1. صفحه اصلی
  2. »
  3. اقتصاد کلان
  4. »
  5. آیا اعراب در مقابل ایران، هوای…

آیا اعراب در مقابل ایران، هوای اسرائیل را دارند؟

پایگاه خبری تحلیلی میهن تجارت (mihantejarat.com):

استیون کوک، ستون نویس و نویسنده کتاب «پایان جاه طلبی: گذشته، حال و آینده آمریکا در خاورمیانه» در فارین پالیسی نوشت: آیا رهبران عرب اسرائیل را دوست دارند؟ اگر کسی نگاهی به تحلیل‌های منتشر شده در شبکه‌های اجتماعی در خصوص تلاش‌های مشترک دولت‌های اسرائیل، آمریکا، انگلیس، فرانسه، اردن و احتمالاً سایر دولت‌های عربی برای خنثی کردن حملات موشکی و پهپادی ایران به اسرائیل بیاندازد، این تصور را خواهد داشت. . . گروهی از تحلیلگران، اسرائیلی ها و فعالان طرفدار اسرائیل دوست دارند چنین تحلیلی را باور کنند.

به گزارش سرویس بین الملل «میهن تجارت»، در ادامه این مقاله آمده است: اما افسوس که این ادعا بسیار مبالغه آمیز است. آخر هفته گذشته پر از تحولات بسیاری بود، اما تقویت همکاری اعراب و اسرائیل یکی از تحولات طلوع “خاورمیانه جدید” نبود.

تهاجم ویرانگر نظامی اسرائیل به نواز غزه در 6 ماه گذشته فشار زیادی را بر روابط این کشور با دولت های عربی به ویژه اردن و مصر وارد کرده است. در میان کشورهای عربی که با اسرائیل روابط دیپلماتیک دارند، سفرای مراکش، مصر و امارات همچنان در تل آویو حضور دارند، اما پس از کشته شدن هفت تن از اعضای سازمان غیرانتفاعی آشپزخانه مرکزی جهان، ابوظبی آن را هماهنگ کرد. کمک های بشردوستانه به اسرائیل به حالت تعلیق درآمد. اما پس از این همه خشونت و تنش های دیپلماتیک، روزنامه نگاران و تحلیلگران این سوال را مطرح می کنند که آیا توافقات ابراهیم که با میانجیگری دولت ترامپ انجام شد، منجر به عادی سازی روابط اسرائیل و چند کشور عربی حوزه خلیج فارس شد؟ مرده یا نه

دلیلی وجود دارد که چرا هماهنگی امنیتی منطقه ای آخر هفته گذشته به رهبری فرماندهی مرکزی ایالات متحده (CENTCOM) بسیار مهم بود. جنبه دیگر اهمیت موضوع به خود آمریکا مربوط می شود. پس از بیش از یک دهه تلاش برای تمرکززدایی و تغییر تمرکز سیاست خارجی آمریکا از خاورمیانه به مناطق دیگر، دولت بایدن ثابت کرده است که واشنگتن می تواند منبعی برای امنیت در منطقه باشد، صرف نظر از رویکرد مغشوشش در قبال غزه. جنگ .

اما نباید این حادثه را در نتیجه گیری اغراق کرد. در همان زمان که دوستان اسرائیل تلاش های خود را به اشتراک گذاشتند و در حالی که تل آویو علناً از کمک های ایالات متحده، بریتانیا، فرانسه، اردن و قدرت های منطقه ای تشکر کرد، مقامات و تحلیلگران عرب برای تفسیر این تولد تلاش کردند. خاورمیانه جدید را تنظیم کنید. ملک عبدالله دوم، پادشاه اردن اعلام کرد که سرنگونی پهپادهای ایرانی دفاع از حریم هوایی کشورش است و اگر پهپادها از طرف مقابل شلیک می شد، اردن نیز همین کار را می کرد.

یکی از مقامات سابق عرب در این باره به من گفت: “باید ببینیم دولت ها در مورد مشروعیت اقدام نظامی اخیر (برای دفع حمله ایران) چه فکر می کنند. در دریای سرخ ظاهراً هیچ کس نمی خواست بخشی از یک ائتلاف دریایی باشد. به عنوان دفاع از اسرائیل در نظر گرفته شد: «هفته گذشته، کشورها موشک‌هایی را سرنگون کردند که می‌توان آن‌ها را به‌عنوان دفاع از حاکمیت خود بر آسمان‌هایشان تعبیر کرد تا تمایل به جنگ منطقه‌ای».

بحث های مهمی در این بین وجود دارد. با توجه به جنایات غزه و خشم بسیاری از شهروندان خاورمیانه از قتل عام غیرنظامیان توسط ارتش اسرائیل، هیچ رهبر عرب حاضر نیست علناً در کنار اسرائیل باشد، چه رسد به تلاش برای حفظ امنیت. آی تی. با این حال، دفاع از حریم هوایی و جلوگیری از تشدید درگیری های منطقه ای کنونی نتیجه یکسانی دارد: کمک به اسرائیل.

