زبدآبادی در پاسخ به مقاله منان رئیسی نماینده قم و اظهارات وی درباره آینده ایران در کانال تلگرامی خود نوشت:
منان رئیسی، نماینده شهر قم در مجلس نیز نوشت که به دلیل «نگرانی از وضعیت کشور» با «آقای صادق» که «تجربه نزدیک به مرگ» داشته گفتوگو کرده است و «آقای صادق» به او اطمینان داده که این «ابهام» تنها مختص ایران نیست، بلکه موضوعی جهانی است و یکی از نشانههای عصر آینده است. در عین حال «آقای صدیق» به منان رئیسی قول داده است که اسرائیل در جنگ دوم خود با ایران به سختی شکست خواهد خورد، آمریکا فرو خواهد پاشید و اگر «کاهی مؤمنان موجب بدی نشود» پرچم انقلاب اسلامی به دست امام زمان (عج) خواهد رسید.
آیا واقعاً این نوع ادعاها در جامعه امروز ایران زمینه هایی برای پذیرش دارند که ابطال منطقی آنها را می طلبد؟ به گفته ظریفی دین واقعی نابود شدنی است اما دین خرافی هرگز نابود نمی شود! احتمالا این حرف ها را عده ای قبول دارند که یک نفر نشسته روی صندلی سبز مجلس بیان می کند!
خوب، اگر این «آقای صادق» از غیب و آینده خبر دارد، چرا گنج های نهفته را نشان نمی دهد؟ یا چرا باندهای فاسد و مخفی را افشا نمی کند؟ یا چرا فرمولی برای کنترل تورم در اختیار دولت قرار نمی دهد؟ چگونه ممکن است که او در «تجربه نزدیک به مرگ» آینده جهان و نتیجه جنگ دوم ایران و اسرائیل را به تفصیل دید، اما قادر به دیدن گنجینه های پنهان در زمین یا یک باند مخفی فاسد نبود؟
شخص دیگری به نام «آقای ناصر» نیز مدعی «تجربه نزدیک به مرگ» است، اما شهودی که او ادعا می کند کاملاً در مقابل «آقای صدیق» است! کدام ادعا را باور کنیم؟ با چه معیار و معیاری می توان یکی را درست و دیگری را نادرست دانست؟ جدا از این، «آقا صادق» راه فرار خوبی گذاشته تا پیش بینی هایش محقق نشود! اگر هر چه پیش بینی کرده غلط از آب در بیاید، به راحتی می تواند ادعا کند که «به خاطر کاهلی مؤمنان»، شر رخ داده و خداوند نظرش را تغییر داده است! همان طور که یکی ادعا می کند که اگر چهارشنبه شب با دل پاک برویم پشت بام، پول باد آورده ایم! سپس وقتی با اعتراض افرادی که چهارشنبه شب به پشت بام رفتند و نتوانستند به ثروت بادآورده دست یابند، به راحتی به آنها بگوید که قلب شما نباید پاک باشد!
قاعدتاً نمی توان افراد جامعه را در هیچ زمینه ای از اظهار ادعای خود بازداشت یا به همین دلیل مجازات کرد. از ابتدای تاریخ بشر چنین ادعاهایی وجود داشته و تا ابد خواهد بود. مشکل اصلی این افراد نیست، مشکل از کسانی است که بدون دانش سیاسی و درک منطقی و تخصص علمی، پست های حساسی را به خود اختصاص داده اند و سپس بر اساس ادعای متافیزیکی شخصی خود برای کشور تصمیم می گیرند! این پدیده فراتر از یک فاجعه و نشان از انحطاط بی سابقه است!
بدبختی مضاعف این است که حقوق ماهیانه و هزینه تسهیلات اینگونه افراد از جیب ما پرداخت می شود!
