به گزارش خبرگزاری به گزارش میهن تجارت، طرح اصلاح قانون مهریه در شورای اسلامی یکی از مهم ترین بحث های حقوقی سال های اخیر بوده است. در این طرح موضوع حضانت زوجه و نحوه اعمال آن در شرایط بدهی یا توزیع جهیزیه به عنوان محور بحث مطرح شد. تصمیم نمایندگان مبنی بر حذف بخشی از ماده 5 بیانگر تلاش برای حفظ حقوق زنان در برابر فشارهای ناشی از اجرای احکام مالی است.
در بررسی ماده 5 پیشنهاد حذف کامل آن شد که با مخالفت نمایندگان مواجه شد. در نهایت تنها بند که سقوط حق حبس زن در صورت قبولی است بدهی یا اقساط مهریه پیش بینی شده، حذف شد و این عمل به معنای آن است که حتی اگر فوت کند ورشکسته اعم از اینکه مهریه به رسمیت شناخته شود یا مهریه تقسیم شود، زن همچنان حق قانونی خود برای اعمال حق حبس را حفظ می کند.
همزمان با این تغییر، مجلس ماده 1085 قانون مدنی را نیز اصلاح کرد که بر اساس این اصلاحیه عبارت «ایفای وظایف نسبت به زوج» به «تمکین خاص» تغییر یافت. این تغییر دامنه حق حبس را محدود کرد و زن فقط می توانست از رابطه زناشویی امتناع کند، اما وظایف زندگی مشترک و تمکین عمومی بر دوش او باقی ماند.
در ظاهر، به نظر می رسد این اصلاحیه طرفدار زنان باشد، زیرا از یک مرد با حکم قضایی جلوگیری می کند. بدهی یا تقسیم مهریه، زن را مجبور به رعایت شرط خاصی می کند و در عین حال، در عمل تناقض جدی ایجاد می شود: الزام زن به الزام عام، طبعاً موجب تمکین خاص می شود و این امر موجب تضعیف ضمانت اجرایی حق حبس می شود. دادگاه ها نیز ابزار خاصی برای تشخیص انطباق خاص ندارند و این حق بیشتر جنبه نظری پیدا می کند.
اصلاح حق حبس به دلیل محدودیت های عملی و تناقضات قانونی به ابزاری ناکارآمد تبدیل شده و در بسیاری از موارد زنان یا مجبور به ترک خانه و دعواهای فرسایشی می شوند و یا تحت فشار روانی از حقوق خود دست می کشند، بنابراین این اصلاحیه نیاز به بازنگری جدی تری دارد تا بتواند به عنوان ضمانت اجرایی موثر در حمایت از حقوق زنان عمل کند.
با توجه به تغییرات پیشنهادی در ماده 5 قانون، نحوه اجرای محکومیت های مالی و مصوبه نهایی مجلس در این خصوص، تعریف و کارکرد حق حبس زوجه در قانون خانواده، اصلاح ماده 1085 قانون مدنی و تغییر دامنه حق حبس، تأثیرگذاری حبس و ارزیابی عملی حق حبس، ارزیابی عملی حق حبس زوجه. و خلاصه و ارزیابی نهایی اصلاحیه حق حبس و لزوم تجدیدنظر مجدد با رضا مقصودی، وکیل پایه یک دادگستری و مشاور حقوقی خانواده گفتگویی داشتیم که در ادامه می خوانید.
به گزارش میهن تجارت: در جریان بررسی پیشنهاد اصلاح قانون مهریه در شورای اسلامی، در خصوص ماده ۵ و حق حبس زوجه چه تغییراتی ایجاد شد و چه تصمیمی در این زمینه اتخاذ شد؟
مقصودی: در جلسه علنی روز چهارشنبه سوم آذرماه شورای اسلامی، گزارش کمیسیون قضایی و حقوقی از طرح اصلاح برخی از مواد قانون نحوه اجرای محکومیت های مالی و قانون مدنی بررسی شد. بخش مهمی از این طرح حق حضانت زوجه و نحوه اعمال آن در موارد است بدهی تقسیم زوج یا جهیزیه رزرو شد.
نمایندگان در جریان بررسی ماده 5 این طرح ابتدا با حذف کامل آن مخالفت کردند اما در نهایت با حذف بخشی از آن موافقت کردند. بر اساس این تصمیم، بند سقوط حق حبس زن در صورت قبول بدهی زوج یا اقساط مهریه با حذف از متن قانون پیش بینی کرده بودند که این اقدام از نظر بسیاری از کارشناسان به معنای حفظ حق قانونی زن در برابر فشار قانونی ناشی از تقسیم مهریه است.
متن حذف شده گفته بود که اگر بمیرد ورشکسته اگر معلوم باشد یا مهریه تقسیم شود و حتی قسط اول پرداخت شود یا دادگاه قسمتی از مهریه را تعیین کند و شوهر بپردازد، حق حبس زن ساقط می شود.
به گزارش میهن تجارت: حق حضانت چیست و اصلاح ماده 1085 قانون مدنی چه تغییراتی را در مفهوم و محدوده حق حضانت زوجه ایجاد کرد و این تغییر چه آثاری دارد؟
مقصودی: در عین حال، مجلس با اصلاح ماده 1085 قانون مدنی نیز موافقت کرد که عبارت «از ادای تکالیف نسبت به زوج» به «تمکین خاص» تغییر یافت. یعنی زن می تواند تا زمان پرداخت کامل مهریه (در صورت وجود) از ازدواج امتناع کند. مبارزه کنبدون اینکه این امتناع موجب توقف نفقه او شود.
حبس اهرمی قانونی است که به زن اجازه می دهد از قبول کامل مهریه امتناع کند، بدون اینکه این امتناع موجب قطع نفقه او شود. به بیان ساده، این امر حق زن را از اجبار به تسلیم شدن قبل از دریافت مهریه حفظ می کند.
قبل از اصلاحات، حق حبس شامل کلیه وظایف زناشویی می شد و زن می توانست برای دریافت مهریه هم از تمکین خاص (رابطه زناشویی) و هم از تمکین عام (زندگی مشترک و سایر وظایف) خودداری کند.
به گزارش میهن تجارت: پس از اصلاح قانون، حق حضانت زوجه چگونه بازتعریف شد؟
مقصودی: پس از اصلاح، این حق محدود شد و فقط تمکین خاص را شامل می شد، یعنی زن همچنان می تواند از روابط زناشویی خودداری کند، اما وظایف زندگی مشترک (طاعت عام) بر او واجب است.
به عبارت ساده مجلس تلاش کرده است که مرد فقط با حکومت نتواند بدهی یا تقسیم مهریه، زن را مجبور به تمکین کند. در عین حال قانون تاکید می کند که حق حبس فقط مربوط به رابطه زناشویی است و به معنای ترک کامل زندگی مشترک یا خروج از منزل بدون اذن شوهر نیست.
این اصلاحیه قانونی، حق حبس زوجه را فقط به تمکین خاص محدود کرده و زن را ملزم به تمکین عام (همزیستی و معاشرت متعارف) کرده است، مگر در موارد استثنایی که این محدودیت ریشه در برخی از فتاوای فقهی دارد که حق حبس را فقط مانع از تمکین خاص می دانند.
به گزارش میهن تجارت: اجرای اصلاح حق حبس در عمل چگونه ارزیابی می شود و آیا این اصلاح می تواند ضمانت اجرای موثر ایجاد کند؟
مقصودی: اگرچه به نظر می رسد این اصلاحیه از زنان حمایت می کند، اما در عمل با یک تناقض جدی مواجه است. قانون از طرفی زن را مکلف به ماندگاری در زندگی مشترک می کند و از طرف دیگر به او اجازه می دهد که از تسلیم خاص امتناع کند و این دو حکمی است که جمع آنها در زندگی دشوار است و الزام به تسلیم عام طبیعتاً منجر به تسلیم خاص می شود.
بنابراین این تصور در عمل ضمانت اجرای مؤثر حق حبس را (که قانونگذار در ماده 1085 برای حمایت از زنان پیش بینی کرده بود) را بی اثر می کند.
به گزارش میهن تجارت: تحدید حق بازداشت چه پیامدهای قانونی و عملی دارد و چرا این حق در عمل به ابزاری کم کارایی تبدیل شده است؟
مقصودی: با محدود شدن حق حضانت، پشتوانهای که میتوانست در آغاز زندگی زناشویی با شناخت دقیقتر شخصیت و ظرفیت مرد کمک کند، از بین میرود و او را در برابر مشکلات زندگی مشترک بی دفاع میگذارد.
بنابراین اگر زنی در دوران عقد متوجه عدم صلاحیت اخلاقی یا رفتاری شوهر خود شود، در مقابل ابزارهای قانونی مانند حق طلاق، سرپرستی خانواده، حق تعیین مسکن یا مخالفت با شغل زن (که در دست مرد است) بیمسلح میماند. تمکین عمومی اهرم ارزشمندی بود که در مواقع ضروری به زن قدرت چانه زنی و مذاکره یکسان برای احقاق حقوق خود می داد.
علاوه بر این، دادگاه ها عملا ابزاری برای تشخیص انطباق یا عدم انطباق خاص ندارند و این باعث می شود که حق حبس بیش از یک ابزار حمایتی مؤثر، یک حق نظری و در اجرا کم اثر باشد.
به گزارش میهن تجارت: ارزیابی نهایی اصلاح حق حبس چیست و آیا این اصلاح نیاز به بازنگری دارد؟
مقصودی: در بسیاری از موارد زن یا مجبور به ترک خانه و تن دادن به چرخه فرسایش دعاوی می شود و یا تحت فشار روانی از حق قانونی خود صرف نظر می کند.
به نظر می رسد مجلس بدون برهم زدن ساختار سنتی الزام به زندگی مشترک به دنبال دفاع از حقوق زنان بوده است، اما نتیجه آن قانونی است که بیش از آنکه مشکل را حل کند، آن را به یک درگیری پنهان تبدیل کرده است.
حفظ حق حبس روی کاغذ، بدون ضمانت اجرایی واقع بینانه، در نهایت بیشترین فشار را بر خود زنان وارد می کند و این امری است که در آینده نیاز به بازنگری جدی تری دارد.
منبع : به گزارش میهن تجارت







