اینجا ایرانه نه بنغازی! – به گزارش میهن تجارت

در اینجا یک ایرانی است ، نه خوب!

در دیدار با نخست وزیر صهیونیستی ، ترامپ روز شنبه از برنامه خود برای مذاکره مستقیم با ایران پرده برداشت ، و نتانیاهو گفت که الگوی مذاکره مطلوب وی “الگوی لیبی” است. الگویی که در پشت لبخند مذاکره بوی می دهد.

واقعیت مذاکره از تهران

در حالی که کاخ سفید مستقیماً در شاخ مذاکره می کرد ، مقامات ارشد ایرانی کاملاً این موضوع را رد کردند.

وزیر امور خارجه ما عباس اراكچی تأكید كرد كه مذاكرات فقط به طور غیرمستقیم در عمان انجام می شود. به نظر می رسد که ادعای مذاکره مستقیم ، نه از گفتگو ، بلکه برای افزایش استرس روانی ، داخلی و بین المللی طراحی شده است. ابزاری برای امتیاز بدون درک

اما آنچه مهم است شکل مذاکره نیست بلکه محتوای آن است. ایالات متحده و اسرائیل به دنبال الگویی به نام “مذاکره” هستند ، اما پایان چیزی جز خلع سلاح ، بازتاب و سرنگونی نیست. آنچه نتانیاهو ارائه می دهد سناریویی است که زمانی برای لیبی اجرا می شد.

حداکثر سند فشار ؛ نقشه راه مخرب

در اولین روزهای ریاست جمهوری ، ترامپ با امضای یک سند “حداکثر فشار” علیه ایران ، برنامه خود را روی میز امضا کرد. این سند گفت: “سپاه گارد انقلابی اسلامی یک سازمان تروریستی خارجی است.” برنامه هسته ای ایران ، از جمله توانایی غنی سازی ، ترمیم موشک های قابلیت های هسته ای تهدیدی جدی برای ایالات متحده است. “ایران مانع از دسترسی آژانس به سایت های نظامی شده است ، بنابراین حداکثر فشار برای پایان دادن به تهدید هسته ای ، کنترل موشک های بالستیک و متوقف کردن حمایت ایران از گروه های تروریستی بخشی از منافع ملی ما است.”

یعنی هدف ترامپ نه تنها مانع از دسترسی ایران به سلاح های هسته ای بلکه جلوگیری از کل ظرفیت هسته ای ، دفاعی و منطقه ای کشور می شود. این به معنای اولین قدم در پروژه لیبی است.

در دهه 1980 ، لیبی به رهبری چند ساله قذافی در مسیر توسعه سلاح های موشکی و هسته ای حرکت کرد. تلاش برای استقلال نظامی و قدرت منطقه ای بلافاصله با عصبانیت واشنگتن روبرو شد. ایالات متحده ابزارهای آشنا خود را از جیب بیرون آورد: تحریم های اقتصادی. فشار بین المللی اضافه شد و سرانجام قذافی برای نشستن در جدول مذاکره با ایالات متحده رونمایی شد.

لیبی و ایالات متحده در سال 9 موافقت کردند. قذافی موافقت کرد که برنامه هسته ای خود را متوقف کند ، موشک های خود را محدود کند و به نیروهای خارجی اجازه دهد تا به امکانات استراتژیک دسترسی پیدا کنند. از طرف دیگر ، ایالات متحده قول داده است كه تحریم ها را بلند كند و پایه و اساس تعامل لیبی با جامعه بین المللی را فراهم كند. حتی انگلیس قول داد از لیبی در برابر تهدیدها حمایت کند ، اما هیچ یک از این وعده ها برآورده نشده است.

“سحر آدیس” ؛ غروب خورشید استقلال یک ملت

در سال 3 ، با گسترش اعتراضات داخلی ، غرب عملیات ادیسه را به بهانه نجات غیرنظامیان آغاز کرد. آمریکا ، انگلیس و فرانسه ، در قالب ناتو ، بار دیگر نقش ناجی بشریت را بازی کردند. اما با 4000 بمب. لیبی که در مذاکرات قبلی خود را خلع سلاح کرده بود ، نتوانست در برابر حمله مقاومت کند.

به گفته نیروی هوایی ایالات متحده ، اسکادران بمب افکن در ماه مارس به حمله لیبی در کنار سایر نیروهای ناتو مأمور شد. فرمانده اسکادران ، توماس گلهوی می گوید: “در کمتر از شش ساعت ، هواپیماها بارگیری شدند و بمب ها راه اندازی شدند.” سرهنگ کریستوفر جار وی همچنین می افزاید: “این اولین باری بود که از چهار نوع سلاح مختلف در یک مأموریت استفاده کردیم.”

با مرگ قذافی ، پرونده دولت وی بسته شد. اما یک فصل جدید آغاز شد: لیبی ، که به دنبال تعامل با غرب بود ، اکنون به دنبال قطعات هویت در بین ویرانه ها است. دموکراسی وعده داده شده ناتو جایگزین آن شد.

لیبی

پس از سقوط قذافی ، لیبی به میدان جنگ داخلی ، تروریست ها و مکانی از قدرت های خارجی تبدیل شد. براساس گزارش سازمان ملل ، بیش از 5000 نفر در جنگهای داخلی از 1 به 2 کشته شدند و بیش از یک میلیون نفر آواره شدند.

چهارده سال بعد ، لیبی هنوز رنگ ثبات را ندیده است. از سال 2 تا به امروز ، نخست وزیر تغییر کرده است. پس از انتخابات پارلمانی ، این کشور به دو دولت تقسیم شد: یکی در غرب ، با پایتخت طرابلس ، تحت نظارت Türkiye-fattah و دیگری در شرق ، با مرکزیت توبروکتحت نظارت عربستان سعودی و امارات.

اما داستان در این دو دولت به پایان نرسید. درگیری ها ادامه یافت. در سال 2 ، دولت شرقی به طرابلس حمله کرد و موج جدیدی از تلفات انسانی را آغاز کرد. Annivision اکنون یک وضعیت گذرا نیست ، بلکه چهره دائمی لیبی است.

در اینجا یک ایرانی است ، نه خوب!

وقتی نقشه دشمن روی میز است

اکنون که نتانیاهو “مدل” لیبی را ارائه می دهد و ترامپ لحظه ای برای “مذاکره” می گیرد ، جای خوبی ندارد. در اینجا دیگر یک کلمه توافق نیست ، بلکه یک کلمه تسلیم است. همان نسخه ای که قبلاً برای قذافی پیچیده شده بود و با لبخند تحویل داده می شد ، اما در نهایت با گلوله بسته شد.

تجربه لیبی یک هشدار تاریخی نیست ، بلکه یک آینه کامل از آنچه ایالات متحده و متحدانش برای کشورهای مستقل می خواهند: فشار اول ، سپس قول ، سپس خلع سلاح و سرانجام هواپیماهای ناتو.

اینجا است که بپرسید: آیا زمان مذاکره نیست ، نه فقط کلمات بلکه چهره واقعی طرف مقابل؟

آنها مدل لیبی را می خواهند. اما اینجا ایران این است ، نه اهل بنگازیبشر

منبع : به گزارش میهن تجارت

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

پیشنهادات سردبیر:

تبلیغات متنی