زوی بارل در هاآرتص نوشت: سعودی ها اکنون مجموعه ای از شرکای استراتژیک بسیار قدرتمندتر از دوره اول ریاست جمهوری ترامپ دارند. ایران در تلاش است تا اطمینان حاصل کند که هرگونه اتحاد بین واشنگتن و ریاض، عربستان سعودی را به سکوی حمله تبدیل نکند.
گردهمایی های مهم مشابهی در گذشته برگزار شده است، مانند اجلاس سران بیروت در سال 2002 که ابتکار صلح عربستان را تصویب کرد، که از آن زمان بخشی از هر طرحی برای حل مناقشه اسرائیل و فلسطین بوده است. اما این سازمان ها که شامل کشورهایی با ذخایر عظیم نفت و گاز و بزرگترین خریداران تسلیحات در جهان هستند، نتوانسته اند قدرت اقتصادی و سیاسی اعضای خود را به موفقیت های دیپلماتیک پایدار تبدیل کنند.
اهمیت این دو اجلاس عربی-اسلامی، به ویژه نشست روز دوشنبه، در جای دیگری است. شش سال پیش، پس از قتل جمال خاشقجی روزنامهنگار سعودی، وضعیت عربستان سعودی به پایینترین حد خود رسید. ولیعهد محمد بن سلمان در واشنگتن و پایتخت های اروپایی به حاشیه رانده شد.
ولیعهد در جنگ 9 ساله یمن با هدف شکست حوثی ها با وجود داشتن سلاح های پیشرفته آمریکایی شکست خورد. تلاشها برای تغییر رژیم در لبنان نیز با شکست مواجه شد و مبارزات خشونتآمیز او علیه رقبای داخلی او را به یک رهبر ناتوان و فاقد مهارتهای سیاسی و نظامی تبدیل کرد، وضعیتی که کشورش را در مسیر برخورد با ایالات متحده قرار داد.
اما ستاره ولیعهد عربستان سعودی ناگهان برخاست و این کشور به برکت رویدادهای جهانی و نه منطقه ای به یک رهبر خاورمیانه تبدیل شد. به عنوان مثال، جنگ روسیه در اوکراین یک بحران انرژی ایجاد کرد که جو بایدن، رئیس جمهور آمریکا را مجبور کرد با محمد بن سلمان دست بدهد و جنگ غزه توجه جهانی را به خاورمیانه بازگرداند.
این جنگ ایده برگزاری نشست عربی-اسلامی را مطرح کرد و به محمد بن سلمان به عنوان رهبری کل جهان اسلام قدرت دیپلماتیک زیادی داد. اما این موضع می تواند برای کشورهایی که با سیاست های مغرضانه ریاض در قبال آمریکا در منطقه موافق نیستند، مشکل ساز شود.
این رویکرد منجر به تجدید روابط عربستان با ترکیه شد. کشوری که ریاض تا چند سال پیش آن را «دشمن خطرناکتر از ایران» می نامید. ریاض همچنین روابط خود با عراق را که پس از سقوط صدام حسین مشکوک به نظر می رسید، بازسازی کرد.
سعودی ها نیز سوریه را به جهان عرب بازگرداندند. سوریه در پی تحولات مربوط به جنگ داخلی از اتحادیه عرب اخراج شد. سال گذشته، ریاض روابط دیپلماتیک خود را با ایران از سر گرفت. با بازگشت دونالد ترامپ به کاخ سفید، عربستان سعودی از شرکای استراتژیک بسیار قوی تری نسبت به دوره اول ریاست جمهوری ترامپ برخوردار است.
عربستان سعودی به سرمایه گذاری میلیاردی در ترکیه ادامه می دهد. ترکیه در ازای این سرمایه گذاری هواپیماهای بدون سرنشین ترکیه را به ریاض فروخته و در حال ساخت کارخانه ای برای تولید این پهپادها در عربستان است.
عربستان سعودی هفته گذشته یادداشت تفاهمی با عراق برای تقویت همکاری امنیتی امضا کرد که فصل جدیدی را در تحولات منطقه ای رقم زد. این هفته برای اولین بار رئیس ستاد مشترک ارتش عربستان سعودی به ایران سفر کرد و با همتای ایرانی خود دیدار کرد و از بهبود روابط و تغییر احتمالی ائتلاف های نظامی خبر داد. مانورهای نظامی مشترک با دیگر کشورهای منطقه نیز این موضوع را نشان می دهد.
این نزدیکی با حضور فعال ابراهیم رئیسی رئیس جمهور وقت ایران در اجلاس قبلی عربی-اسلامی همراه بود و از آن زمان تاکنون مقامات بلندپایه ایران از جمله سید عباس عراقچی وزیر امور خارجه کشور، حضور برجسته ای داشته اند. حضور در عربستان سعودی .
ارزیابی میزان نفوذ عربستان بر سیاست های تهران دشوار است، اما وقتی استراتژی دیپلماتیک ایران بر تجدید روابط با کشورهای عربی منطقه متکی است، نمی تواند منافع امنیتی همسایه خود را نادیده بگیرد.
ایران از یادداشت تفاهم نظامی با عراق خوشش نیامد، بنابراین سریعاً مشاور امنیت ملی عراق را برای مذاکره در مورد همکاری نظامی بین دو کشور فراخواند. این روابط قبلاً نتایجی را به همراه داشته است، از جمله حذف عربستان سعودی از فهرست اهداف شبه نظامیان شیعه طرفدار ایران در عراق. پیش از این نیز به درخواست ایران، حوثی ها حملات خود به عربستان سعودی را متوقف کرده بودند.
تنش پیش از حمله متقابل ایران به اسرائیل نیز زمینه ای برای هماهنگی عربستان و ایران ایجاد کرده است. این نگرانی وجود دارد که چنین واکنشی ممکن است منطقه را وارد جنگی کند که به کشورهای خلیج فارس آسیب برساند.
عراق قبلاً اجازه داده است که از حریم هوایی خود برای حمله ایران به اسرائیل استفاده شود. محمد شیعه السودانی، نخستوزیر عراق در گفتوگوهای هفته گذشته در تهران از شبهنظامیان شیعه خواست حمله به اهداف اسرائیلی و آمریکایی را متوقف کنند تا عراق به میدان جنگ تبدیل نشود.
مهمتر از همه، و با گزارشهایی مبنی بر پیشرفت مذاکرات در مورد اتحاد دفاعی احتمالی بین ایالات متحده و عربستان سعودی که ممکن است تا پایان سال قبل از پایان دوره ریاست جمهوری بایدن در 20 ژانویه انجام شود، ملاحظات ایران در مورد عربستان سعودی است. بر اساس یک مبنای استراتژیک با توجه به عدم اطمینان کامل پیرامون سیاست ترامپ، عربستان سعودی ممکن است بخواهد اتحاد دفاعی را تسریع بخشد.
ایران به نوبه خود به دنبال تضمین این است که چنین ائتلافی که تنها هدفش ایجاد دیوار دفاعی در برابر ایران است، عربستان سعودی را به سکویی برای حملات علیه خود تبدیل نکند.
این ملاحظات ایرانی که با نزدیک شدن به بازگشت ترامپ به کاخ سفید فوریت بیشتری پیدا کرده است، ممکن است عرصه لبنان را نیز تحت تأثیر قرار دهد. پنج کشور عربستان، مصر، قطر، آمریکا و فرانسه برای حل بحران سیاسی لبنان و پیشبرد میهن تجارت رئیس جمهور در بیروت تلاش می کنند، اما در این زمینه موفقیت چندانی کسب نکرده اند.
عربستان سعودی، مصر و قطر ممکن است نقش مهمی ایفا کنند که می تواند ایران را متقاعد کند که به حزب الله دستور دهد موضع خود را نرم کند. این اقدام در منطقه و همچنین از سوی ترامپ که به حامیان عرب آمریکایی خود وعده صلح در لبنان داده است، مثبت تلقی خواهد شد.
ایران جاه طلبی های عربستان سعودی برای توسعه برنامه هسته ای در خاک خود از جمله غنی سازی اورانیوم را نادیده نگرفته است. سعودی ها می گویند اهداف آنها “صلح آمیز” است، اما چه کسی بهتر از ایران می داند که “اهداف صلح آمیز” می تواند تعابیر متفاوتی داشته باشد؟
جاه طلبی های هسته ای عربستان سعودی ممکن است بر سفر رافائل گروسی، رئیس آژانس بین المللی انرژی اتمی به تهران در روز چهارشنبه تأثیر بگذارد. او درباره احیای رژیم نظارتی آژانس بر تاسیسات هسته ای ایران و بازگشت بازرسان آژانس اخراج شده توسط ایران گفتگو خواهد کرد. همچنین در مورد امکان کاهش نرخ غنی سازی اورانیوم نیز بحث هایی صورت خواهد گرفت.
از این سفر نباید از قبل انتظار زیادی داشت، اما نتایج ممکن است نشان دهد که ایران قبل از دوره دوم ریاست جمهوری ترامپ در مسیر جدیدی قدم گذاشته است.