نامه دانش‌آموزی به مادرش ۴ هزار سال پیش

نامه ای که «ادین سین» به مادرش «زینو» نوشته گوشه ای از زندگی در قرن هجدهم پیش از میلاد در بین النهرین را نشان می دهد.

به گزارش یورونیوز، گمان می رود این نامه در شهر «لارسا» و احتمالاً در زمان سلطنت «حمورابی» (1750-1792 قبل از میلاد) نوشته شده باشد.

ادینسین که در زمان نوشتن نامه از مادرش دور است، به جای اینکه بگوید اوضاع چطور است، یا حتی بگوید که دلش برایش تنگ شده است، مادرش را به خاطر وضعیت لباسش سرزنش می کند.

نامه ای از حمورابی، پادشاه بابل به پدر ادین، ویکی پدیا، برگرفته از مجموعه موزه لوور فرانسه.

در این نامه که روی خاک رس نوشته شده، او به هر دری می زند تا مادرش احساس گناه کند و لباس جدیدی برای او بفرستد.

در این نامه آمده است: «به خانم زینو بگویید: ادینسین پیام می‌فرستد، خدایان شمش، مردوک و ایلابرات شما را برای همیشه در امان نگه دارند.

«ادین سین» در این نامه نوشته است: «هر سال لباس مردان جوان اینجا بهتر می شود، اما شما اجازه می دهید لباس های من سال به سال بدتر شود، پسرم عدال الدین که پدرش فقط دستیار پدرم است، دو دست لباس نو دارد. در حالی که حتی یک دست لباس را برای من مضر ندانستید.

نامه یک دانش آموز به مادرش در حدود 4 هزار سال پیش;  چرا لباس های من هر سال بدتر می شود؟

متن نامه ادینسین به مادرش به زبان اکدی

او سپس ادامه می دهد: «با اینکه تو مرا به دنیا آوردی، اما مادرش [پسر عدادالدینم]، این پسر را به فرزندی پذیرفته است. مادرش او را دوست دارد، در حالی که شما مرا دوست ندارید.

با فرض رفع ناراحتی مادر و فرزند، ظاهراً باید آنچه را که می نویسیم و به جا می گذاریم به خاطر بسپاریم، زیرا هرگز نمی دانیم چه کسی هزاران سال بعد آن را خواهد خواند.

در نامه ای دیگر از دوران بابلی، مردی از مشتری قدیمی شکایت می کند. مردی به نام «نانی» یک تامین کننده مس به نام «آی نصیر» را مقصر دانست و سه بار با نامه های کوتاه به او نوشت: «تو مرا تحقیر کردی». او همچنین تهدید کرد که این پول را در آینده پرداخت نخواهد کرد.

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *