خردادماه سال گذشته بود که دولت لایحه واردات خودروهای فرسوده را در قالب الحاقی به قانون تنظیم خودرو به شورای اسلامی برد. این الحاقیه همزمان با استیضاح رضا فاطمی امین، اولین وزیر صمت دولت سیزدهم به مجلس ارسال شد. از این رو گفته می شد یکی از اهداف دولت با لایحه واردات خودروهای فرسوده در آن زمان نجات فاطمی امین از استیضاح بوده است.
هرچند نمایندگان مجلس با رای بالا واردات خودروهای فرسوده را تایید کردند، اما رای اعتماد خود را از فاطمی امین پس گرفتند تا عملا اجرای واردات خودروهای فرسوده بر دوش وزیر بعدی (عباس علی آبادی) بیفتد.
پس از تصویب لایحه واردات خودروهای فرسوده، مجلس مهلتی یک ماهه برای تهیه و ابلاغ آیین نامه مربوطه تعیین کرد که البته دولت سیزدهم در روزهای پایانی عمر خود این آیین نامه را ابلاغ کرد. ابلاغ این آیین نامه در روزهای پایانی دولت سیزدهم به نوعی نشان داد که هدف اصلی از ارسال لایحه مربوطه به مجلس، نجات وزیر صمت از استیضاح بوده و دولت تمایل چندانی به واردات آثار نداشته است.
ابلاغ آیین نامه واردات آثار در روزهای پایانی عمر دولت، از دید بسیاری، اقدامی پوپولیستی بود، زیرا خود دولت سیزدهم واردات آثار را اجرا نکرد و اجرای آن را به دولت چهاردهم واگذار کرد. .
پس از ابلاغ این آیین نامه، وزیر امنیت دولت چهاردهم اعلام کرد که آیین نامه مذکور قابل اجرا نیست و باید در آن بازنگری شود.
علاوه بر این، اخیراً وزارت امنیت مقررات واردات خودروهای فرسوده «برقی» و «هیبریدی» را ابلاغ کرده است. با ابلاغ این آیین نامه این سوال مطرح شد که تکلیف واردات خودروهای بنزینی فرسوده چه خواهد بود؟ چرا دولت قبل از تعیین مقررات واردات خودروهای بنزینی فرسوده به سراغ خودروهای برقی و هیبریدی فرسوده رفت؟
در این مورد، دو سناریو وجود دارد. اولاً آیین نامه ابلاغی در دولت چهاردهم – آیین نامه واردات خودروهای برقی و هیبریدی فرسوده – همان آیین نامه ای است که در روزهای پایانی دولت قبل ابلاغ شد و دولت جدید اصلاحاتی در آن اعمال کرده است.
البته این سناریو چندان قابل اعتماد نیست چرا که سخنگوی دولت قبل در زمان اعلام ابلاغ مقررات واردات خودروهای فرسوده اشاره ای به مدل های برقی و هیبریدی نکرد.
از سوی دیگر در آیین نامه مورد بحث شرایط واردات خودرو از مناطق آزاد به سرزمین اصلی نیز ذکر شده بود. با توجه به بنزینی بودن خودروهای مناطق آزاد، منطقی نیست که آیین نامه ابلاغی در دولت سیزدهم مختص خودروهای برقی و هیبریدی باشد.
اما سناریوی دوم که احتمال بیشتری دارد، عدم تمایل دولت به اجرای واردات خودروهای بنزینی فرسوده است. بر اساس این سناریو مقررات ابلاغی در روزهای پایانی دولت سیزدهم مربوط به خودروهای بنزینی فرسوده یا بنزینی، برقی و هیبریدی بود. با این فرضیه شاید دولت چهاردهم فقط قسمت مربوط به برق و هیبریدی را در قالب آیین نامه اعلام کرده باشد.
اگر هر یک از این دو سناریو را ملاک قرار دهیم، در نهایت این سوال پیش می آید که آیین نامه واردات خودروهای بنزینی فرسوده کجاست و چرا ابلاغ نمی شود؟
اگر دولت نمی خواهد خودروهای فرسوده وارد کند چرا برای واردات خودروهای برقی و هیبریدی آیین نامه صادر می کند؟ اگر می خواهد خودروهای فرسوده وارد کند پس چرا آیین نامه ای برای واردات خودروهای فرسوده بنزینی صادر نمی کند؟
سوال آخر این است که چرا دولت قانون خودروهای فرسوده را اجرا نمی کند و چرا شورای اسلامی پیگیر اجرای این مصوبه نیست؟