روزنامه خراسان در مطلبی به تعریف مرکز پژوهش های صدا و سیما از تلویزیون در نظرسنجی ها و سیاست این مرکز برای انتشار نتایج انتقاد کرده است.
این روزنامه نوشت: اخیراً موضوع تعداد بینندگان تلویزیون بر اساس آمار مرکز پژوهش ها به موضوعی بحث برانگیز و حساس تبدیل شده است. طبیعتاً نتایج نظرسنجی و آمار باید قابل توضیح باشد، اما وجود ابهامات در معیارهای نظرسنجی، رتبه بندی پربیننده ترین بینندگان بدون اعداد و درصد دقیق در گزارش هایی که منتشر یا اعلام می شود، اختلاف نظر یا حواشی ایجاد می کند و باعث می شود رئیس مرکز تحقیقات صدا و سیما مدام درباره این نظرسنجی ها توضیح دهد.
محسن شکری نژاد رئیس این مرکز هفتم آذرماه در نشستی با حضور اصحاب رسانه در خصوص معیارها و روش نظرسنجی از مخاطبان، سیاست مرکز تحقیقات در انتشار نتایج و کارکرد آنها توضیحاتی ارائه کرده است. توضیحاتی که همچنان ابهامات و سوالاتی بر جای می گذارد.
تعریف “مخاطب” 70٪ است.
رئیس مرکز تحقیقات صدا و سیما با اشاره به تعریف آفکام از «مخاطب» می گوید: اگر مردم 15 دقیقه در روز تلویزیون تماشا کنند، «مخاطب» محسوب می شوند. وی در پایان تعداد بینندگان بزرگسال رسانه ملی را 70 درصد اعلام کرد.
بر اساس این تعریف، مردم تنها با بررسی کوتاه و گذرا شبکه های تلویزیونی مخاطب صداوسیما محسوب می شوند. در حالی که این معیار دقیق نیست. علاوه بر این، بسیاری از مخاطبان فقط مسابقات فوتبال را از تلویزیون تماشا می کنند و آنها را بیننده ثابت و ثابت تلویزیون نمی دانند.
با توجه به اشاره رئیس مرکز تحقیقات به تعریف مخاطب بر اساس استانداردهای جهانی، این سوال مطرح می شود که آیا سیاست ها و فعالیت های صدا و سیما، برنامه سازی یا سریال سازی نیز بر اساس استانداردهای جهانی است که اکنون تعریف معتبرترین نهادهای نظرسنجی جهان از مخاطبان است؟
اهمیت انتشار آمارهای منظم و شفاف
سیاست مرکز تحقیقات صدا و سیما برای انتشار نتایج نظرسنجی و نحوه استفاده از این نتایج نیز جای سوال دارد. محسن شکری نژاد بارها اعلام کرده است که نظرسنجی هایی درباره میزان مخاطبان تلویزیون و کیفیت برنامه ها و سریال ها به طور مرتب انجام می شود و نتیجه آن در اختیار مدیران شبکه قرار می گیرد.
در این نشست که برگزار شد، شکری نژاد همچنین در پاسخ به سوالی درباره تاثیر نظرسنجی ها بر کیفیت برنامه ها گفت: پس از ارزیابی اثربخشی نظرسنجی ها در اختیار مدیران شبکه های صدا و سیما قرار می گیرد که طی آن برنامه های بدون مخاطب از کنداکتور حذف و برنامه های دیگر جایگزین می شود.
یکی از بحث هایی که در مورد عدم انتشار این نتایج وجود دارد این است که برای مخاطب جذاب و بی اهمیت نیست. داده های خام نتایج ممکن است مورد توجه افراد قرار نگیرد، اما گزارش های تحلیلی حاصل پیام های زیادی دارد. همچنین نتایج منظم و شفاف نظرسنجی ها می تواند در رسانه ها منتشر شود و مرجعی برای بررسی عملکرد تلویزیون باشد.
طبیعتا گزارش های تحلیلی از استقبال مخاطبان از تولیدات تلویزیونی یا روند افزایش و کاهش مخاطب در دوره های مختلف، بر اساس آمارهای دقیق و شفاف، نه تنها معیار مناسبی برای سنجش عملکرد صدا و سیما است، بلکه می تواند منبع مهمی برای کارشناسان و تحلیل گران باشد.
پیش از این نتایج نظرسنجی ها به صورت منظم تری به صورت ماهانه، فصلی و موردی منتشر می شد، اما اخیراً با تغییر سیاست مرکز تحقیقات در انتشار نتایج، این آمارهای هدفمند بیشتر برای اعلام موفقیت های صدا و سیما منتشر می شود و شفافیت کافی ندارد.
مخاطب ناراضی
صرف نظر از تعریف مخاطب تلویزیون، معیارهای ارزیابی و نقدهایی که در آن وارد می شود، موضوع مهم دیگر کیفیت تولیدات رسانه ملی و میزان رضایت مخاطبان است. ممکن است برنامه ای به دلیل جنجال ها یا حاشیه ها دیده شود اما کیفیت استانداردی نداشته باشد.
ممکن است برخی از مخاطبان نیز برای سرگرمی سریال های تلویزیونی را تماشا کنند، اما از کیفیت آنها ناراضی هستند. در این شرایط مانور دادن بر روی 60 یا 70 درصد مخاطب بدون توجه به رضایت مخاطب و کیفیت تولید، نتیجه موثر و بلندمدتی نخواهد داشت. انتقاد رسانه ها از عملکرد رسانه ملی، واکنش های منفی مخاطبان به یک سریال یا برنامه و پخش نشدن تولیدات تلویزیونی حکایت از وضعیت موجود دارد.