صرف نظر از هیاهوی روزهای اخیر، عملیات نظامی هماهنگ که از اسرائیل در برابر خسارات احتمالی انسانی و مادی محافظت کرد، ثبات توافق‌نامه‌های صلح اردن-اسرائیل و مصر-اسرائیل و همچنین توافق‌های عادی سازی سال 2020 را نشان می‌دهد. شکی نیست که روابط دولت های اسرائیل و اردن در سال های اخیر به دلیل تمرکز نتانیاهو بر توسعه روابط با کشورهای خلیج فارس و اقدامات تحریک آمیز در بیت المقدس و کرانه باختری تحت فشار بوده است. این وضعیت مشکلات سیاسی را برای ملک عبدالله به وجود آورده بود و توازن ظریف برقرار شده بین مطالبات جمعیت فلسطینی مقیم اردن، جنبش فعال اسلامی این کشور و رهبران قبایل کرانه شرقی از یک سو و ضرورت راهبردی را تهدید می کرد. از سوی دیگر، روابط عمیقاً غیرمحبوب با اسرائیل را حفظ می کند. انجام می داد

عزم ملک عبدالله برای حفظ روابط با اسرائیل، با توجه به اهمیت روابط اردن و آمریکا، شامل گفت‌وگوی امنیتی بود که با وجود تضعیف روابط با اسرائیل از دیگر جنبه‌ها، همچنان برای رهبران اردن مهم بود. این همکاری امنیتی زمانی تقویت شد که اسرائیل در سپتامبر 2021 تحت مسئولیت سنتکام قرار گرفت. مصری ها نیز به نوبه خود، ظاهراً نقش قابل تشخیصی در تحولات آخر هفته گذشته ایفا نکردند، اما آنها همچنین اطمینان حاصل کردند که با وجود بحران های متعدد. که از سال 1979 روابط دو کشور را تحت تاثیر قرار داده است، گفت و گوهای امنیتی آنها با اسرائیل همچنان قوی است و برای طرفین مفید است.

منتقدان بدون شک استدلال خواهند کرد که این روابط اوراق بهادار چیزی برای افتخار نیست. رابطه بین دولت‌های عربی که مشروعیت آنها به دلیل روابط با اسرائیل زیر سوال است و دولت اسرائیلی که فلسطینی‌ها را قتل عام و سرکوب می‌کند، به جز رهبران مستبد با هدف جلب حمایت واشنگتن برقرار نیست. . اما این موضوع نافی این واقعیت نیست که گفت‌وگوهای امنیتی که از سال‌ها پیش بین این کشورها برقرار شده، در روز 13 آوریل به ثمر نشسته است.

استدلال اساسی برای ضرورت توافق ابراهیم، ​​که بر اساس آن همکاری امنیتی پس از سال ها هماهنگی غیررسمی و پنهان به سرعت توسعه یافت، دست نخورده باقی مانده است. هیچ رهبر عرب در خلیج فارس وجود ندارد که به نتانیاهو اعتماد داشته باشد و با اقدامات ارتش اسرائیل در غزه مخالفت نکند، اما اماراتی ها، بحرینی ها و سعودی ها (که شرکای خاموش توافق ابراهیم هستند) قطعا اسرائیل را بیشتر از ایران ترجیح می دهند. آنها می‌ترسند. تشکیل کشور فلسطین . علیرغم عدم حضور سفرای برخی کشورهای عربی در تل آویو طی 6 ماه گذشته، هیچ یک از دولت های عربی که با اسرائیل رابطه دارند، روابط خود را قطع نکرده اند. به عنوان مثال، دولت عربستان علنا ​​اعلام می کند که همچنان به عادی سازی روابط متعهد است، اما مقامات سعودی اشاره می کنند که این عادی سازی به تشکیل دولت فلسطین بستگی دارد. با این حال، پس از این همه خشونت و کشتار غیرنظامیان بی گناه در غزه، صرف این واقعیت که عربستان همچنان مایل به پیشبرد روابط خود با اسرائیل است، چیزهای زیادی در مورد جایگاه موضوع فلسطین در میان اولویت های رهبران عرب می گوید.

سرانجام، پس از بیش از دو دهه سرمایه گذاری ایالات متحده در ایجاد تغییر در خاورمیانه که نتایج کمی به همراه داشت، تلاش هماهنگ هفته گذشته برای جلوگیری از یک جنگ منطقه ای تمام عیار نتیجه رهبری واشنگتن بود. این اقدام نشان داد که واشنگتن زمانی می تواند موفق شود که سیاستگذاران آمریکایی بر جلوگیری از تهدیداتی که ثبات و امنیت منطقه را به خطر می اندازند تمرکز کنند. مطمئناً منتقدان استدلال خواهند کرد که ایالات متحده نقش کاملاً مخربی در توانمند ساختن ارتش اسرائیل برای نابودی غزه ایفا کرده است. این انتقاد کاملا بجاست. آیا این ناظران یک جنگ تمام عیار منطقه ای را ترجیح می دهند؟ ممکن است برخی بر اساس دیدگاهی که نسبت به اسرائیل دارند، طرفدار چنین جنگی باشند، اما سیاست آمریکا مخالف چنین سناریویی است.

آخر هفته گذشته، بسیاری از تحلیلگران در شبکه های اجتماعی و دیگر رسانه ها با هیجان صحبت کردند که چگونه خاورمیانه جدیدی متولد شد که در آن کشورهای منطقه تلاشی هماهنگ برای دفع حملات ایران علیه اسرائیل انجام داده اند، اما آنچه هیجان انگیزتر است این است که جنگ فعلی در روابط منطقه ای تغییر چندانی نکرده است. دولت های منطقه هنوز از ایران مرعوب هستند، تعهد خاصی برای برقراری عدالت برای فلسطینی ها ندارند، خواهان روابط آنها با اسرائیل هستند و می خواهند نقش رهبری را از واشنگتن ایفا کنند.

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *