براساس وب سایت بنیاد کارنگی ، دونالد ترامپ رئیس جمهور ایالات متحده مشتاق پیشرفت دیپلماتیک است. او باید در اولویت دستیابی به توافق با ایران برای تحقق تعهد قاطع خود (و پیشینیان خود) برای جلوگیری از دسترسی کشور به سلاح های هسته ای باشد. این موفقیت ممکن است امکان پذیر باشد. نکته اصلی شناسایی اصولی است که توافق را عملی و مطلوب می کند: برای همه طرفین قابل قبول باشد و در دراز مدت به نفع ایالات متحده و جامعه جهانی عمل کند.
با توجه به سرویس میهن تجارت بین المللی ، برنامه هسته ای ایران باید در اولویت قرار گیرد زیرا نزدیک به ساختن یک بمب و آسیب پذیری استراتژیک فعلی آن است – به دنبال ضربات ویرانگر به شرکائی مانند حماس و حزب الله و همچنین حملات اسرائیلی به خاک ایران – وسوسه برای انجام این کار. افزایش می یابد اگر واشنگتن به سرعت اقدامی انجام ندهد ، اهرم خود را نیز از دست می دهد: یعنی مکانیسمی که اجازه می دهد تحریم های سازمان ملل به طور خودکار در برابر ایران تمام شود ، در پاییز امسال منقضی می شود.
مذاکرات با ایران همیشه دشوار بوده است. این بار ، مذاکرات چالش برانگیز تر خواهد بود ، زیرا اولویت بندی توافق هسته ای با جهت گیری هسته ای ، نه تنها با یک برنامه بین المللی پر از بحران ، بلکه با سایر اولویت های استراتژیک نسبت به ایران ، از جمله محدود کردن کمک های تهران برای تلاش های جنگ روسیه در اوکراین ، رفتار در آنجا همچنین بی ثبات کننده منطقه ای و سایر عوامل پیچیده هستند: نگرانی جهانی در مورد صادرات نفت ایران ، حمایت دیپلماتیک روسیه از ایران ، شک چین در چین همکاری با تلاش های ایالات متحده و تنش بین ایالات متحده و متحدین اروپایی آن. بی اعتمادی ایران به ترامپ – که ایالات متحده را از توافق هسته ای سابق خود در اولین دوره ریاست جمهوری خود حذف کرد ، مجوز ترور ژنرال قسیم سلیمانی را صادر کرد و حداکثر فشار را تحمیل کرد. از طرف ترامپ ، توطئه هایی که با الهام از ایران برای ترور وی به وضوح اعتماد به نفس وی را تضعیف می کند.
با این حال ، تلاش دیپلماتیک ترامپ نه تنها لازم است بلکه می تواند مثمر ثمر باشد. سبک بی ثبات و تأثیر سیاسی رئیس جمهور حتی ممکن است در اینجا یک مزیت باشد و به ترامپ اجازه می دهد تا به گونه ای عمل کند که کاهش یابد. اساساً ، شانس موفقیت در این زمینه به تمایل ترامپ برای فاصله گرفتن از سیاست های سلف وی بستگی دارد و رویکرد جدیدی را برای مذاکرات اتخاذ می کند. تمایل وی برای تحمیل حداکثر تحریم ها علیه ایران مبنی بر اینکه دولت رئیس جمهور پیشین جو بایدن تمایلی به استفاده از آن ندارد ، همراه با شور و شوق خود برای مبادله با توافق هسته ای متفاوت تحت نظارت میراث براجام که عملاً معلول شده است و دولت بایدن دوباره زنده شد. این نه ، نشانگر یک جهت گیری جدید نبود. افتتاح دیپلماتیک همچنین ممکن است برای یک ایرانی که یک اقتصاد لرزان و بازوی استراتژیک است پس از سقوط حماس ، حزب الله و رئیس جمهور سابق سوریه بشار الداد و همچنین حملات اسرائیلی که نشان دهنده ابتذال نظامی آن بود ، جذاب باشد.
سرانجام ، این امید که دیپلماسی اکنون بتواند به توافق منجر شود ، ناشی از خطرات گزینه جایگزین برای هر دو طرف است. اگر ایران به سمت ساخت سلاح های هسته ای حرکت کند ، ایالات متحده و اسرائیل ممکن است برای جلوگیری از تهران وارد جنگ شوند. این برای ایران بسیار گران خواهد بود ، اما می تواند به یک درگیری گسترده تر منطقه ای نیز توجه شود که توجه و منابع ایالات متحده را مورد تجزیه و تحلیل قرار دهد ، در حالی که هیچ تضمینی برای جلوگیری از بازسازی برنامه هسته ای ایران یا فروپاشی جمهوری اسلامی وجود ندارد. عدم متوقف کردن هسته ای ایران نه تنها دولت ایران را تقویت می کند ، بلکه احتمالاً منجر به سایر کشورهای منطقه و فراتر از آن به سمت سلاح های هسته ای می شود.
با توجه به این واقعیت های استراتژیک ، دولت ترامپ باید در توافق جدید و نحوه پیگیری این اهداف به اهداف خود توجه داشته باشد. اول ، سیاست گذاران باید حل مسئله هسته ای را در اولویت قرار دهند. نگرانی های دیگر در مورد ایران را می توان پس از آن مورد بررسی قرار داد. در همین راستا ، ایالات متحده باید از معامله طولانی مدت نسبت به توافق گسترده و جامع مانند Brjam خودداری کند. درعوض ، توافق نامه ای در مورد مجموعه ای از اصول رفتاری باید روابط را با یک مدل پیش از درآمد بسیار ساده تر ، برنامه اقدام مشترک ، که توسعه هسته ای ایران را متوقف کرده است ، ادغام کند و پایه و اساس توافق آینده جامع تر در آینده را فراهم کند. ساخت ، چرخش.
ثانیا ، ایالات متحده نباید در دام توافق نامه ای برای معامله محدود به دیگری قرار بگیرد. بسیاری از مفاد کلیدی این تیپ شامل تسمه های غروب خورشید بود ، به این معنی که آنها پس از چند سال منقضی شدند. در عوض ، تعهدات ایران تحت هر توافق جدید باید شامل گسترش تعهدات بی پایان برای توسعه سلاح های هسته ای باشد ، که این کشور با پیوستن به پیمان توسعه سلاح های هسته ای و پذیرش تحریم های بین المللی آژانس بین المللی ، مسئولیت آن را بر عهده داشته است.
سوم ، اگرچه ممکن است مطلوب باشد ، ایالات متحده باید هدف تقویت برنامه هسته ای ایران را رها کند. این هدف بلندپروازانه با توجه به پیشرفت ایران در بومی سازی برنامه هسته ای خود و ارزشی که شایسته آن برای حفظ آن است ، قابل قبول نیست. اصرار بر آن همچنین منجر به مقاومت پایدار ایران خواهد شد. درعوض ، واشنگتن باید بر محدودیت جامع کلیه توانایی ها و فعالیت های سلاح های هسته ای ایران فراتر از غنی سازی اورانیوم ، از جمله مواردی که در توافق های قبلی تحت پوشش یا اجرای آن قرار نگرفته اند ، اصرار داشته باشد. این موارد شامل تولید قابلیت های هسته ای ، سلاح های هسته ای ، ادغام سیستم ها و نظامی سازی برنامه هسته ای است. در این مناطق است که ایران هنوز شکاف واقعی برای رسیدن به زرادخانه هسته ای دارد. آنها همچنین معتبرترین و آشکارترین علائم اهداف واقعی ایران را ارائه می دهند.
سرانجام ، ایالات متحده باید بر رویکرد متفاوتی برای نظارت بر پایبندی ایران اصرار داشته باشد ، که تهران را از اهرم بازرسی های بین المللی آژانس انرژی اتمی و سایر شرایط شفافیت محروم می کند. ایران سابقه مشکوک در پیگیری تحریم های بین المللی آژانس بین المللی انرژی هسته ای را دارد ، که خروج ایالات متحده از آژانس بین المللی انرژی هسته ای و قطعنامه های بین المللی آژانس انرژی اتمی را که با امتناع از همکاری ، رفتار ایران را محکوم کرده است ، تشدید کرده است. در سالهای اخیر ، تهران اجرای پروتکل اضافی ، محدود کردن دسترسی به سایت های کلیدی ، قطع دوربین های بین المللی آژانس انرژی اتمی را متوقف کرده و بازرسان با تجربه آژانس بین المللی انرژی هسته ای را رد کرده است.
در آینده ، سیاست گذاران ابتدا باید تحریم ها را به قضاوت یک جانبه ایالات متحده در مورد تعهد ایران به تعهدات خود تحت این توافق نامه ، با استفاده از توانایی های برتر و اطلاعاتی ایالات متحده و درک رهبران ایران که در این زمینه نمی توانند انجام دهند ، کاهش دهند. پنهان ، منوط به فرم. علاوه بر این ، ایران باید دائماً ابزارهای نظارتی کلیدی آژانس بین المللی انرژی اتمی را اجرا کند ، به سرعت توافق پروتکل پروتکل تکمیلی را تصویب کند و با آژانس بین المللی انرژی اتمی برای دستیابی به نتیجه گیری گسترده تر که تمام فعالیت های هسته ای آن مسالمت آمیز و مسالمت آمیز است. محاسبه می شود ، همکاری می کند. در همین راستا ، ایالات متحده باید بیش از حق آژانس بین المللی انرژی اتمی برای بازرسی از همه تاسیسات مشکوک ، از جمله تاسیسات نظامی و همچنین حق هیئت مدیره فرمانداران بدون رضایت ایران به برنده ترین ابزار در جعبه خود ، بازرسی کند. ، “بازرسی ویژه”. پرداخت سوء ظن جدی به پیروی از ایران به تعهدات فداکاری آن.
فراتر از این اصول ، ایالات متحده می تواند با استفاده از ابزارهای مختلف برای جلوگیری از ایران از هسته ای ، شانس دستیابی به توافق ارزشمند با ایران را بهبود بخشد. واشنگتن علاوه بر تحریم ها ، باید از تهدیدهای شدید برای جلوگیری از واردات و صادرات سلاح ، تهدیدات پنهان و نظامی علیه برنامه هسته ای و در مواقع اضطراری در صورت لزوم استفاده کند. به همان اندازه که واشنگتن باید از ضمانت های سخاوتمندانه مشروط استفاده کند و تحریم ها را معتبرتر کند ، تا چین را از طریق توافق جانبی دو جانبه جذب کند و با پیشرفت اوکراین ، واکنش شدید روسیه را کاهش دهد.
در کوتاه مدت ، بعید به نظر می رسد که حاکمیت ایران مذاکرات مستقیم با ایالات متحده را مجاز کند ، چه رسد به مذاکره با دولت ترامپ. اما اگر واشنگتن بار دیگر با تسهیل یک واسطه ای قابل اعتماد (مانند عمان) و استفاده از متحدین اروپایی در صورت لزوم ، به مذاکرات غیرمستقیم متوسل شود ، نمی تواند یک مانع غیرقابل تحمل باشد.