر عهده بگیرند. این سیاست مشخص ترامپ است که در دوره اول ریاست جمهوری خود دنبال کرد و بزرگترین نمود آن کاهش حمایت آمریکا از ناتو و فشار بر کشورهای عضو برای پذیرش مسئولیت و هزینه های بیشتر بود. آمریکا می خواهد با تقسیم بار امنیتی مناطق مختلف جهان بین متحدان خود از درگیری های پرهزینه دور بماند.
دوم؛ چین و روسیه دو رقیب اصلی هستند
در این سند از چین و روسیه به عنوان قدرت های بزرگ رقیب یاد شده است. آمریکا قصد دارد سیاست مهار چین را نه از طریق مداخله نظامی، بلکه با تقویت خود در زمینه فناوری، بازسازی صنایع داخلی آمریکا، حفاظت از زنجیره تامین و افزایش هزینه های تجدیدنظر طلبانه دنبال کند. چین در این سند جایگاه مهم تری نسبت به روسیه دارد و برنامه بلندمدتی را تعیین کرده است. استراتژی مقابله با مسکو نیز به عنوان “بازدارندگی هوشمند، حمایت از متحدان اروپایی و جلوگیری از وابستگی استراتژیک آنها به منابع انرژی روسیه” تعریف شده است. در این سند، روسیه به عنوان یک «قدرت تجدیدنظرطلب و ویرانگر» طبقه بندی شده است که به گفته واشنگتن از ابزارهای نظامی، اطلاعاتی و سایبری برای تضعیف ثبات اروپا و تأثیرگذاری بر محیط اطراف آن استفاده می کند.
سوم؛ عبور از خاورمیانه
در این سند آمده است که خاورمیانه دیگر کانون اصلی سیاست خارجی آمریکا نیست. در این سند آمده است: «حداقل برای نیم قرن، سیاست خارجی آمریکا خاورمیانه را بر سایر مناطق در اولویت قرار داده است. دلایل روشن است: برای دههها، خاورمیانه مهمترین تامینکننده انرژی جهان، صحنه اصلی رقابت ابرقدرتها، و مملو از درگیریهایی بود که تهدید به سرایت به جهان گستردهتر و حتی سواحل خود ما میکرد. امروزه حداقل دو مورد از این پویایی ها دیگر وجود ندارد. منابع انرژی بسیار متنوع شده اند و ایالات متحده بار دیگر به یک صادرکننده خالص انرژی تبدیل شده است. رقابت ابرقدرتها جای خود را به رقابت قدرتهای بزرگ داده است، که در آن ایالات متحده غبطهانگیزترین موقعیت را حفظ میکند، که با احیای موفقیتآمیز اتحادهای ما در خلیج فارس، با دیگر شرکای عرب و با اسرائیل توسط رئیس جمهور ترامپ تقویت شده است.»
در سند امنیت ملی دولت ترامپ، ایران به عنوان عامل بی ثبات کننده خاورمیانه معرفی شده است که پس از حوادث 7 اکتبر، جنگ 12 روزه و حمله آمریکا به تاسیسات هسته ای در عملیات چکش نیمه شب، تضعیف شده است. در این سند، آمریکا همچنان خود را متعهد به تامین امنیت اسرائیل اعلام می کند. این تحلیل استراتژیک سالهاست که وجود دارد و ایالات متحده به دنبال تمرکز بر موضوع چین است. آنچه در این سند برای مهار تهدید ایران در نظر گرفته شده «کاهش تمرکز بلندمدت بر خاورمیانه به همراه تداوم فشارهای اقتصادی، امنیتی و دیپلماتیک برای حفظ منافع حیاتی واشنگتن» است. در این سند تاکید شده است که آمریکا دیگر به دنبال «جنگ و ملتسازی» نیست، بلکه بر ثبات منطقه، امنیت شرکای خود و تضمین آزادی دریانوردی پافشاری میکند و در این زمینه ایران همچنان تهدیدی برای نظم منطقه تلقی میشود.





