پایان عصر غرب‌محوری در خاورمیانه

به گزارش خبرگزاری به گزارش میهن تجارت، پس از حملات مکرر آمریکا به یمن محققان و کارشناسان به بهانه حمایت از امنیت دریایی و کشتیرانی این سوال را مطرح کرده اند که با توجه به عدم تاثیر حملات اولیه، چرا واشنگتن به افزایش تنش خود در این آبراه کلیدی ادامه می دهد؟ اخیراً خبرنگاری از بایدن وی پرسید: آیا حملات هوایی علیه یمن موثر است؟ هستند؟ که او پاسخ دادخوباگر منظور اینفلوئنسر این است که حوثی ها را متوقف کرده است، خیر. این را ادامه دهیم؟ آره.”

در نمونه ای دیگر، اخیراً، خبرنگاری از سخنگوی پنتاگون پرسید که آیا ایالات متحده علیه آن اعلام جنگ کرده است یا خیر یمن انجام داده است؟ سخنگوی پنتاگون سابرینا شیپوراو پاسخ داد: «به نظر ما ما درگیر جنگ نیستیم. همانطور که این روزنامه نگار تاکید می کند، بمباران 5 بار یمن جنگ نیست، پس چیست؟ او باز هم می گوید که آمریکا درگیر جنگ با «حوثی ها» نیست. راه حل بازگشت صلح به خاورمیانه از ابتدا پایان جنایات رژیم صهیونیستی در غزه بوده است.

در این رابطه، نشریهتپه» نزدیک به کنگره ایالات متحده در یادداشتی نوشت که امپراتوری ها اغلب قادر به انجام این کار هستند هضم درس عبور کرد بدون چشیدن آنها یک شکست اساسی نیستند. شاید به این دلیل آمریکا و انگلیس نمی توانند درك كردن که بمباران یمن نتیجه معکوس دارد با توجه اهداف خود را خواهند داشت.

به نوشته این نشریه، آمریکا باید از جنگ های متعدد خود، جنگ های رژیم صهیونیستی و جنگ در اوکراین اجتناب کند. یاد آوردن او متوجه شد که برتری فناوری و نیروی هوایی در ایجاد دستاوردها محدودیت دارد. به نظر می رسد این موضوع حتی به ذهن مقامات آمریکایی و پیروان انگلیسی آنها هم خطور نکرده است. عجیب است که غرور و تکبر آنها پس از شکست در عراق و افغانستان بیشتر شده است.

در این یادداشت اشاره شده بود که اتحاد مسلمانان سنی و آنگلوساکسون از اواسط قرن نوزدهم با همکاری بریتانیا و دولت عثمانی علیه نفوذ فرانسه و روسیه آغاز شد. شروع کنید تبدیل شد. پس از جنگ جهانی اول، این اتحاد عثمانی و انگلیس به اتحاد عربستان و انگلیس و سپس به اتحاد سعودی و آمریکا تبدیل شد. این شراکت باعث شکست اتحاد جماهیر شوروی در افغانستان شد و به غرب کمک کرد تا در جنگ سرد پیروز شود. همچنین از شورش مردم عرب منطقه پس از حقارت جلوگيري از رژيم صهيونيستي و تضمين كنترل دولت‌هاي «ميانه‌رو» بر منابع منطقه را داد. یعنی دولت ها که متعهد شد آنها تصمیم گرفتند که در مسئله فلسطین دخالت نکنند.

همچنین در این یادداشت به نقش انگلستان در ترسیم مرزهای خاورمیانه و ایجاد رژیم اسرائیل اشاره شده است که منجر به سلسله جنگ‌های منطقه‌ای با رژیم صهیونیستی در سال‌های 1948، 1956، 1967 و 1973 لبنان شد. جنگ های 1982، 1993، 1996، 2006 و جنگ های بی پایان در غزه بوده است.

به گزارش این نشریه تپهجنگ های 1948 تا 1982 با پیروزی های نظامی قاطع رژیم اسرائیل پایان رسید. این سفارش او پادشاهی های سنتی و ضعیف عرب مانند مصر، لیبی و عراق را بی اعتبار کرد و رهبران قدرتمند سکولار را جایگزین آنها کرد. سرانجام پس از تهاجم برق آسای رژیم صهیونیستی به لبنان در سال 1982 که سازمان آزادیبخش فلسطین را بیرون راند، دولت‌های عربی و جنبش‌های سکولار نیز بدنام شدند. تنها دولت های پادشاهی خلیج فارس همسو با ایالات متحده پیشروی کردند.

مطابق با گزارش تپهاز سوی دیگر، جنگ ها پس از سال 1982 که توسط شیعیان لبنان و متحدان سنی آنها در غزه انجام شد. جنگ هازمان هایی بود که رژیم اسرائیل نمی توانست به اهداف خود برسد. تفاوت این جنگ ها در این بود که علیه جنبش هایی بود که استراتژی متفاوتی با دولت ها داشتند. آنها به جای وعده پیروزی، به دنبال تحمیل هزینه های گزاف به رژیم اسرائیل بودند، در حالی که معتقد بودند که رمز پیروزی، ایجاد توانمندی های نظامی بیشتر و باور جامعه دینی است متعهد شد است.

به گفته نویسنده این یادداشت، موفقیت این راهبرد در لبنان بیشتر مشهود است. خروج اجباری رژیم صهیونیستی از لبنان در سال 2000 یک رویداد تاریخی بود. رژیم اسرائیل مناطقی را که اشغال کرده بود رها کرد و این کار را بدون هیچ گونه تضمین امنیتی انجام داد. عقب نشینی اسرائیل به حزب الله اجازه رشد بیشتر داد. حزب الله اکنون به رهبری رویارویی با آمریکا در یمن، عراق و سوریه کمک می کند. بیداری معنوی که حزب الله در میان شیعیان لبنان رهبری کرد، آثار آن فیزیکی این در توانایی حزب الله برای متوقف کردن رژیم اسرائیل مشهود بوده است. نمایی از آن در حملات سه ماه اخیر حزب الله علیه رژیم صهیونیستی مشهود است.

میراث جنگ آمریکا در خاورمیانه

مجله تپه توضیح داد که پس از به عهده گرفتن مسئولیت های امپراتوری بریتانیا در خاورمیانه، مخصوصا در دو دهه گذشته، آمریکا از فروتنی دست کشید و راه غرور را در پیش گرفت. در ادامه برخی از جاه طلبی های اخیر آمریکا مورد بررسی قرار گرفته است.

اول طرح دموکراتیزاسیون خاورمیانه پس از 11 سپتامبر است. قبل از جرج دبلیو بوش، سیاستگذاران آمریکایی درك كردن آنها برای متحدان سنی خود این کار را کردند صلح با رژیم اسرائیل و برخلاف میل مردمشان برای عادی سازی، آنها باید دیکتاتور باشند. آیا رئیس جمهور سابق مصر، انور سادات، به یاد داشت؟ صلح با رژیم صهیونیستی کشته نشد؟ بوش در ترویج دموکراسی در خاورمیانه نشان داد که آمریکایی ها ثبات متحدان خود را تضعیف کردند تا باورهای پوچ و نادرست بوش را تأیید کنند. آمریکا مطمئن بود که دموکراسی همه با هم دوست اراده، باوری که بوش ساده لوح و باراک اوباما نابغه مشترک هستند.

مطابق با گزارش مجله تپهسپس برای اصلاح این رویکرد، آمریکا تلاش کرد روابط با ایران را بهبود بخشد که خشم عربستان را برانگیخت، اما برای جلب رضایت سعودی‌ها، آمریکا جنگ خود را در این کشور متوقف کرد. یمن از آن حمایت کرد نظر عربستان سعودی کافی نبود. پس از آن آمریکا برای نشان دادن نبوغ استراتژیک خود از نیروهای تکفیری برای سرنگونی دولت بشار اسد در سوریه حمایت کرد. همچنین اوباما و ترامپ نمی خواستند تحریم های توافق شده با ایران را لغو کنند. آمریکا با به دست آوردن شهرت غیرقابل اعتماد و بی کفایتی، باعث ایجاد اختلاف بین ایران و عربستان تحت نظارت شد. چین حل شود

پایان دوران غرب در خاورمیانه

این نشریه بارزترین نشانه لزوم بی اعتمادی به متحدان آمریکا در خاورمیانه را رویکرد بخشی از دستگاه سیاسی و رسانه ای آمریکا به دونالد ترامپ می داند که سعی در تقویت روابط آمریکا با متحدان سنی خود داشت. رسانه ها، حزب دمکرات و عدد بسیاری از جمهوری خواهان ترامپ را به برخورد با دیکتاتورها متهم کردند و با افتخار اعلام کردند که خودشان هرگز در کنار چنین افرادی دیده نخواهند شد. سپس جو بایدن او متواضعانه به عربستان رفت و تقاضای افزایش تولید نفت کرد که از سوی سعودی ها رد شد.

ضعف و رفتار ناهماهنگ آمریکا، نه تنها در مسائل جزئی مانند حقوق بشر، بلکه در عمل واقعی امور قدرت آشکار شد.

نویسنده یادداشت تپه وی مدعی است که اکنون ایران و متحدانش در محور مقاومت درگیر جنگ بزرگی هستند که هدف آن حذف آمریکا از منطقه و حذف کشورهای عربی و رژیم صهیونیستی از پشتوانه تاریخی آنهاست. [آمریکا] محروم کردن کل ساختار قدرت بریتانیا و آمریکا در خاورمیانه، از مرزها گرفته تا خانواده های اشرافی تا موجودیت رژیم صهیونیستی، اکنون در معرض خطر است و ممکن است در 10 تا 20 سال آینده از بین برود.

این نویسنده همچنین خاطرنشان کرده است که نیت رژیم صهیونیستی برای پاکسازی قومی و نسل کشی فلسطینیان، همکاری بین دولت های پادشاهی اهل سنت و این رژیم را غیرممکن می کند. در این راستا، بمباران فقیرترین کشور خاورمیانه یعنی یمن توسط آمریکا و انگلیس به جای تحمیل آتش بس بر رژیم اسرائیل، روابط با متحدان منطقه ای آنها را بدتر خواهد کرد و غیبت آنها از ائتلاف دریایی آمریکا

شاید اگر آمریکا بتواند در یمن پیروز شود، متحدان آمریکا آن را ببخشند، اما پیروزی حاصل نمی شود. بمب های آمریکایی از سال 2004 هنوز باران بر انصارالله یا جنبش حوثی می بارد.

پایان دوران غرب در خاورمیانه

مطابق با گزارش تپهآمریکا نیروهای امدادی خود را به عراق و سوریه فرستاده و فکر می کند که این اقدام موثر خواهد بود. در حالی که بارها ثابت شده است که آمریکا نسبت به رقبای خود تلفات نظامی کمتری دارد. این جنگ اخیر مانند ویتنام، الجزایر، افغانستان و جنگ ۲۰۰۳ تا ۲۰۱۱ عراق، بدون توجه به میزان بمب هایی که آمریکا می تواند پرتاب کند، از نظر سیاسی شکست خواهد خورد. حتی اگر آمریکا تحت تاثیر زیر سوال بردن غرور خود تصمیم به حمله به ایران بگیرد.

این نشریه خاطرنشان کرد که عملیات بمباران در یمن باعث تحقیر آنگلوساکسون ها خواهد شد. یمنی ها بدون توجه نیروهای هوایی آمریکا و انگلیس به حمله به کشتی های مرتبط با رژیم صهیونیستی ادامه خواهند داد. بنابراین این سوال پیش می آید که اگر آنها نتوانند در برابر کشور فقیری مانند یمن به اهداف سیاسی برسند، هزینه میلیاردها دلاری ناوهای هواپیمابر چقدر است؟

هرچه ایالات متحده و بریتانیا یمن را بیشتر بمباران کنند و انصارالله در پاسخ به کشتی‌ها بیشتر حمله کنند، شواهد بیشتری نشان می‌دهد که نظم غربی نمی‌تواند از منافع کلیدی امنیت ملی خود در خاورمیانه دفاع کند: تامین امنیت جریان انرژی و حفاظت از آزادی دریانوردی. .

این نشریه در پایان نوشت که حملات به کشتیرانی در سال 2018 و حمله به آرامکو در سپتامبر 2019، سعودی‌ها به آرامی در منطقه زمزمه می‌کردند که «امپراتور برهنه است» و آنها را از تضمین‌های امنیتی آمریکا منصرف می‌کرد.

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *