فتنه ۸۸؛ شورشی که تمام شد، پروژه‌ای که ادامه دارد

فتنه 88; شورشی که تمام شد، پروژه ای که ادامه دارد

به گزارش خبرگزاری به گزارش میهن تجارت اعتراض حق الناس است. اما حق زمانی معنا پیدا می کند که مبتنی بر واقعیات و اسناد باشد. در انتخابات 2008، بدون ارائه سند روشن، مسیر قانونی مشخص و یا پیگیری قانونی منسجم، به زودی ادعای تقلب به کانون اصلی اعتراضات تبدیل شد. وقتی ادعاها جای اسناد را می گیرند، سیاست مسیر عقلانی را رها می کند و به دامن عواطف و التهاب می افتد.

در چنین شرایطی، خیابان تبدیل به دادگاه می شود. دادگاهی که نه قاضی دارد، نه قانون، نه نتیجه قطعی. تجربه سال 88 نشان داد وقتی اختلافات سیاسی از سازوکارهای قانونی جدا می شود، نه تنها حل نمی شود، بلکه به یک بحران ملی تبدیل می شود.

شورشی بدون افق؛ تجربه ای که بعدا تکرار شد

یکی از ویژگی های مشترک فتنه 88 با حوادث 96، 98 و اغتشاشات بعدی «افقی» بود. اعتراضاتی که دقیقا نمی دانستند چه می خواهند، از کجا شروع کنند و به کجا برسند. این وضعیت اعتراض را از یک مطالبه اجتماعی به یک شورش فرسایشی تبدیل می کند.

خلأ باعث شد که جریان های خارجی، رسانه های متخاصم و مخالفان خارجی به راحتی سوار بر موج نارضایتی شوند و مسیر را به سمت اهداف خود منحرف کنند. اهدافی که هیچ ربطی به منافع مردم ایران نداشت.

مشروعیت سیاسی؛ وقتی مردم پشت نظام می ایستند

هر نظام سیاسی، صرف نظر از شکل و ساختارش، یک پشتوانه اساسی دارد: مردم. درست مانند پول بدون حمایت، ارزش آن سقوط می کند، دولت بدون حمایت مردم دوام نمی آورد. تجربه تاریخ معاصر ایران نشان داده است که هرجا مردم ایستاده اند هیچ پروژه ای علیه کشور موفق نبوده است.

نهم دی دقیقاً نماد این واقعیت بود. حضور میلیونی مردم در سراسر کشور برای حمایت از جناح خاصی نبود، بلکه برای دفاع از ثبات، استقلال و اصل نظام بود. نهم دی نشان داد که بر خلاف محاسبات دشمن، شکاف اجتماعی منجر به فروپاشی مشروعیت نشد و مردم حاضر نیستند سرنوشت کشور خود را به هرج و مرج بسپارند.

فتنه 88; شورشی که تمام شد، پروژه ای که ادامه دارد

جنگ روایات و فریب احساسات

یکی از ابزارهای اصلی پروژه های خرابکارانه، جنگ شناختی است. جایی که به جای تانک و تفنگ، روایت و تصویر به چشم می خورد. در این فضا، بخش‌هایی از جامعه که بیشتر احساساتی، فردگراتر یا متاثر از گرایش‌های لیبرالی هستند، بیشتر در معرض فریب هستند.

رسانه‌های خارجی از این ضعف‌ها استفاده می‌کنند: برجسته کردن خشم، رفع پیچیدگی‌ها، و ساده‌سازی دوست و دشمن. در نتیجه اعتراض از یک مطالبه داخلی به ابزاری برای فشار خارجی تبدیل می شود.

اعتراض، بله؛ پروژه خارجی، خیر

واقعیت این است که مشکلات زیادی در کشور وجود دارد. ناکارآمدی، فشار اقتصادی و ادعاهای انباشته وجود دارد. اعتراض به این شرایط نه تنها مذموم است، بلکه می تواند موتور اصلاحات باشد. اما خط قرمز جایی است که اعتراض از درون به بیرون گره می خورد.

تجربه فتنه 88، 96، 98 و حتی جنبش های بعد از آن مانند «زن، زندگی، آزادی» نشان داد هر جا که جریانات سلطنت طلب، دولت های غربی و رسانه های مخالف وارد میدان شدند، مسیر اعتراض از خواست مردم جدا شد. آنها نه دلسوز مردم ایران هستند و نه نگران آزادی. منافع آنها مشخص است: تضعیف ایران مستقل.

فتنه 88; شورشی که تمام شد، پروژه ای که ادامه دارد

هزینه ای که فتنه گران بر مردم تحمیل کردند

در بعد اقتصادی فتنه 88 هزینه های مستقیم و ملموسی را به کشور تحمیل کرد. بر اساس گزارش ها و آمار منتشر شده در رسانه های رسمی و نهادهای مرتبط، تنها در تهران بیش از 60 میلیارد تومان خسارت مستقیم به اموال عمومی وارد شده که شامل تخریب اتوبوس های شهری، بانک ها، شعب موسسات مالی، فروشگاه ها و تجهیزات شهری بوده است. همچنین تعطیلی نسبی بازارها، اخلال در تشکل های صنفی و کاهش ساعات کار واحدهای اقتصادی در ماه های پس از انتخابات موجب کاهش گردش مالی، کاهش بهره وری و تحمیل هزینه های اضافی به بخش خصوصی و دولتی شد. در سطح اقتصاد کلان، عدم قطعیت ناشی از ناآرامی ها تأثیر منفی بر فضای کسب و کار و سرمایه گذاری داشت.

گزارش‌های تحلیلی بر اساس داده‌های بانک مرکزی و مرکز آمار که در رسانه‌های رسمی استناد شده است، نشان می‌دهد که بی‌ثباتی داخلی در سال ۱۳۸۷ منجر به کاهش تمایل سرمایه‌گذاران، کاهش رشد اقتصادی و افزایش فشارهای خارجی شده است. این وضعیت در کنار رسانه‌سازی بین‌المللی، بهانه لازم را برای افزایش تحریم‌ها فراهم کرد که باعث افزایش بیش از پیش هزینه‌های ارزی، محدودیت‌های صادراتی و فشار بر معیشت مردم شد و آثار آن تا سال‌ها در شاخص‌های اقتصادی کشور قابل مشاهده بود.

نتایج تحلیل‌های رسمی و رسانه‌های خبری نشان می‌دهد که پس از فتنه ۸۸، افزایش تحریم‌های اقتصادی علیه ایران تشدید شد و بازارهای سرمایه‌گذاری خارجی کاهش یافت و همچنین کاهش تولید، صادرات غیرنفتی و صادرات نفت در نتیجه نوسانات اقتصادی و تشدید فشارهای بین‌المللی از دیگر هزینه‌های بلندمدت بوده است.

هزینه ای به اندازه تاریخ

قدم گذاشتن در راهی که دانسته یا ندانسته به تضعیف استقلال ایران می انجامد، نادیده گرفتن خون هایی است که برای این کشور ریخته شده است. از قانون اساسی تا انقلاب اسلامی، از دفاع مقدس تا شهدای امنیت، همه برای یک هدف جان دادند: ایران مستقل و با ثبات.

این خونها سرمایه هستند. سرمایه ای که اگر زیر پا گذاشته شود جامعه را از درون خالی می کند. بینش یعنی دیدن این پیوندها. درک اینکه هر گریه لزوماً گریه درستی نیست.

88 هنوز یک درس زنده است

فتنه 88 تمام شد اما درسش زنده است. اعتراض بدون افق، بدون سند و بدون استقلال اصلاح شدنی نیست. مردم پشتوانه اصلی کشور هستند و تا زمانی که این پیوند حفظ نشود، هیچ پروژه ای از پیچیده ترین جنگ های شناختی به نتیجه نمی رسد. شرط آن بصیرت است; دیدن دشمن، درک منافع ملی و تفکیک حق اعتراض از بازی در زمین دیگران.

منبع : به گزارش میهن تجارت

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

پیشنهادات سردبیر:

تبلیغات متنی