رنجی باورنکردنی که آلیس مونرو به دخترش تحمیل کرد؛ آزارجنسی ناپدری‌

آلیس مونرو، چهره مشهور دنیای ادبیات، حتی پس از مرگش نیز خبرساز شده است، اما این بار خبری از پرفروش شدن یکی از کتاب‌هایش، یا جایزه‌ای به نام او یا ترجمه آثارش به زبان نیست. یکی از صدها زبان دنیا این بار دخترش آندریا رازی را فاش کرد که سال ها به دلیل شهرت مادرش پنهان بود. اکنون که آندره آ اسکینر آزار جنسی ناپدری خود را فاش کرده است، در حالی که مادرش متوجه این موضوع شده و به جای فرزندش طرف شوهرش را گرفته است، آیا کسانی که آثار این نویسنده برنده جایزه نوبل را دوست دارند، می توانند هنر او را از هم جدا کنند. از خالقش؟ یا این دو در هم تنیده اند؟

به گزارش هم میهن، آندریا اسکینر اخیراً مقاله ای در تورنتو استار نوشته و در آن درباره راز ماگوگی صحبت کرده است که سال ها در مورد آن سکوت کرده بود یا مجبور به سکوت شده بود. اینکه ناپدری او در 9 سالگی او را مورد آزار جنسی قرار داد و وقتی مادرش متوجه این موضوع شد، تصمیم گرفت هر طور شده طرف شوهرش را بگیرد. از طرفی او یک زن خانه دار معمولی نبود، این مادر یکی از مشهورترین نویسندگان زن جهان آلیس مونرو بود که امسال در سن 92 سالگی درگذشت، به دلیل روایت هایی که به رازها، انگیزه ها، عواطف و بی رحمی شخصیت های او بصیرتی می بخشید، به ویژه که مورد تحسین دختران و زنان قرار گرفت.

ستایشگران از او نه تنها به عنوان یک الهام ادبی بلکه به عنوان یک راهنمای اخلاقی یاد می کردند. شیلا هتی، نویسنده کانادایی، در مقاله ای در نیویورک تایمز که اندکی پس از مرگش منتشر شد، نوشت: «من مثل آلیس مونرو نمی نویسم، اما می خواهم مثل او زندگی کنم.» اکنون با افشای دختر مونرو، بسیاری از مردم گیج شده اند و نمی توانند این جنبه از این نویسنده مشهور را باور کنند.

آندریا اسکینر پس از سال ها سکوت و حالا که میانسال است و خودش صاحب یک فرزند شده است، در مقاله ای در تورنتو استار درباره این راز توضیح داده است. بر اساس گزارش دیگری در تورنتو استار، اسکینر در سال 2005 به پلیس انتاریو گزارش داد و ناپدری خود جرالد فرمالین را به تجاوز جنسی متهم کرد و فرمالین به جرم خود اعتراف کرد. در آن زمان او 80 ساله بود و به حبس تعلیقی و دو سال آزادی مشروط محکوم شد.

اما نکته تلخ ماجرا این بود که داستان ساکت ماند، حتی خود آلیس مونرو تا زمان مرگ همسرش در سال 2013 در کنار او ماند و به جای حمایت از دخترش ترجیح داد در کنار او زندگی کند و خود آندریا “به این سکوت ادامه داد” زیرا از شهرت مادرش اما چند ماه پس از مرگ مادرش، او ترجیح داد ساکت ننشیند و در سال 2005، حدود 30 سال پس از شروع خشونت، در مورد رفتن به پلیس نوشت: «آنچه می‌خواستم ثبت حقیقت بود؛ اثبات عمومی که من این کار را نکردم. سزاوار اتفاقی که برای من افتاده است.”
مادرم از متجاوز محافظت کرد

آندریا اسکینر می خواست این داستان بخشی از داستان هایی باشد که درباره مادرش گفته می شود. من هرگز نمی‌خواهم هیچ مصاحبه، زندگی‌نامه یا رویدادی را ببینم که حقیقت آنچه را که من تجربه کرده‌ام نادیده بگیرد و مادرم با حقیقت آنچه برای من رخ داده است روبرو شود، اما ترجیح داد در کنارش بمانم و از متجاوزم محافظت کنم.»

به گفته آندریا، آزار جنسی او در سال 1976 آغاز شد. یعنی زمانی که فقط 9 سال داشت و به دیدن مادرش و فرمالین که آن زمان 50 ساله بود رفت. در آن روز سرنوشت ساز، ناپدری او به بالین او که در آن خواب بود آمد و به او حمله کرد.

اسکینر این را به نامادری خود گفت و او نیز ماجرا را برای پدر آندریا گفت، اما پدرش ماجرا را سکوت کرد و با مونرو کاری نداشت. اسکینر روزهایی را در چند سال آینده به یاد می آورد که فرمالین او را سوار ماشین می کرد و در مورد نیازهای جنسی مادرش با او صحبت می کرد و “در مورد دختران همسایه ای که او دوست داشت با من صحبت می کرد.”

بر اساس این گزارش، وقتی اسکینر نوجوان شد، ناپدری اش علاقه اش را به او از دست داد. با گذشت زمان، شهرت مونرو به عنوان یک نویسنده افزایش یافت. هنگامی که او درگذشت، به طور گسترده به عنوان یکی از بزرگترین نویسندگان داستان کوتاه تمام دوران شناخته شد. کارهای او اغلب بر روی زنان در مراحل مختلف زندگی متمرکز بود و طبق روایتی که پس از مرگش از او منتشر شد، «او افراد عادی را با موضوعات خارق العاده ترکیب می کرد».

زمانی که اسکینر در 20 سالگی خود بود، مونرو با شخصیتی در یک داستان کوتاه همدردی کرد که پس از آزار جنسی توسط ناپدری خود دست به خودکشی زده بود. در آن زمان بود که اسکینر تصمیم گرفت به مادرش در مورد آزار جنسی که متحمل شده بود بگوید و در مورد آن برای او نوشت. او در نامه ای به مادرش گفت که فرمالین با او چه کرده است. اما مونرو به جای همدردی با دخترش، «دقیقا همان طور که می ترسیدم، واکنش نشان داد، انگار که متوجه خیانت شده بود».

مونرو فرمالین را ترک کرد و به آپارتمانی که در بریتیش کلمبیا داشت، رفت. فرمالین نامه هایی به خانواده نوشت و در آن اسکینر گفت که او آزار جنسی را تصدیق کرده اما اسکینر را مقصر می داند. وقتی اسکینر در سال 2005 به پلیس رفت، این نامه ها همراه او بود. او از سال 2002 زمانی که به مادرش گفت که اجازه نمی‌دهد فرمالین به فرزندانش نزدیک شود، از خانواده‌اش دور شده بود. اما وقتی مصاحبه ای با مونرو را خواند که در آن درباره ازدواجش بسیار مثبت صحبت کرده بود، دلش شکست و تصمیم گرفت به پلیس برود.

اسینکر می گوید: «فارملین در 9 سالگی از من به عنوان یک خانه خراب یاد کرد. طبق نوشته اسکینر و گزارشی در تورنتو استار، فرمالین در یکی از نامه هایی که به خانواده نوشت، آندره آ را متهم کرد که برای ماجراجویی های جنسی به اتاق خوابش حمله کرده است.

به جای عذرخواهی، فرمالین برای جلوگیری از عقب نشینی آن ابتکار عمل کرد و در نامه ای گفت: “اگر بدترین اتفاق بیفتد، قصد دارم موضوع را علنی کنم.” در نزدیکی اتاوا، که بسیار گویا هستند… آندریا شورت من را پوشیده است.”

ماجرای آزار جنسی دختر به همان اندازه که تلخ بود، اما اینکه مادر دختر طرف مقابل او را نگرفت و از او دفاع نکرد، در نوع خود عجیب است. با تمام این حرف ها مونرو به فرمالین بازگشت تا تا آخر عمر با او بماند.

مادرم نفهمید مقتول فرزند اوست

مادرش به آندریا گفته بود که خیلی دیر به او گفته است. فرمالین را خیلی دوست داشت. مادرش معتقد بود که اگر اسکینر از او انتظار داشت که نیازهایش را نادیده بگیرد و برای فرزندانش فداکاری کند و اشتباهات مردان را جبران کند، دلیلش یک فرهنگ زن ستیز بود. مادرش اصرار داشت که هر اتفاقی بین اسکینر و ناپدری اش افتاده و ربطی به او ندارد. آندریا از گفته های مادرش گیج و آزرده شد. مونرو معتقد بود که پدرش، آندره آ، او را مجبور کرده است که این راز را برای تحقیر مونرو مخفی نگه دارد.

آندریا در این مقاله نوشت: “او به کودکان دیگری اشاره کرد که فرمالین با آنها دوست بود و احساس می کرد به آنها خیانت شده است. اما آیا او حتی متوجه شده بود که با قربانی صحبت می کند که فرزند اوست؟ “اگر می گفت، من این را احساس نمی کردم. “

اکنون با آنچه اسکینر نوشته است، رابرت موریس، وکیل سابق که شوهر آلیس مونرو را تحت تعقیب قرار داده است، می گوید که او همیشه می خواست از اعتبار نویسنده محافظت کند و این یکی از دلایلی است که او هرگز در مورد آزار جنسی جرالد فرمالین صحبت نکرد. – حتی پس از اعتراف به جرمش – هیچ گزارشی درباره دختر مونرو منتشر نشود.

با انتشار این خبر، بسیاری از اساتید دانشگاه ابراز پشیمانی کرده اند و یکی از اساتید دانشگاه مک گیل که کرسی تدریس داستان های آلیس مونرو را در اختیار دارد، پس از شنیدن این خبر، با خودش کلنجار می رود که آیا می تواند این کار را انجام دهد یا نه. و ناکامی مونرو در دفاع از دخترش باعث شد که او بیشتر به فکر تدریس این دوره بیفتد. حتی Indigo Books، یکی از بزرگ‌ترین کتاب‌فروشی‌های زنجیره‌ای کانادا، اعلام کرده است که تصاویر این نویسنده را از کتابفروشی‌های خود بیرون می‌کشد، اما کتاب‌های او در قفسه‌های خود باقی می‌مانند.

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *