به بهانه تجمع اخیر مدافعان حجاب، شکاف‌ها را عمیق‌تر از اینکه هست نکنیم

به بهانه تجمع اخیر مدافعان حجاب، شکاف‌ها را عمیق‌تر از اینکه هست نکنیم

مهرداد احمدی‌شی‌خانی در هممه‌ن نوشت: در دی‌ماه ۱۳۹۵ که دولت حسن روحانی تصمیم گرفت وجوه وام‌هایی را که اقتصاد کشور را به گروگان گرفته بود جمع‌آوری کند، در یک تصمیم حاکمیتی، اعتراض‌هایی در شهر مشهد آغاز شد که به سرعت در سراسر کشور گسترش یافت. به جز یکی دو شهر بزرگ، بقیه اعتراضات در شهرهای کوچک اتفاق افتاد و عجیب بود که اگر قرار بود اعتراضی صورت بگیرد، زمینه آن در شهرهای بزرگ بهتر از شهرهای کوچکی بود که همه همدیگر را می شناسند و اتفاقاً کنترل اعتراضات خیلی راحت تر است.

اعتراضاتی که گروه‌های برانداز در خارج از کشور تلاش زیادی کردند تا آن‌ها را به خود نسبت دهند، اما از آنجایی که فراخوان‌های آنها برای تجمعات اعتراضی هرگز حتی 10 نفر را در جایی جمع نکرده است، آن‌ها که باید می‌دانند، خودشان به خوبی می‌دانستند که آن واقعه بر خلاف آنچه برخی تلاش می‌کردند به دخالت خارجی نسبت دهند، چیزی شبیه به آن نبود و آقای جهانگیری به‌عنوان معاون اول دولت یازدهم و دوازدهم بارها بر آن تاکید کرده است.

بخصوص که گستردگی آن کشور و آن آغاز و پایان مشخص که همه در یک روز شروع و به جز در یک شهر تمام می شد، نشان از سازمانی داشت که خوشبختانه به سرنوشت کشور، براندازانی که حداقل در این جنگ 12 روزه به وضوح نشان دادند که قدرت تشکیلاتی دیگری جز آویزان کردن بر دامان اسرائیل ندارند. تبدیل شدن به چیزی که در نوامبر 2018 به شیوه ای متفاوت اتفاق افتاد.

این نارضایتی اگر منصف باشیم و نخواهیم خودمان را گول بزنیم، شواهد زیادی دارد و اتفاقاً در جنگ اخیر، دشمنان کشور روی آن حساب زیادی کردند و خوشبختانه چکی که از این حساب گرفتند، نقد نشد.

اما نقد نشدن این چک در آن 12 روز دلیل بر خالی بودن حساب نیست که اتفاقاً حتی در این چند ماه پس از تهاجم دشمن، اتفاقاتی رخ داده است که واریز این حساب را بیش از پیش افزایش داده است، افزایش واریزی که اگر از آن چشم‌پوشی کنیم، خدای ناکرده بتوان آن را یک روز نقد کرد، حسابی که عده‌ای به این تعبیر می‌کنند که این شکاف بین ملت افزایش می‌یابد. نه به درد مردم می خورد نه ساختار و نه کشور و تنها راه کاهش آن ترمیم و افزایش سرمایه اجتماعی است. سرمایه ای که از سال 1395 رو به کاهش بوده است.

موضوع یادداشت هفته گذشته من در این ستون همین سرمایه اجتماعی بود، اما اتفاقی که در این یک هفته افتاد سقوط این پایتخت را بیش از گذشته کرد و البته صداهایی به گوش می رسد که بیشتر شبیه صدای برخورد تبر به این صخره و کندن آن است و البته نمی توان مطمئن بود که دشمنان این سرزمین آن را نشنوند و با شنیدن آن قند در دلشان آب نمی شود.

یکی از این اتفاقات که بسیار پرتکرار بود ماجرای سیم کارت های سفید بود. پی بردن به وجود چنین تبعیضی از جهات مختلف باعث هیاهوی جامعه شد. یکی وجود چنین تبعیض گسترده، دوم حضور عده ای در لیست دارندگان آن و سوم اظهارات سخنگوی سابق دولت که خود را فاقد چنین سیم کارتی اعلام کرده بود و اکنون مشخص شد که بیانیه وی و آن بیانیه به سرعت و به صورت گسترده بازنشر شده است و پس از آن توضیحات نسنجیده معاونت ارتباطات و دفاعیات رئیس جمهور و معاونت دفاعی رئیس جمهور و معاونت دفاعی رئیس جمهور و معاون رئیس جمهور و معاونت امور خارجه و معاونت ارتباطات و اطلاع رسانی معاونت امور خارجه و معاونت ارتباطات و دفاعیات ریاست جمهوری، یکی وجود چنین تبعیض گسترده ای بود. ارائه برخی از کسانی که نامشان در این لیست وجود دارد، خشم جامعه را به شدت افزایش داد.

متأسفانه اظهارات ناشیانه سخنگوی دولت و دفاع، معاون ارتباطات دفتر رئیس جمهور مبنی بر اینکه «رفع فیلتر صرفاً در اختیار رئیس جمهور نیست» به جای اینکه بگوییم «فکر کن ما نیستیم، مشکل دیگری از حضورش بودیم»، تأکید بر ناتوانی رئیس جمهور در حل مشکل دارد، در حالی که مردم او را برای حل مشکل انتخاب کرده اند. افراد نالایق در جایگاه مهمی که درک درستی از جایگاه خود دارند و حساسیت های جامعه را ندارند.

توضیح برخی از دوستانی که فرصت خاصی دارند، که حتی اگر امکان داشتن چنین فرصتی وجود داشته باشد، در حالی که آن را از افرادی در همان موقعیت محروم کرده اند، موجه تلقی می شود; متأسفانه نشان داد که همین دوستان متوجه نشدند که واقعاً این اتفاق با توجه به کل ماجرا و به خصوص حضورشان در این لیست چقدر جامعه را خشمگین و مایوس کرد و تا چه حد آنها را به عنوان وزنه ای قابل اعتماد در جامعه سوزاند و کل ماجرا سرمایه ناچیز اجتماعی ناشی از انتخابات 1403 را حتی اگر نگوییم عاقبتش را از بین برد، حتی بیشتر از قبل از بین برد.

به غیر از آن، باز بحث حجاب در جامعه است. موضوعی که گمان می رفت پس از حوادث تلخ سال 1401 تصمیم گیران کشور را به این نتیجه رساند تا در دام کسانی که امید به ایجاد اغتشاش در کشور دارند گرفتار نشوند. یادمان باشد اگر در تظاهرات سال های 1375 و 1377 شروع هر دو در یک روز و پایان هر دو در یک روز اتفاق افتاد و اینها نشانه های قابل توجهی داشت، حادثه سال 1401 اصلاً این گونه نبود و اتفاقاً همان بود که دشمنان این سرزمین را به طمع جنگ انداخت.

بنابراین منطقی است که حتی اگر تشدید رفتاری که از سال 1400 شروع شد و در سال بعد واکنش اجتماعی گسترده ای را به همراه داشت، تصمیم گیران را به اشتباه محاسباتی که دشمنان این کشور از آن سوء استفاده می کنند، نکشاند. که منتظر چنین محاسبه خطایی هستند. پس مواظب باشیم کسانی که در جنگ 12 روزه حفره های امنیتی ایجاد کردند این بار با تحریک اذهان در مورد پوشش زنان سوراخی بر سر راه ما ایجاد نکنند و با گمراه کردن ما کوتاهی خود را در مسئله امنیت کشور پنهان نکنند و مراقب باشیم که خدای ناکرده این بار چاره ای برای ما پیدا نکنیم.

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

پیشنهادات سردبیر:

تبلیغات متنی