این و آن در آیینه ادبیات فارسی

کلمه «آن» دو حرف با تعابیر و معانی متعدد است

سعید نیاکوثری; واژه «ان» یکی از کوتاه ترین واژه های فارسی است که کاربردهای فراوانی دارد. از اسم جمع گرفته تا انواع اشاره که در زبان فارسی رایج است.

این کلمه دو حرفی گاه به صورت جداگانه و گاه به عنوان پیشوند و پسوند واژه ها به کار می رود و بر غنای معنای کلمه می افزاید.

در این مجال کوتاه می خواهم جلوه ها و معانی کلمه را در شعر فارسی به ویژه غزل مطرح کنم.

کاربردی ترین معنای کلمه آن در شعر و غزل، اسم مرجع است که مشتمل بر چند مرجع بر اساس کلمه زیر است:

آن روز ساغر را می خریدم و می سوزاندم.

من از آن خیابان بدون تو در مهتاب در یک شب باز گذشتم (با اشاره به مکان)

آن گلی که همیشه در دست باد است، گویی باد از عندلیبان شرمنده است (اشاره به شخص غیر واقعی)

اون دوست چون خونه ما یه پری بود (اشاره به یه شخص واقعی)

در کنار این اشارات، این واژه گاهی به معنای مالکیت نیز به کار می رود

ما تو هستیم که محرم ما نیستیم (تعلق به کسی، مالکیت کسی)

در آن لحظه که دست نیلوفر را می بندد (اشاره به لحظه و زمان و …)

همان “آن” آتش از دلم برخاست…

حافظ به عنوان شاعری عارف معانی جدیدی برای واژه ها ایجاد کرده است. استفاده از الفاظ در معانی متضاد و افزودن معنای عرفانی به آن از دیگر آفرینش های ادبی در غزلیات حافظ است، مانند واژه رند که پیش از حافظ به افراد ناچیز اطلاق می شد، در غزلیات حافظ مقام معنوی را پیدا می کند. مربی و راهنما و اگر نه، در آن سطح، نقاش شخصیتی است که از دنیا رویگردان شده و در دنیا عشق معنای حقیقت را یافته است.

حافظ در غزلیات خود معنای جدیدی برای واژه «آن» ایجاد کرد. آفرينش اين معنا نه از خيال بود و نه از كمي كلام براي حفظ وزن شعر، بلكه آگاهانه و براي غناي شعر و بيان معنايي عميق تر از آنچه در سير عرفاني خود درك كرده بود.

در عالم معنا دو نوع زیبایی وجود دارد. زیبایی صورت که با سخنان پری رو، گلچره مهرو و … ذکر شده است زیبایی شخصیت که به کمال روحی و شخصی افراد اشاره دارد. در کنار این دو، حافظ از کلمه *ان استفاده می کند مراد از جمال معنوى است كه اوج جمال شخصيت و صورت است و در واقع ناظر به جمال قابل فهم است ولى در وصف نمى گنجد: كه در اصطلاح مى گويند. یدرک و لا یوسف

می گویند از حسن بهتر است

دوست ما این و آن را هم دارد

این «آن» ناظر به زیبایی‌های فراتر از حس است و عارف آن‌ها را شهودی درک می‌کند، این زیبایی به قدری است که با هیچ زبانی (چه شعر و چه هنری) قابل توصیف نیست. مثال دیگر در آیه;

هیچ مدرکی مبنی بر داشتن مو و وسط وجود ندارد

بنده جلالی باش که آنی دارد

در غزلیات حافظ «آن» معانی و کاربردهای هنری و زیبای متفاوتی دارد و این واژه در معانی مختلفی به کار رفته است. حافظ با استفاده از شگردهای ادبی مانند ابهام و ابهام، معنای این واژه را توسعه داده و بر ایجاز و انسجام معنا در شعر افزوده و به مخاطب اجازه می دهد تا وارد دنیای گفتمان معنایی خود شود که قابل بررسی و مطالعه است. در مباحث «تفسیر معنا».

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *