به گزارش اختاز نیوز به نقل از دنیای اقتصاد، اگرچه ضرر خودروسازان سال هاست به عنوان مهم ترین چالش این صنعت ایفای نقش کرده و این موضوع در کانون تصمیم گیری ها قرار گرفته است، اما اکنون ادبیات رایج در صنعت خودرو تغییر کرده و زمزمه هایی مبنی بر سودآوری خودروسازان شنیده می شود. . به نظر می رسد این زمزمه ها از سوی برخی دست اندرکاران و مخالفان جدی خصوصی سازی برای جلوگیری از واگذاری سهام شرکت های خودروسازی مطرح شده است.
آمارهای رسمی حاکی از زیان ده بودن صنعت خودروسازی کشور است. آخرین آمار رسمی نشان می دهد که این صنعت 270 هزار میلیارد تومان زیان انباشته دارد. اگرچه زیان انباشته میزان زیان سال های گذشته را نشان می دهد که هنوز جبران نشده است و به معنای ادامه زیان نیست، اما نگاهی به اطلاعات کدال ثبت شده توسط مدیران شرکت های خودروسازی نیز حکایت از تداوم زیان ها دارد. شرکت های مذکور اما چرا در برخی نظرات از سود خودروسازان صحبت می شود؟
به احتمال زیاد ریشه این موضوع را می توان به عزم برای جلوگیری از واگذاری سهام دولت در شرکت های خودروسازی مرتبط دانست. به نظر می رسد دولت چهاردهم بر واگذاری سهام دولت در دو شرکت بزرگ خودروسازی یعنی ایران خودرو و سایپا تمرکز کرده است. مسعود بیزیکیان رئیس جمهور و عبدالناصر همتی وزیر امور اقتصادی و دارایی در اظهارنظرهای مختلف بر این موضوع تاکید کرده اند.
همچنین اخیرا شورای هماهنگی سران کشور وارد این موضوع شده و پس از واگذاری، برنامه ای پنج ساله برای خریدار اصلی سهام تهیه کرده است. در این 5 سال خریدار سهام ملزم به رعایت مواردی است که رهبران در برنامه خود بر آن تاکید داشتند. بنابراین، با طرح مذکور، شورای هماهنگی اقتصادی سران قوا نیز موافقت خود را با فروش سهام شرکت های خودروسازی اعلام کرده است. این در حالی است که همزمان برخی از دست اندرکاران صنعت خودرو ادبیات را تغییر داده و برخلاف گزارش های مربوط به بورس، از سودآوری صنعت خودرو صحبت می کنند. احتمالاً این زمزمه ها برای منصرف کردن سیاستگذاران از تسلیم شدن است. زیرا خروج دولت از این صنعت می تواند شفافیت حاکم بر صنعت خودرو را افزایش دهد و برخی از منافع آنها را به خطر بیندازد. از سوی دیگر برخی خودروسازان نیز با ذینفعان وضع موجود و حفظ سهام دولت همراه شده و اخبار مربوط به سودآوری شرکت ها را القا می کنند.
حال این سوال مطرح می شود که آیا سودآوری خودروسازان که برخی ذی نفعان و خودروسازان به آن اشاره می کنند دامی برای عدم واگذاری سهام است؟ یا هدف دیگری پشت این قضیه نهفته است؟
ضرر در آمار، سود در مصاحبه
نگاهی به عملکرد مالی خودروسازان بزرگ کشور نشان می دهد که زیان انباشته این شرکت ها همچنان رو به افزایش است. بر اساس آخرین آمار رسمی اعلام شده از سوی شرکت های بزرگ خودروسازی کشور در سه ماهه نخست امسال بالغ بر 9 هزار میلیارد تومان ضرر کرده اند.
همانطور که پیش از این «دنیای اختاز» زیان خودروسازان را بر اساس داده ها و اطلاعات موجود در سامانه کدال محاسبه کرده بود، ایران خودرو، سایپا و پارس خودرو به عنوان سه خودروساز بزرگ و وابسته به دولت، در مجموع میانگین ماهی بیش از سه هزار میلیارد تومان، هفته ای 700 میلیارد تومان، روزی 100 میلیارد تومان، ساعتی 4.2 میلیارد تومان، دقیقه ای 70 میلیون تومان و هر ثانیه نزدیک به 1 میلیون و 200 هزار تومان.
روند زیان سال ها پیش آغاز شد و هنوز ادامه دارد. در این مدت همواره از مدیریت دولتی و دخالت نهادهای حاکمیتی در این صنعت به عنوان یکی از دلایل اصلی زیان صنعت خودرو یاد شده است. تغییرات مکرر مدیریتی، بی ثباتی در سیاست ها و تصمیمات غیرحرفه ای مانع از اجرای برنامه های بلندمدت و اصلاحات ساختاری در این صنعت شده است.
در چنین شرایطی واگذاری سهام دولتی در شرکت های خودروسازی می تواند راهگشا باشد. خصوصی سازی واقعی می تواند منجر به افزایش بهره وری، بهبود کیفیت محصول و رقابتی شدن بازار خودرو شود و حداقل صنعت خودرو را از بحران زیان خارج کند. این همان موضوعی است که سیاست گذاران را متقاعد کرده است که از سهام دولت در کارخانه های خودروسازی چشم پوشی کنند.
از اظهارات سران دولت می توان نتیجه گرفت که عزم دولت چهاردهم در این زمینه جدی است؛ تا جایی که گفته می شود شورای هماهنگی اقتصادی سران قوا در حال تهیه طرحی است که بر اساس آن احتمالا مدیریت دو خودروساز بزرگ کشور به طور کامل به بخش خصوصی واگذار می شود. اما به نظر می رسد ذینفعانی که از شرایط کنونی منتفع می شوند در تلاش هستند تا انگیزه اصلی سیاست گذار از واگذاری یعنی رفع آسیب های موجود در صنعت خودرو را زیر سوال ببرند تا تصمیم گیران به این نتیجه برسند. که نیازی به واگذاری سهام دولت نیست. نیست
به عنوان مثال روح الله عباسپور، یکی از اعضای کمیسیون صنایع شورای اسلامی، چندی پیش در گفت و گو با یکی از سایت های خبری اعلام کرد که یکی از شرکت های خودروسازی سال گذشته مدعی سود دو هزار میلیارد تومانی شده است. ادعای این شرکت این است که تمامی آمارهای رسمی حاکی از آن است که تمامی زیر مجموعه های این شرکت در سال گذشته زیان هنگفتی را به ثبت رسانده اند.
بنابراین به نظر می رسد خودروسازان نیز به این زمزمه ها پیوسته اند. اگرچه این شرکت ها از راه هایی برای کاهش زیان خود استفاده می کنند و شاید نتوان همه ادعاهای آنها را نادرست تلقی کرد، اما برخی همراهی ها با زمزمه هایی که از سوی برخی ذی نفعان شنیده می شود مانند ادعای سود، نمی تواند صحت داشته باشد.
یکی از دلایل این ادعا، مجمع سالانه خودروسازان است که تابستان امسال برگزار شد. مدیران شرکتهای بزرگ خودروسازی در مجامع سالیانه و همچنین در برخی مصاحبههای اخیر کمتر بر ضرر و زیان تاکید کردهاند و علاوه بر آن به راههای سود زایی یا کاهش هزینهها نیز اشاره کردهاند. به طوری که این راه ها را می توان به سه دسته کلی تقسیم کرد.
مدعیان سودآوری کارخانه های خودروسازی در گام اول بر ایجاد سود از طریق واردات خودرو تاکید می کنند.
در واقع از ابتدای لغو ممنوعیت واردات خودروهای خارجی، خودروسازان از امتیاز ویژه ای برخوردار شدند. به طوری که به نظر می رسید کل برنامه ریزی برای واردات خودرو بر این اساس است که واردکنندگان اصلی خودروسازان هستند و در نتیجه سود اصلی نصیب آنها می شود. بنابراین می توان گفت ادعای سود این شرکت ها از واردات خودرو صحت دارد اما باید توجه داشت که این موضوع ربطی به کسب سود از طریق تولید خودرو که تخصص اصلی این شرکت ها است، ندارد و می تواند هنوز هم گفته می شود که “تولید خودرو” زیان ده است. علاوه بر این، واردات خودرو به اندازه ای نبوده است که حجم قابل توجهی از زیان خودروسازان را پوشش دهد.
راه دومی که خودروسازان برای رسیدن به سودآوری پیشنهاد می کنند، استفاده از فرصت فروش پس از بسته شدن سامانه یکپارچه فروش خودرو است. در واقع دولت در سیستم یکپارچه محدودیت های زیادی برای خودروسازان تعیین کرده بود و حتی برای آنها تعیین کرده بود که چه تعداد خودرو و چه خودروهایی را به چه قیمتی و با چه شرایطی به چه کسانی بفروشند. پس از خروج خودرو از سیستم یکپارچه، اگرچه قیمت گذاری اجباری همچنان برقرار است، اما خود شرکت ها تصمیم می گیرند که چه زمانی و تحت چه شرایطی محصولات خود را بفروشند. بنابراین می توانند نقدینگی مورد نیاز خود را با طرح های فروش فوری و پیش فروش تامین کنند و با هدایت آن به کانال تولید، از ضرر و زیان خود بکاهند و یا از برخی محصولات سود ببرند. با این وجود، سایه قیمت گذاری دستوری و توقف قیمت ها آنقدر بر صنعت خودرو سنگین است که بعید است تنها با تغییر روش فروش، سودی نصیبشان شود.
همچنین خودروسازان با فروش برخی از زیر مجموعه های خود سعی در کاهش هزینه های شرکت دارند. به عنوان مثال، امسال ایران خودرو کارخانه های خود در مازندران و کرمانشاه را برای فروش گذاشت اما مشتری برای آنها پیدا نشد. بنابراین اگرچه این تصمیم میتواند بار هزینه شرکتهای خودروسازی را کاهش دهد، اما اجرای آن منوط به عبور از موانعی مانند ضرر شرکتها است و نمیتواند مقدمه آن باشد.
با مرور همه این مسیرها به این نتیجه می رسیم که ادعای سود خودروسازان حداقل تا آینده نزدیک نمی تواند مبتنی بر واقعیت باشد. بنابراین زمزمه های ایجاد شده ریشه در واقعیت ندارد و احتمالا می توان آن را نوعی سنگ اندازی از سوی برخی ذینفعان پنهان در مسیر واگذاری سهام دولت در کارخانه های خودروسازی دانست.
در پایان باید تاکید کرد که شفافیت و اطلاع رسانی دقیق از وضعیت واقعی صنعت خودرو و فرآیند واگذاری نقش مهمی در جلب اعتماد عمومی و موفقیت این طرح خواهد داشت. شایعه سودآوری در شرایطی که آمارهای رسمی خلاف این را نشان می دهد می تواند منجر به سردرگمی افکار عمومی و کاهش اعتماد به سیاست های اقتصادی دولت شود.