به گزارش خبرگزاری به گزارش میهن تجارت، ازدواج نه تنها یک قرارداد اجتماعی یا یک پیوند عاطفی است، بلکه نقطه شروع یک نظام جدید مسئولیت ها و ارزش هاست. فردی که وارد زندگی مشترک می شود باید بفهمد که همسرش اکنون در مرکز دایره اولویت ها قرار دارد و این بازتعریف به معنای قطع رابطه از خانواده یا دوستان اصلی نیست، بلکه به معنای تغییر روابط است. همانطور که خورشید در مرکز منظومه قرار دارد و سیارات به دور آن می چرخند، همسر نیز باید کانون اصلی تصمیم گیری و توجه باشد و این تغییر نشانه بلوغ فرد در مدیریت نقش های اجتماعی و عاطفی است.
خانواده همیشه به عنوان ستون هویت فردی شناخته می شود و زوج ها باید یاد بگیرند که چگونه ارزش های دیرینه ای مانند احترام به والدین یا صلح رحم را با نیازهای امروزی مانند استقلال مالی و عاطفی ترکیب کنید. اگر این پیوند برقرار نشود، زندگی مشترک محدود می شود; در دنیای امروز زمان کمیاب ترین منبع است و بسیاری از زوج ها حضور فیزیکی را کافی می دانند در حالی که کیفیت حضور مهمتر است.
یک ساعت گفتگوی صمیمانه ارزشمندتر از روزهای حضور بی روح و بی خیال است. وقتی انسان تمام انرژی خود را صرف کار یا دوستان می کند، همسر احساس می کند که در اولویت نیست و این احساس می تواند به تدریج اعتماد و صمیمیت را از بین ببرد. بنابراین در مقدمه هر بحثی در مورد زندگی مشترک باید تاکید شود که زمان سرمایه ای مشترک است و باید با درایت و عشق مدیریت شود.
خانه فقط چهار دیواری نیست، بلکه فضایی است که باید باشد امن آرامش، امنیت روانی و هویت مشترک. در این فضا، زوج ها نه تنها با هم زندگی می کنند، بلکه فرهنگ و سبک زندگی خود را نیز ایجاد می کنند. کیفیت این فضا با رفتارهای ساده و صمیمانه از جمله لبخند در بدو ورود، سوال کوتاه در مورد وضعیت همسر یا حتی سکوتی آرام که نشان دهنده پذیرش است شکل می گیرد و تجملات و تشریفات ممکن است ظاهر خانه را زیبا کند اما آنچه خانه را به پناهگاه عاطفی تبدیل می کند احترام، همدلی و توجه متقابل است.
بعد از ازدواج خانواده ای که فرد تشکیل داده باید در اولویت باشد
احمد پدرام، روانشناس و مشاور خانواده به گزارش میهن تجارت با اشاره به اصل اولویت بندی در زندگی مشترک به خبرنگار گفت: پس از ازدواج باید خانواده ای که توسط فرد تشکیل می شود یعنی همسر در اولویت قرار گیرد. این به معنای قطع رابطه با خانواده یا دوستان اصلی نیست، بلکه به معنای تنظیم میزان و نحوه این روابط بر اساس شرایط زندگی مشترک است.
وی با بیان اینکه هیچ فرمول دقیقی برای میزان رفت و آمد وجود ندارد اما اصل استمهمترین چیز در هر مهمترین چیزوی می افزاید: باورهایی از این قبیل که چون انسان تمام هفته کار کرده است، حق دارد بقیه وقت خود را با دوستانش سپری کند یا فقط یک روز را به همسرش اختصاص دهد، از جمله باورهای نادرست رایج در زندگی مشترک است.
این روانشناس و مشاور خانواده با اشاره به نقش فضای عاطفی خانه در حفظ روابط زوجین، تصریح می کند: کیفیت حضور همسران در خانه، میزان خوشایندی، پذیرش و توجه به نیازهای عاطفی یکدیگر، نقش تعیین کننده ای در ارضای زندگی مشترک دارد، اما این به معنای توجه، تجمل و نیازهای ساده و معنوی نیست.
تعادل بین توجه و آزادی یکی از مهارت های اساسی زندگی مشترک است
پدرام با بیان اینکه علاوه بر این موضوع حساسیت بیش از حد، شکایت مداوم یا کنترل افراطی نیز می تواند به رابطه لطمه بزند، ادامه می دهد: تعادل بین توجه و آزادی یکی از مهارت های اساسی زندگی مشترک است و باید توجه داشت که پذیرش نقش های جدید برای زوجین زمان می برد و نیاز به صبر دارد.
وی با اشاره به یافته های علمی علم روانشناسی و با بیان اینکه تحقیقات نشان می دهد پذیرش کامل نقش های جدید در زندگی مشترک روندی تدریجی است و ممکن است تا چهار یا پنج سال طول بکشد، می گوید: انتظار سازگاری سریع و بدون چالش واقع بینانه نیست و زوجین باید به خود و یکدیگر زمان بدهند.
این روانشناس و مشاور خانواده با بیان اینکه استفاده از آموزش های معتبر، کلاس های مهارتی زوجین و مشاوره تخصصی می تواند به درک بهتر این نقش ها کمک کند، افزود: مهم این است که آگاهی روانی با احترام، بدون تحقیر و در قالب گفت و گوی سازنده وارد زندگی شود.
سرمایه اصلی زندگی یک زوج زمان و توجه متقابل است
فاطمه خدادادی، روانشناس بالینی به گزارش میهن تجارت با بیان اینکه ازدواج نقطه شروع یک واحد اجتماعی جدید است که مستلزم بازتعریف روابط گذشته و تعیین اولویت ها است، به خبرنگار به گزارش میهن تجارت می گوید: قرار دادن همسر در راس این اولویت ها به معنای بی توجهی به خانواده یا دوستان نیست، بلکه نشانه بلوغ در مدیریت نقش های اجتماعی است.
وی با بیان اینکه هنر زندگی مشترک این است که فرد بتواند تعادل هوشمندانه ای بین وفاداری به ریشه خانواده و مسئولیت های جدید برقرار کند، می افزاید: یکی از چالش های جدی زوجین باورهای نادرست است و این تصور که کار روزانه مجوزی نامحدود برای گذراندن تمام اوقات فراغت با دوستان است و یا اینکه همسر تنها سهم کمی از وقت دارد، ریشه در دیدگاه فردی و فردی دارد.
این روانشناس بالینی با بیان اینکه زندگی مشترک مستلزم بازنگری در این باورها است، تصریح می کند: سرمایه اصلی زندگی یک زوج زمان و توجه متقابل است و خانه فقط یک مکان فیزیکی نیست، بلکه فضایی است که می تواند امن می تواند آرامش یا میدان تنش باشد و کیفیت حضور زوجین در خانه، یعنی میزان صمیمیت، صمیمیت و توجه به نیازهای عاطفی یکدیگر، رضایت از زندگی مشترک را تعیین می کند.
زندگی مشترک میدان ظریفی است بین دو قطب توجه و آزادی
خدادادی با بیان اینکه این کیفیت با تجملات و هزینه های سنگین ساخته نمی شود، بلکه با رفتارهای ساده مانند گوش دادن فعال، لبخند صمیمانه و احترام به احساسات همسر ساخته می شود، ادامه می دهد: زندگی مشترک زمینه لطیفی بین دو قطب توجه و آزادی است و کنترل بیش از حد یا مخالفت مداوم رابطه را فرسوده می کند.
وی با اشاره به اینکه بی احتیاطی و بی مسئولیتی بنیان اعتماد را سست می کند، می گوید: زوجین باید بیاموزند که آزادی فردی و توجه عاطفی دو روی یک سکه است و تنها با تعادل بین این دو می توان رابطه ای پایدار و سالم ایجاد کرد و این تعادل نیازمند صبر و تمرین روزانه است.
این روانشناس بالینی می افزاید: پذیرش نقش های جدید در زندگی مشترک یک مسیر تدریجی است و نمی توان انتظار داشت که زوج ها در مدت کوتاهی بدون چالش به هماهنگی کامل برسند و حتی ممکن است این روند چندین سال به طول انجامد. هیچ رابطهای بدون یادگیری و گفتوگوی سازنده به بلوغ نمیرسد و آموزشهای معتبر، کلاسهای مهارتآموزی و مشاورههای تخصصی میتواند چراغ راه زوجها باشد، اما مهمترین چیز نحوه ورود این آگاهیها به زندگی است.
زندگی مشترک حوزه ظریفی است که در آن باید بین توجه و آزادی تعادل برقرار کرد و کنترل بیش از حد یا نق زدن مداوم رابطه را تحلیل می برد و اعتماد را از بین می برد. از سوی دیگر، بی احتیاطی و بی مسئولیتی نیز می تواند باعث ایجاد احساس تنهایی و بی ارزشی شود. زوج ها باید بیاموزند که آزادی فردی و توجه عاطفی دو روی یک سکه هستند و هیچ کدام بدون دیگری معنی ندارند. این تعادل نیاز به تمرین، گفتگو و درک متقابل دارد، همانطور که یک نوازنده باید بین شدت و لطافت نت ها تعادل برقرار کند، زوج ها نیز باید آزادی و توجه را متعادل کنند.
ازدواج یک سفر است نه یک مقصد فوری و پذیرش نقش های جدید و سازگاری با مسئولیت های جدید فرآیندی زمان بر است و تحقیقات روانشناسی نشان می دهد که این روند ممکن است چهار تا پنج سال طول بکشد، بنابراین زوجین باید با صبر و حوصله و امیدواری این مسیر را طی کنند. شکست های کوچک یا اختلاف نظرهای اولیه نباید به عنوان نشانه شکست در نظر گرفته شوند، بلکه بخشی طبیعی از فرآیند یادگیری و رشد هستند. همانطور که کودک بارها برای راه رفتن می افتد، زوج ها نیز باید زمین خوردن های کوچک را بخشی از سفر بلوغ خود بدانند.
هیچ رابطهای بدون یادگیری و گفتوگوی سازنده به بلوغ نمیرسد و آموزشهای معتبر، کلاسهای مهارتآموزی و مشاورههای تخصصی میتواند چراغ راه زوجها باشد، اما مهمترین چیز نحوه ورود این آگاهیها به زندگی است. اگر دانش روانشناختی با احترام و بدون تحقیر وارد رابطه شود، نه تنها به حل مشکلات کمک می کند، بلکه موجب تقویت پیوند عاطفی و ایجاد فرهنگ مشترک بین زوجین می شود و آموزش امری تجملاتی نیست، بلکه لازمه رشد و ثبات رابطه است.
گفت و گو ستون اصلی زندگی مشترک است و بدون گفتگوی سازنده هیچ رابطه ای نمی تواند پایدار بماند. گفتگو به زوج ها این امکان را می دهد که تفاوت ها را مدیریت کنند، نیازهای خود را بیان کنند و درک متقابل را افزایش دهند. این گفتگو باید بر اساس احترام، صداقت و همدلی باشد و تنها در چنین فضایی است که زوجین می توانند مشکلات را حل کنند و پیوند عمیق و پایدارتری ایجاد کنند. گفت و گو پلی است که بین دو ذهن و دو قلب ساخته می شود و بدون آن هیچ رابطه ای دوام نمی آورد.
منبع : به گزارش میهن تجارت







