به گزارش خبرگزاری به گزارش میهن تجارت، انتشار ناگهانی فهرست «چهره های تروریستی» توسط بخشی از ساختار امنیتی عراق در حالی که نام حزب الله لبنان و انصارالله یمن نیز در آن درج شده بود، یکی از عجیب ترین و جنجالی ترین اتفاقات روزهای اخیر در بغداد بود. موضوعی که نه تنها افکار عمومی عراق و منطقه را شوکه کرد، بلکه با سرعتی بی سابقه در رسانه ها درز کرد و بلافاصله موجی از واکنش ها، شبهات و تحلیل های سیاسی را به دنبال داشت.
دفتر نخست وزیر عراق با صدور بیانیه ای این اقدام را محکوم کرد و خواستار برخورد با متخلفان شد اما منتقدان خواستار اصلاح رسمی این تصمیم دولت شدند. پس از آن، کمیته انجماد دارایی های تروریستی زیر نظر بانک مرکزی عراق جلسه ای را برای بازنگری در فهرست گروه های تروریستی تشکیل داد و نام دو گروه مقاومت را که قبلا در این لیست قرار داشتند حذف کرد. مقرر شد این تصمیم کمیته به صورت رسمی در مجله منتشر شود مجموعه مقالات عراق (روزنامه رسمی دولت) به عنوان دستورالعمل استفاده شود.
اما انتشار چنین فهرست حساسی بدون تأیید یا اطلاع مقامات عالی رتبه اعم از نخست وزیر، وزیر کشور و مشاور امنیت ملی، به خودی خود تردیدهای زیادی ایجاد می کند. تردیدهایی که تحلیلگران را به این نتیجه می رساند که داستان نمی تواند یک «حادثه» یا «خطای اداری» باشد.
واقعیت این است که عراق امروز عمیقاً و از نظر ساختاری به چرخه مالی و دلاری آمریکا وابسته است و بدون در نظر گرفتن این وابستگی و بدون هماهنگی با حلقه تصمیمگیری نخستوزیر، نمیتوان اقدام امنیتی بزرگی را صادر کرد. به همین دلیل، انتشار این فهرست بیشتر شبیه یک «پروژه سیاسی» است تا یک اشتباه اداری. پروژه ای که به سرعت اگر رفت، رسانه شد و دولت را مجبور به عقب نشینی کرد. این سرعت در افشاگری و این میزان حساسیت اجتماعی، نشانه آن است که موضوع از ابتدا «عادی» نبوده و به احتمال زیاد با اهدافی فراتر از یک اقدام اداری دنبال شده است.
انتشار سریع فهرست، صرف نظر از اینکه چه کسی پشت آن بوده است، در نهایت برای یک هدف خاص طراحی شده است. تضعیف جدی سودانی و حذف وی از دایره انتخاب نخست وزیر و افشای اقدامات پشت پرده دولت برای نزدیک شدن به آمریکا یا ایجاد اختلاف بین دولت و جنبش مقاومت می تواند از اهداف این اقدام باشد.
اینکه کدام هدف دقیق تر است موضوعی است که هنوز در هاله ای از ابهام است. اما شکی نیست که این حادثه بخشی از یک روند پیچیده سیاسی است مخاطره آمیز در بغداد است. روندی که نشان می دهد عراق بار دیگر در مرکز رقابت های منطقه ای و بین المللی قرار گرفته است و بازیگران مختلف هر کدام به دنبال شکل دادن به آینده ای هستند که بیشترین سود را برای آنها داشته باشد.
پشت صحنه انتشار لیست تروریستی عراق
محمدعلی حسنیا کارشناس مسائل منطقه در گفتگو با خبرنگار به گزارش میهن تجارت وی گفت: با توجه به اعلام فهرست منتشر شده از سوی اداره جنایات تروریستی عراق، به نظر می رسد که چنین اتفاقی بدون اجازه وزیر کشور و مشاور امنیت ملی و بدون اطلاع نخست وزیر هرگز رخ نخواهد داد. دلیل این امر این است که عراق برای به دست آوردن درآمدهای نفتی و دریافت دلارهای روزانه به فدرال رزرو آمریکا وابسته است. یعنی ابتدا پول وارد فدرال رزرو آمریکا می شود، دلار تهیه می شود و سپس به بانک مرکزی عراق ارسال می شود.
این احتمال وجود دارد که این افشاگری از داخل وزارت کشور عراق صورت گرفته باشد که بسیاری از نیروهای آن از سازمان بدر و نیروهای مقاومت عراق هستند.
وی افزود: بنابراین همه ابعاد سال گذشته نشان می دهد که سودان در تلاش است تا نشان دهد که در حال ایجاد تعادل است تا نقش خود را در مقابل آمریکایی ها قوی تر کند. توازن بیشتر به سمت آمریکایی ها چرخیده است. وی قصد شرکت در درگیری ها و درگیری های منطقه ای را ندارد و با بسیاری از تحریم های آمریکا علیه ایران به ویژه تحریم های دلاری و مالی همراه بوده است.
این کارشناس مسائل منطقه تصریح کرد: موضوع تروریستی خواندن حزب الله لبنان نیز نشان داد که در این روند اشتباهی صورت نگرفته و این موضوع کاملا آماده بوده است اما پس از افشای آن و اگر خروج آن آنها را مجبور به عقب نشینی کرد. ممکن است این افشاگری از داخل وزارت کشور عراق صورت گرفته باشد، جایی که بسیاری از نیروهای آن از سازمان بدر و نیروهای مقاومت عراق هستند.
پوست موز زیر پای سودانی ها!
حسنیه با بیان اینکه اهدافی پشت این موضوع نهفته است، ادامه داد: با افشای این لیست جلوی دولت عراق گرفته می شود و دولت مجبور به عقب نشینی می شود. یا اینکه می خواستند بخشی از اقداماتی که سودان در پشت پرده علیه محور مقاومت و علیه ایران انجام می دهد افشا شود تا از لیست نخست وزیری در چارچوب هماهنگی خارج شود. این شاید همان «پوست موز» بود که زیر پای آقای سودانی افتاد و اگر شانس نخست وزیر شدن او 10 یا 20 درصد بود، الان به نظر من به زیر 10 درصد رسیده است.
وی تصریح کرد: از سوی دیگر، تعیین نماینده ویژه ترامپ برای عراق نشان می دهد که وی قصد دارد با فشار، تهدید و تطمیع، لبنان، سوریه و عراق را وارد فاز سازش کند. همانطور که می بینید، آمریکا یک نماینده ویژه برای لبنان، یک نماینده ویژه برای سوریه و یک نماینده ویژه برای عراق دارد. همه این افراد یا قبلاً فعالیت سیاسی نداشتند یا افرادی تندخو هستند. مثل خانم اورتگاسآقای باراک و این نماینده جدید در امور عراق.
هدف اصلی فشار بر این سه کشور چند بعد دارد. اول خلع سلاح کامل نیروهای مقاومت و نیروهای نزدیک به ایران، دوم وابستگی کامل ارتش های لبنان، سوریه و عراق به آمریکا، سوم قطع کامل ارتباطات مالی، سیستمی و لجستیکی این سه کشور با ایران و پیوستن آنها به دایره تحریم ها و چهارم، دستیابی به نفت عراق و بخش هایی از نفت سوریه.
وی در پاسخ به این سوال که هدف از این اقدامات چیست؟ وی گفت: هدف این است که ابتدا کشورهای لبنان، سوریه و عراق که مولفه های اصلی محور مقاومت هستند مماشات شوند و اگر مماشات موثر واقع نشد تحت فشار و تهدید قرار گیرند. نمونه آن را در سوریه می بینید. اول اغوا کردند، احمد الشراع به کاخ سفید آوردند، درباره رفع تحریم سزار صحبت کردند و… در لبنان ابتدا مماشات کردند و وقتی نتیجه نگرفتند، وارد مرحله تهدید شدند که اگر تا زمان مشخص کاری انجام نشود، اسرائیل اجازه حمله پیدا می کند. الگوی تروریسم علیه هیثم علی طباطبایی نیز به نوعی زنگ خطر و هشدار برای حزب الله لبنان بود. در عراق نیز روند به همین سمت پیش می رود.
حسنیه تاکید کرد: هدف اصلی فشار بر این سه کشور چند بعد دارد; اول، خلع سلاح کامل نیروهای مقاومت و نیروهای نزدیک به ایران، دوم، وابستگی کامل ارتش های لبنان، سوریه و عراق به آمریکا، سوم، قطع کامل ارتباطات مالی، سیستمی و لجستیکی این سه کشور با ایران و قرار گرفتن آنها در دایره تحریم ها، و چهارم، دسترسی به نفت عراق و بخش هایی از سوریه. زیرا ترامپ علاقه زیادی به نفت دارد. در مورد لبنان ایجاد مناطق تجاری، صنعتی یا سرمایه گذاری در نظر گرفته شده است. ترامپ دوست دارد در غزه نیز از این الگو پیروی کند.
وی افزود: ترامپ دو چیز را دوست دارد یکی نفت و دیگری سرمایه گذاری هایی که برای او پول می آورد. تمام نگاه او به سیاست خارجی بر این اساس است که اکنون در ونزوئلا قابل مشاهده است. بنابراین تمام تلاش های ترامپ در خصوص این سه کشور در همین موارد خلاصه می شود.
چرا سودانی ها نباید دوباره در رأس دولت باشند؟
این کارشناس مسائل منطقه خاطرنشان کرد: اما اینکه چرا آقای سودانی نباید دوباره در رأس دولت باشد، اولاً به نظر من همان چهار سال نخست وزیری در عراق برای هر فرد کافی است. پس از چهار سال، معمولاً نخست وزیران برنامه خاصی ندارند و به سمت ایجاد تشکیلات و دستگاه حزبی برای خود حرکت می کنند که به وحدت و انسجام شیعیان لطمه می زند، سودانی نیز این گونه رفتار کرد.
وی افزود: او فردی نبود که از دل حزب مستقل خود بیرون بیاید. بلکه در چارچوب هماهنگی شیعیان و در زمانی که خطر در عراق بسیار زیاد بود و همین انتخاب باعث شد روند بازسازی سریعتر پیش برود، انتخاب شد. جنبش شیعه نیز به سودانی کمک کرد تا کارها را پیش ببرد. امنیت نیز از طریق کمک های چارچوب هماهنگی و نیروهای امنیتی به ویژه نیروهای آقای دکتر است مثال خزعلی در وزارت کشور برای کاهش انفجار و ناامنی و فراهم آوردن زمینه توسعه فراهم شد.
اگر سودانی دوباره نخست وزیر شود، مثل دوره اول نخواهد بود و به راحتی نمی تواند کار کند.
حسنیه تصریح کرد: اما پس از آن سودانی به سرعت به سمت لیست سازی و ائتلاف با گروه ها رفت. به ویژه گروه های سکولار شیعه مانند آقای ایاد علاوی که چارچوب هماهنگی به او حساس است یا احزاب کمونیستی و گروه های دیگر. حالا می بینیم که مردم دوست دارند فلاح سخاوتمندانه یا الاسدی از او جدا می شوند و به چارچوب هماهنگی می پیوندند.
این کارشناس مسائل منطقه در پایان یادآور شد: مشخص است که چارچوب هماهنگی باید نخست وزیر را مشخص کند و به همین دلایل سیاسی اگر سودانی دوباره نخست وزیر شود، مانند دوره اول نخواهد بود و به راحتی نمی تواند کار کند. او با محور مقاومت و ایران مشکل خواهد داشت. زیرا او می خواهد برای ترامپ رابطه نزدیک و دوستانه ایجاد کند و ترامپ هم دقیقاً همین را از او می خواهد. که باعث از بین رفتن تعادل موجود می شود.
چه کسی نخست وزیر خواهد شد؟
به گزارش به گزارش میهن تجارت، عراق در مرحله ای قرار دارد که ترکیب دولت آینده آن می تواند جهت گیری سیاسی و امنیتی کل منطقه را تحت تاثیر قرار دهد. به خصوص برای ایران اهمیت این موضوع زمانی بیشتر می شود که بدانیم رقابت برای تصدی پست نخست وزیری به اوج خود رسیده است و بنا به گفته منابع پارلمانی حدود 30 نفر در لیست اولیه نامزدهای این پست قرار دارند. هر کدام از این چهره ها از حضرت محمد است شیعاع سودانی ها و نور مالکی تا حیدر العبادینشان دهنده رویکردی متفاوت نسبت به آمریکا، ایران و آینده مقاومت است. رویکردی که می تواند تعادل بین استقلال عراق و فشارهای خارجی را تعیین کند.
در میان نامزدها نام حیدر مطرح شد العبادی بدون درخواست مستقیم ایشان و صرفاً بر اساس تمایل برخی گروههای عضو چارچوب هماهنگی، نشان میدهد که جریانهای سیاسی شیعه به دنبال گزینهای هستند که ضمن داشتن تجربه، تعادل بین بازیگران داخلی و خارجی را حفظ کند. اما خودش العبادی اعلام کرده است که تنها در صورتی مسئولیت را می پذیرد که مشمول تعهدات سیاسی محدودکننده نباشد. موضوعی که می تواند رقابت را پیچیده تر کند. از سوی دیگر سودانی که ائتلافش بیشترین کرسی ها را به دست آورد، همچنان یکی از چهره های اصلی عرصه انتخابات است، اما اختلافات اخیر او با برخی گروه های مقاومت، شانس او را کاهش داده است. انتخاب نهایی نخست وزیر بعدی عراق نه تنها بر آینده بغداد بلکه بر توازن قوا در سراسر منطقه تأثیر خواهد گذاشت.
منبع : به گزارش میهن تجارت






