چهارشنبه‌های انتظار؛ داستان افعی تهران

آرمان بیانی فیلم سینمایی نچسب قسمت اول با شروع سکانس‌هایی که در اتاق مشاوره با روانکاو صحبت می‌کند، کم‌کم مخاطب را به خود نزدیک کرد. حتی بابک خردسال وقتی به‌عنوان پسر آرمان وارد سریال شد، یک بچه بی‌تربیت و نق‌نقو بود که حالا با بهبود روابط با پدرش به یکی از جذابیت‌های سریال تبدیل شده است.

به گزارش فرهیختگان، افعی تهران در کنار داستان جنایی که دنبال می‌کند و با ابهامات آن مخاطب را به دنبال خود می‌کشاند، حرف‌های دیگری هم برای گفتن دارد. خوداظهاری‌های آرمان در اتاق مشاوره و فلش‌بک‌هایی که به روزهای کودکی می‌خورد، اما بر روابط کودک و والدین تأثیر می‌گذارد و این روابط در بزرگسالی را نشان می‌دهد.

آرمان بارها به این ارتباط مخدوش با والدینش و تأثیر آن در بزرگی شخص اشاره می‌کند. مثلاً وقتی به همسر سابقش می‌گوید: «من سالمه، اما هنوز صدای دعوا‌های پدر و مادرم تو گوشمه» یا سکانس‌هایی که با تأکید بر همسر سابقش می‌گوید که پدر خوبی نیست و نمی‌شود، چون پدرش کسی نبود که از او پدری یاد کند. گرفتن.

هرآنچه این ادعای آرمان را دارد، قسمت رابطه او با پسرش بهتر می‌شود و می‌بینیم که بابک در کنار پدر نوعی آرامش را تجربه می‌کند، و البته قسمتی از سریال است که آیا آرمان واقعاً از داشتن بچه ناراحت است. داستان داستان جنایی که کودک آزاری است هم به‌عنوان یک موضوع روز و طرح این بحث در جامعه ایرانی است، از نکات مثبت افعی تهران است.

افعی تهران ترکیبی از ژانر جنایی و کمدی را کنار هم می‌دهد. وقتی یک قسمت از سریال به فوت مادر شهریار اختصاصی می‌کند، مخاطب یکباره از ماجراهای قتل و کودک آزاری به فضای نیمه‌کمدی کشیده می‌شود که هر سکانسش لبخند روی لب می‌آورد. به این فضا بازیگرانی معروف مثل امین حیایی یا در قسمت بعدی هومن سیدی، رضا یزدانی و پژمان جمشیدی در نقش‌های دیگر را هم اضافه کنید، قلابهایی را که کارگردان به‌خوبی از آن‌ها نگاه می‌دارد و مخاطب را دنبال داستانش می‌کند، می‌کند.

افعی تهران تا اینجا کار اصله با تعلیقاتش مخاطب را تشنه دانستن داستان نگاه دارد. ما هنوز نمی‌دانیم چرا رابطه آرمان و مشاورش به یکباره عاطفی شد و آیا این رابطه واقعی است یا نه؟ نمی‌دانیم چرا آرمان به افعی تهران دستگیر شده کد داد که او قاتل این پرونده نیست. نمی‌دانیم چرا آرمان از پدرش بدش می‌آید و مادرش را دوست دارد که فلش‌بک‌های کودکی‌اش چیز دیگری نشان می‌دهد، نمی‌دانیم چرا الهه همسر سابق او، مدت‌هاست بابک را پیش پدرش گذاشته و کمتر از او می‌گیرند و حتی خیلی جزئی‌تر نمی‌دانیم آرمان مرتب به جوراب نخکش می‌شود. مادرش در کودکی و کفشدوزکی که لای کتاب له کرد، فکر می‌کند. مخاطب یک سریال جنایی خوب چه چیزی جز تعلیق همراه با جذابیت می‌خواهد؟

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *