دلنوشته آیدا پناهنده، کارگردان سریال در انتهای شب، برای علیرضا داوودنژاد

آیدا پهننده کارگردان این سریال در پایان شب در صفحه شخصی خود در اینستاگرام دلنوشته ای برای علیرضا داوودنژاد منتشر کرد.

پناهنده در این پست نوشت: متقاعد کردن «علیرضا داودنژاد» برای بازی در نقش «آقای زرباف» یکی از سخت ترین قسمت های زندگی کاری من بود. او در شمال زندگی می کرد، حوصله کار کردن را نداشت و در یک کار طولانی مدت در مدیوم سریال بازیگر نبود، حوصله اش سر رفته بود. او مرا خوب نمی شناخت.

اما خوب می دانستم: از فیلم «نیاز» که در کودکی بارها دیده بودم و دریچه ای را به سوی نوع جدیدی از سینما باز کرده بود. «بی خانمان» که در آن دهه شصت سخت با مادرم بارها تماشا کردیم و آنقدر تاثیر عاطفی عجیبی روی من گذاشت که وقتی فیلمنامه «آخر شب» را نوشتم به آن فیلم، داستانش اشاره کردم. و دیالوگش در قسمت 4. با تماشای «مصاب شیرین» و «کلاس بازیگری» در اکران سینما تعجب کردم.

او در تمام این سال ها معلم غیب من بود. من نمی خواستم تسلیم شوم. آنقدر دلم می خواست در را بزنم که یا آب پاکی به دستم بریزد یا نرم شود. بارها تلفنی صحبت کردیم، برای رضای عزیز، مرحوم رضا واسطه شدیم تا بالاخره او فیلم های من را دید، فیلمنامه «آخر شب» را خواند، به تهران آمد، من را دید و ساعت ها با هم صحبت کردیم. و بالاخره دل استاد نسبت به شاگردش نرم شد.

روزهای فیلمبرداری ناهار را با هم می خوردیم. از سینمای قبل از انقلاب گفت، از ورودش به سینما و از مهرجو که به طرز فجیعی سلاخی شد. می گفت راز مهرجویی در سینما ایجاد زندگی است. می گفت چقدر از مهرجویی یاد گرفته است. و چقدر خوب و قابل تحسین یاد گرفته بود. فیلم های او خود زندگی بود. و آنقدر خوشحال بودم که با تمام لجبازی در کیفم ایستادم تا لحظات درخشان بازی او را قانع و ثبت کنم.

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *