رابطه دردسرساز سحر دولتشاهی و پیمان معادی خارج از اتاق درمان

رابطه دردسرساز سحر دولتشاهی و پیمان معادی خارج از اتاق درمان

محمدرضا مجداسیان، منتقد و کارشناس سینما، شب گذشته نهم اردیبهشت ماه با حضور در برنامه «سینمازویه» درباره سریال «افای تهران» و ارتباط آن با سینمای جنایی گفت: سینمای جنایی در عمق حرکت بسیار بیشتری دارد. ” مهمتر از اینکه چه کسی مرتکب جرم شده است این است که چرا جرم انجام شده و شخص مرتکب این جنایت چه عوارض شخصیتی داشته است. در اینجا، برای یافتن عمق و عمق داستان، داشتن درک دقیق از تحلیل موقعیت و روانکاوی مهم است.

به گزارش رادیو گفتگو، وی ادامه داد: پیمان معادی در سینمای ایران احساس نیاز کرده است و آن تنوع داستان ها و موقعیت هاست چرا که در سینمای ایران داستان های جنایی زیادی نداشته ایم که استخوان داشته باشند و به سمت کمدی نروند.

مقدسیان درباره نحوه نشان دادن درونیات شخصیت در «عفی تهران» گفت، اما معادی اشتباه کرد و همان تلاشی را که باید انجام می داد، آورد تا در موقعیت های مختلف وارد دنیای شخصیت شود و او را در درمان به مخاطب معرفی کند. اتاق طبیعی است که هرکس وارد اتاق درمان می شود، درمانگر سعی می کند درون خود را شناسایی کند. اما اگر قرار بود این اتفاق در اتاق درمان نمی افتاد، او باید موقعیت های پیچشی ایجاد می کرد که در آن اطلاعات شخصیت به تدریج به مخاطب منتقل می شد.

این کارشناس سینما را فشاری برای اهمیت بیشتر به سلامت روان دانست و افزود: واقعیت این است که کمپین هایی در سراسر دنیا شکل می گیرد تا مردم به سلامت روان خود توجه بیشتری کنند. اگر سینما بتواند تغییری ایجاد کند یا روان درمانی تبدیل به چیزی شود که مردم به آن اعتماد کنند و به آن روی بیاورند، اتفاق بسیار مثبتی رخ داده است.

مقدسیان درباره انتخاب روان درمانگر و نحوه برخورد سریال با این موضوع گفت: دغدغه پیمان معادی در این سریال جدا از اینکه با حضور در اتاق درمانگر به او کمک می کند تا درونی ترین احساسات شخصیت را به مخاطب منتقل کند، به او در خلق هم کمک کرد. نوعی فرهنگ . اما همانطور که روان درمانی و یافتن درمانگر موضوعی است که باید فرهنگ سازی شود، مسلح شدن به انتخاب صحیح درمانگر نیز باید اتفاق بیفتد.

وی افزود: روان درمانگرانی داریم که سطحی و کم دانش هستند و احساس مسئولیت نمی کنند و این مضر است. به همین دلیل است که نظام روان درمانی در دنیا دارای استانداردهای سختگیرانه ای است که باید مانند یک میثاق پزشکی رعایت شود.

مجداسیان پاشنه آشیل سریال را در انتخاب روانکار دانست و گفت: سریال در این مرحله اشتباه می کند. روابط اتاق درمان به درستی منتقل نمی شود و ارتباط بین مراجع و روان درمانگر خارج از اتاق درمان رد می شود.

وی بیان کرد که استانداردهایی برای رفتن به اتاق درمان برای جذابیت بیشتر درام وجود دارد. وی افزود: ماجرا این نیست که به اتاق درمان نرویم یا اگر رفتیم هر طور شده جذابیتش را ایجاد کنیم. یک سری خطوط قرمز در اتاق درمان وجود دارد.

مجداسیان ادامه داد: اطلاعات شخصی روان درمانگر نباید در اختیار مراجعان قرار گیرد و آشنایی با روان درمانگر نباید جز در اتاق درمان اتفاق بیفتد. او فقط باید یک شنونده همدل باشد، اما در نقش روان درمانگر. در جایی که مشتری درک شود، ممکن است احساس کند به درمانگر وابسته است. در اینجا درمانگر یا باید از تکنیک ها استفاده کند و به مراجع بفهماند که این رابطه عاطفی در نقش درمانگر است نه چیز دیگری. اگر این اتفاق نیفتد، مشتری باید به درمانگر دیگری مراجعه کند.

این کارشناس سینما استانداردهای اتاق درمان را مهم دانست و افزود: رعایت استانداردها مهم است زیرا ممکن است فردی پس از درگیری های فراوان با خودش موافقت کند که درمان شود اما با این کار نتیجه نمی گیرد و اعتماد فرد به روان درمانگر گم شده است برو و هرگز در زندگی خود به روان درمانگر مراجعه نکن.

مقدسیان در پایان درباره نقاط ضعف و مثبت اثر گفت: «افعی تهران» در بخش توجه به روان درمانی موفق است اما در به تصویر کشیدن اتاق درمان و رفتار سحر دولتشاهی به عنوان یک درمانگر و ارتباط عاطفی. که بین او و مشتریانش (پمان معادی) وجود دارد، اساساً مخالف روان درمانی است. در اینجا دانش و توانایی فیلمنامه نویس کم بود، او عشق پرداختن به این موضوع را داشت، اما آگاهی نداشت. برای جذابیت درام، مولفه های دیگری هم وجود داشت که می شد بدون زیر پا گذاشتن استانداردها و خطوط قرمز از آنها استفاده کرد.

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *