1. صفحه اصلی
  2. »
  3. فرهنگ و هنر
  4. »
  5. سمیرا حسن‌پور: آقای مدیری آدم را…

سمیرا حسن‌پور: آقای مدیری آدم را بدعادت می‌کند

البته سیمرا حسن پور پیش از این در سریال های تلویزیونی مانند جیران حسن فتحی و رئالیتی شو شب های مافیا حضور داشته است. او هم اکنون مشغول بازی در سریال گردنه زنی به کارگردانی همسرش سامان سالور است که احتمالا فیلمبرداری آن تا مرداد ماه ادامه خواهد داشت.

به گزارش همشهری آنلاین، با او درباره حضور در شبکه نمایش خانگی و سریال جدیدش به گفت وگو نشستیم:

در چند سال گذشته چندین همکاری با شبکه نمایش خانگی داشته اید. از تجربه این سریال ها بگویید. چه تفاوت هایی با تلویزیون دارد؟

باید متفاوت باشد. ممیزی کمتر است و دست ما برای پیشنهاد موضوعات مختلف بازتر است. من در سریال جیران بودم و دو ریلیتی شو داشتم.

با توجه به این بازخوردها به نظر شما مخاطب تلویزیون بیشتر است یا شبکه نمایش خانگی؟

تلویزیون قبلا بیننده بیشتری داشت. این رسانه ای است که برای همه رایگان است و همه می توانند ببینند. به همین دلیل قبلا بیننده بیشتری داشت. اما مدتی است که تعداد بینندگان کاهش یافته است. امیدوارم به روال گذشته برگردد و همین تعداد بیننده داشته باشد. چون جایگاه دیگری دارد. شما نمی توانید مثلا سریال پایتخت را با هیچ سریال دیگری مقایسه کنید. چه ایرادی داشت که تلویزیون تا این حد محبوب شد؟ شبکه نمایش خانگی مخاطبان خاص تری دارد که طبقه متوسط ​​رو به بالا هستند.

احتمالاً یکی از دلایل آن مبلغ اشتراکی است که باید بپردازند.

دقیقا. این ایده من است. کسانی که در شهرهای کوچک هستند یا از نظر مالی ضعیف هستند به این پلتفرم ها دسترسی ندارند. با این حال تماشاگران خاص خودش را دارد که تعدادشان کم نیست.

آیا رسانه برای شما مهم است؟ برای شما مهم است که در تئاتر باشید یا سینما یا تلویزیون؟

من از همان ابتدا صفحه نقره ای را دوست داشتم.

با وجود اینکه کارتان را با تئاتر شروع کردید.

آره. من کاملاً تصادفی با تئاتر شروع کردم. من از ابتدا سینما را دوست داشتم اما در دانشگاه تئاتر خواندم. من برای کار آقای بیضایی برای نمایش نوید ماکان تست دادم و قبول شدم و کار کردم. اما بعد به سراغ عکس رفتم. البته تئاتر هم خیلی جذاب است اما من سینما را ترجیح می دهم.

بیایید در مورد برنامه اسکار صحبت کنیم. تجربه چطور بود؟

من عموماً در این برنامه ها شرکت نمی کنم. اما چون کار مدیر بود رفتم. تجربه جالبی بود و بسیاری از صحنه های آن در شبکه های اجتماعی پربیننده بود. سر صحنه خیلی خندیدیم و خوش گذشت. خیلی وقته اینقدر نخندیده بودم نعیمه نظام دوست واقعا دوست داشتنی است و ما را به خنده انداخت. فضای خوبی برای فیلمبرداری وجود داشت. خود آقای مدیری و سایر افرادی که در گروه بودم مثل بهنام تشکر و محمدرضا هدایتی هم عالی بودند. نظر من در مورد این برنامه ها کاملاً تغییر کرده است.

این دومین همکاری شما با مهران مدیری است و پیش از این ساعت 18 با او کار کرده بودید. کار با او چگونه است؟

آقای مدیری مردم را بداخلاق می کند. کار کردن با او به قدری جذاب است که پس از آن دیگر نمی خواهید سراغ کار دیگری بروید. چون شرایط کار بسیار انسانی و صحیح است.

این شرایط درستی که می گویید چیست؟

از نظر زمان کار خیلی خوبه. به عوامل اهمیت می دهد. یعنی برنامه طوری نیست که از ساعت 5 صبح تا آخر شب سر کار باشید. این باعث می شود که بازیگر و بقیه اعضای گروه به آرامش برسند. این موضوع در مشاغل دیگر وجود ندارد. مدت زمانی که در یک روز کار می کنند بسیار زیاد است و ساعت پوسترها بد است. اما در کار آقای مدیری همه چیز حساب شده و فضا آرام است. هیچ کس سر کسی داد نمی زند و جو بسیار آرامی حاکم است. او فرد محترمی است و همه چیز در کار خوب است. امیدوارم دوباره با او کار کنم.

سال گذشته فیلم «تابستان همان سال» را هم در جشنواره داشتید که محمود کلاری آن را کارگردانی کرد.

فکر می کنم آقای کلاری فیلم ماندگاری ساخته است. واقعا تجربه درخشانی برای من بود. من این قاب ها و عکس ها را کیف کردم. هر لحظه برایم خوشایند بود که بتوانم با این قاب ها در عکس بمانم. نمی توانم به شما بگویم که چقدر برای من یک رویا بود. هر لحظه مثل یک نقاشی بود. محیط کار دهه سی و چهل بود و من این زمان را خیلی دوست دارم. از قابلمه های حیاط گرفته تا دیوارها و غذاهایی که می خوردیم برایم جذاب بود. خوشحالم که توانستم این فضا را از طریق این فیلم تجربه کنم. علاقه من به سینما و بازیگری دلیلی است که می توانم زندگی هایی را تجربه کنم که در واقعیت اتفاق نمی افتد.

به امکان تجربه زندگی های متفاوت در سینما اشاره کردید. جایی گفته اید که وقتی می خواهم نقشی را بازی کنم سعی می کنم با آن زندگی کنم و وارد زندگی واقعی ام کنم.

آره. تا جایی که بتوانم این کار را انجام می دهم. مثلاً در سه اپیزود حبس، وقتی نقش پرستار را بازی می کردم، واقعاً ده روز در بیمارستان کنار پرستاران ایستادم و از آنها چیزی یاد گرفتم. سعی کردم زندگی آن شخصیت را در فیلم تمشک تجربه کنم. من هم مثل او سرم را می پوشاندم و می رفتم بیرون. وسایل ارتباط جمعی مثل موبایل و لپ تاپ را رها کردم و می خواستم تنهایی را تجربه کنم.

و اینها شما را افسرده می کرد.

آره. قبل از فیلم تمشک نمی دانستم افسردگی چیست. من آدم شاد و بشاشی بودم و واقعا بازی در این نقش برایم سخت بود. الان برای من خیلی راحت است، چون دنیای امروز به این سمت رفته است.

تمشک بازی و افسردگی که به سراغت اومد باعث شد 6 کیلو کم کنی. درست است؟

آره. من در آن کار 6 کیلو کم کردم و با کار آقای کلاری 13 کیلو وزن کم کردم. چون آقای کلاری می گفت این شخصیت از شما لاغرتر و لاغرتر است. نکته دیگر این است که جدای از زندگی در شخصیتی که می خواهم آن را بازی کنم، آن را از نزدیک تجربه می کنم. اگر شخصیت مربوط به گذشته باشد، در مورد آن زمان مطالعه می کنم. تابستان همان سال در محل کارم کتاب های قاجاری زیاد خواندم. می خواستم آنها را کنار هم بگذارم تا بفهمم یک زن در آن زمان چگونه زندگی می کرد. چون معتقدم باید آن حس را در درون خودم پیدا کنم.

از همکاری با همسرتان سامان سالور بگویید. آیا این نسبت ناخودآگاه روی کار شما تأثیر می گذارد؟

من و سامان طرز فکرهای خیلی مشابهی داریم. ما هر دو در کار به یکدیگر آزادی می دهیم. اگر برای نقشی مناسب باشم، نقش را به من می دهد، اگر نه، اصراری نیست و او هم این کار را نمی کند. من مشغول کارهای دیگری هستم و او می تواند بازیگران دیگری را دعوت کند. اما اگر کسی بفهمد که این نقش برای من مفید است و بتوانم چیزی به آن نقش اضافه کنم، حتما از من استفاده خواهد کرد. او همیشه می گوید وقتی بازیگری در کنار من است که زحمت می کشد و بازیگر خوبی است، چرا از او استفاده نکنم؟ من این را نقل می کنم، نمی خواهم خودم را توصیف کنم. می گوید چرا از بازیگری که ایده دارد و با عشق برای به دست آوردن نقش تلاش می کند، استفاده نکنم. سامان هم در بازیگری من خیلی موثر بود. اولین کارم در سینما با او بود.

که برای آن جایزه گرفتید.

بله، جایزه جهانی گرفتم و در فجر نامزد شدم. برای فیلم سکام هبس هم جایزه گرفتم. اصولاً سامان من را فقط به عنوان یک بازیگر در محل کار می بیند. اینطور نیست که او بیشتر از دیگران به من اهمیت می دهد. یعنی ممکن است من را کاملا از فیلم خارج کند. در این موارد بسیار حرفه ای عمل می کند.

حتی الان که با او در سریال هستید.

آره. سریال گردن زن که با حرکات مکرر داستانی بسیار عجیب و مرموز دارد. به نظرم کارگردانی این کار خیلی سخت است اما سامان از عهده آن برآمد. از حضور در این سریال بسیار خوشحالم. برای اولین بار نقشی دارم که کمی شبیه خودم است.

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *