مازیار لرستانی با انتشار این عکس در اینستاگرام نوشت:
امروز رفتم «خرید» برای چیزهای واقعا ضروری و ضروری، می خواستم آنها را تهیه کنم، اما نشد. شوکه شدم و در نهایت در آخرین کلمه ناامیدی متوجه شدم «بخر، یود».. قدرت پول صفر است، حتی مایحتاج ضروری را هم نمی توان با درآمد معمولی خرید.
در راه برگشت با خودم گفتم؛ مازیار خان واقعا “خرید”. شاید بروم روی اسنپ کار کنم، چطور؟ من خودم در یافتن راه گیج شده ام.. واقعاً جز نویسندگی، کارگردانی، بازیگری و مسائل هنری چیزی بلد نیستم. ساختن و بازی در آثار سینمایی، تئاتر و تلویزیون و همچنین نوشتن سناریوهای فراوان و دنیایی از عشق به مردم و میهن، آیین ها و افسانه های کهن، داستان های قبیله ای، اسطوره ها و اساطیر با ایده های خلاقانه، نمی توانم را تنها بگذارم.
تا آن موقع مدام به من می گفتند شناسنامه را بیاور (این پروسه در مراحل تنظیم جنسیت و سه بار شورای پزشکی قانونی و جلسه با بحث حجاب و اغتشاشات اجتماعی طولانی شد)، بعد هم که شناسنامه آمدند گفتند ریش شما کامل نیست! صدایت را عوض کن! و من مستاجر و گرفتار مالی از کار محروم شدم.
آیا من اختلاس و دزدی کردم؟ آیا من کسی را فریب دادم و ریاکارانه اموال مردم را بالا بردم؟ آیا به کسی ظلم کردم؟ آیا من اشتباه کردم؟
