روایت گاردین به نقل از شاهدان عینی درباره تیراندازی در جریان یک جشن یهودی در استرالیا؛ هرج‌ومرج تام و تمام بود / همه‌چیز غیرواقعی و باورنکردنی به نظر می‌رسید

روایت گاردین به نقل از شاهدان عینی درباره تیراندازی در جریان یک جشن یهودی در استرالیا؛ هرج‌ومرج تام و تمام بود / همه‌چیز غیرواقعی و باورنکردنی به نظر می‌رسید
پایگاه خبری تحلیلی میهن تجارت (mihantejarat.com):

رسانه های استرالیایی روز یکشنبه گزارش دادند که در جریان تیراندازی در جشن عید یهودیان “هانوکا” در منطقه ساحلی معروف “بوندای” در نزدیکی شهر سیدنی، 11 نفر کشته و بیش از 60 نفر زخمی شدند.

به گزارش «میهن تجارت»؛ شاهد عینی از “تیراندازی بسیار مداوم” در استرالیا می گوید.

آن دیویس از گاردین در بوندا است و با افرادی که آنجا بودند صحبت کرد.

او با سرگی کانواس صحبت کرد. مردی که به‌تازگی با خانواده‌اش ساحل بوندای را ترک کرده بود، چندین تیراندازی شنید – او گفت: “تیراندازی بسیار مداوم” – و دید مردم شروع به فرار کردند.

آنها در یک رستوران سوشی نزدیک غذا می خوردند و زیر میز پناه گرفتند. با ادامه تیراندازی، آنها با گروهی از مردم از آشپزخانه بیرون خزیدند و به حیاط پشتی رسیدند.

گفت: یه خانم…خیلی مهربون در خونه رو باز کرد همه رفتیم داخل بعد کرکره رو پایین کشیدیم و اونجا منتظر شدیم.

گاردین به نقل از یک شاهد عینی گفت: «این یک هرج و مرج کامل بود».

جسی لاکهارت کروز، ساکن محلی بوندای و نجات غریق داوطلب، که برای بردن دوست دخترش (که او نیز غریق غریق است) در منطقه بود، گفت:

من در حال رانندگی بودم تا او را از باشگاه نجات غریق ببرم. ابتدا فکر کردم صدای آتش بازی است، اما دیدم که پرندگان بلند می شوند و پرواز می کنند.

بعد دیدم گروهی به سمت ماشین دویدند. آنجا بود که فهمیدم آتش بازی نبود. هرج و مرج محض بود. مردم از ماشین هایشان بیرون می پریدند.

هنوز روز روشن بود. “امروز واقعا روز زیبایی بود.”

لاکهارت کروز که اکنون با دوست دخترش در خانه و امن است، گفت که تیراندازی در نزدیکی یک پارکینگ در پشت زمین بازی کودکان در کنار ساختمان اصلی نجات غریق (غرفه موج سواری) رخ داده است.

وی افزود: چند تن از داوطلبان باشگاه نجات غریق بلافاصله پس از شنیدن صدای شلیک گلوله واکنش نشان داده و تجهیزات امدادی از جمله کپسول اکسیژن و دستگاه شوک (دفیبریلاتور) را به محل حادثه منتقل کردند. او گفت:

چند نفر بودند که شهامت ورود به پارک و کمک به مردم را داشتند. همه چیز غیر واقعی و غیر قابل باور به نظر می رسید.

او در پایان گفت: “این عملاً حیاط خلوت من است و احساس می کنم خیلی اشتباه است.” اینکه چنین چیزی ممکن است در قلب یک جامعه اتفاق بیفتد واقعاً نگران کننده است.”

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

پیشنهادات سردبیر:

تبلیغات متنی