سحر جعفری جوزانی به من گفت حتما یک چیزی شدی که این قدر پشت سرت حرف می زنند

سحر جعفری جوزانی به من گفت حتما یک چیزی شدی که این قدر پشت سرت حرف می زنند

ژول: چرا هنگام فیلمبرداری قهوه تلخ در پشت صحنه گریه کردید؟

علیکا عبدالرزاقی: در آن پروژه تقریباً همه بازیگران از نویسنده تا بازیگر معروف شده بودند. البته شاید نویسندگانی مثل شما و برادران قاسم خانی قبلاً این شهرت را داشتند، اما من تازه شهرت را در قهوه تلخ تجربه می کردم.

در حین فیلمبرداری یک سری از افرادی که در پروژه بودند شروع کردند به زاویه گرفتن با من. یعنی با خود می گفتند: چرا الان عبدالرزاقی معروف است؟

اما با خودم می گفتم: خب بقیه معروف شده اند یا الان معروف شده اند و من بالاخره معروف شدم.

ژول: منظورتان این است که با شما زاویه گرفتند؟

عبدالرزاقی: کم کم با من کمتر صحبت می کردند. وقتی وارد اتاق شدم همه ساکت بودند. البته همه عوامل اینطور نبودند، اما برخی از آنها با من اینطور برخورد کردند.

بعد تصمیم گرفتم مصاحبه نکنم یا اجازه ندهم مجلات عکس من را روی جلدشان چاپ کنند. یعنی برنامه زندگی من طوری بود که وقتی به خانه می رفتم فقط می خوابیدم و بعد که سر صحنه می آمدم سکانسم را می زدم و بعد می رفتم رختکن و آنجا گریه می کردم و بعد زیر میز یکی از همکارانم می خوابیدم.

فقط یکی از همکارانم به نام خانم سحر جعفری جوزانی وقتی متوجه ناراحتی من شدند به من گفت: ناراحت نباش حتما فلانی شده ای و موفق بوده ای که اینقدر پشت سرت حرف می زنند.

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

پیشنهادات سردبیر:

تبلیغات متنی