خائن‌تر از پدر – به گزارش میهن تجارت

خائن‌تر از پدر - ایمنا

به گفته خبرگزاری IMNA ، این از نسل است خیانتکار متولد ، خیانت را آموزش نمی دهد ، بلکه به ارث می برد. رضا پهلوی ، بازمانده از سلسله ای که به سلطنت آمد و با تحقیر ملت زنده ماند ، بار دیگر طبیعت فاسد خود را در صحنه ای ترسناک به نمایش گذاشت. مکانی در حاشیه تل آویو ، روی صندلی پلاستیکی ، با چهره خندان در کنار نخست وزیر رژیم اشغال ، تصویری از هزار سخنرانی بهتر بود. این نه جلسه بصری مشهور بود که برای ظرافت خیانت آشکار بود. خیانت به مسیر پدر ، با همان امید بازگشت از مسیر وحشیگری نظامی.

در پشت این صحنه یک توطئه خطرناک وجود داشت. از چهره های نزدیک به رضا پهلوی گرفته تا مزدوران بنیادهای شبه نظامی آمریکایی و صهیونیستی ، همه در تلاش بودند تا پس از شکست پروژه خرابکارانه ، خاک ایران را به خون و آتش تبدیل کنند. سفر پهلوی به سرزمین اشغالی و ملاقات با آنها کودک صهیونیست فقط یک مانور تبلیغاتی نبود ، بلکه بخشی از سناریو برای انتقال برنامه بمباران زیرساخت های ایران مربوط به ارتش اسرائیل بود.

سخنگوی سابق ارتش اسرائیل این رسوایی را فاش کرد. نقشه بمباران مراکز اصلی ایران توسط عناصر ایرانی که در بنیاد دفاع دموکراسی کار می کردند ، به ارتش صهیونیستی تحویل داده شد.

سعید قاسمین نژاد و بهنام بنشینهمان چهره هایی که در کنار رضا پهلوی به اسرائیل رفتند ، در واقع نقش مترجمان نفرت و پل های خیانت را بازی کردند. علامت دبیتزطراح اصلی این سناریو ، که همچنین سفر پهلوی را برگزار می کند مشغول او آشکارا در مورد نیاز به مداخله نظامی ما -اسرائیل برای سرکوب ایران صحبت می کرد.

این حلقه سلطنتی ، یک بار در لفاظی درباره آزادی ، یک دلار است تحریم بیرون می کشیدند ، اکنون علناً شمشیر جنگ را از نقص کشیده و با تکیه بر قدرت دشمنان ملت ، دست در دست دیکتاتورهای مبارز در حال برنامه ریزی برای خونریزی در ایران هستند. در حالی که برنامه ریزی برای قتل مردم در جریان است ، رضا پهلوی پس از انفجار در بندر شهید رجائی و زندگی مردم در نقش یک صمیمانه ظاهر می شود. افرادی که قصد داشتند خون خود را ریخته باشند.

تضاد در رفتار این روند نه تنها نمادی از ریاکاری است ، بلکه شهادت روشنی است که در زمینه سلطنت طلبان و اربابان غربی آنها ، دموکراسی فقط بهانه ای برای دروغ گفتن ، برای جنگ ، برای کودتای است. بنیادهایی که ادعا می کنند از مردم دفاع می کنند در عمل به طراح نسل کشی تبدیل شده اند و کارمندان ایرانی آنها از واشنگتن تا تل آویو در تلاشند تا آتش جنگ را تحت پرچم دروغین آزادی آتش بزنند.

پروژه های سلطنتی چیزی جز کاسابی با آن نیست خون نه یکسان فند رقبای آنها ، خودفرین هستند کودکانه ترین رژیم جهان سقوط کرده و امیدوار است که صحنه های فاجعه بار غزه را در خیابان های تهران برای دشمنان ملت ایران تکرار کند دست لرزیدن آنها آن را می دهند.

بنیاد جنگ و تحریم

پایه و اساس دفاع از دموکراسی نامی فریبنده برای اندیشه ای است که مسیر دموکراسی را در پیش گرفته است ، اما در راه آهن جنگ ، تحریم ها و خونریزی. این موسسه آمریکایی ، که ظاهراً اندکی پس از 11 سپتامبر تأسیس شد ، ریشه در یک پروژه قبلی به نام EMET داشت. نهادی که از ابتدا رسالت او نه مبارزه با افراط گرایی بلکه بز چهره رژیم صهیونیستی در افکار عمومی آمریکا بود.

به نظر می رسد FDD یک موسسه غیر حزبی است که بر امنیت ملی متمرکز است ، اما آنچه در عمل است ائتلافی از میلیاردرهای یهودی آمریکایی است که مستقیماً با حزب لیکود و سیاست های افراطی صهیونیستی گره خورده است. کسانی مانند برنارد مارکوس ، پل سینگر ، شلدون عیارمیشل استینهارت و لئونارد ابرامسوننه تنها حامیان مالی مرکز بلکه با دلار خود خط این جنگ جنگ را در سیاست خارجی ایالات متحده دیکته کرده است. فقط بین 1 تا 2 سال ، مارکوس بیش از ده میلیون دلار و عیار حداقل یک و نیم میلیون دلار به تحریم تزریق شد.

FDD در فرآیند دفتر مرکزی طراحی و صادر کردن تحریم ها علیه ملت ایران بوده است و بوده است با همه قدرت در خدمت پروژه تجزیه ، تضعیف و فروپاشی جمهوری اسلام دارد این تفکر از هر فرصتی برای فشار اقتصادی ، حمله روانی و ارتقاء ایرانوفوبیا استفاده می کند و موضوعاتی از قبیل برنامه هسته ای ، توانایی موشکی ، اقتصاد ، حقوق بشر و حتی نفوذ فرهنگی ایران را در آمریکای لاتین تعریف کرده است.

رابطه ارگانیک این بنیاد با دولت های جنگجو آمریکایی ، به ویژه در دوران ترامپ ، شکی نیست. این موسسه پس از ترور سردار سلیمانی ، نه تنها این جرم را ستود ، بلکه طراحان را به عنوان قهرمان امنیت جهانی معرفی کرد. حضور ریچارد گلدبرگمشاور ارشد FDD ، در شورای امنیت ملی کاخ سفید تفکر وی حقوق دریافت کرد و تنها یک بخش از همپوشانی سیاست صهیونیستی و لابی را در معرض دید خود قرار داد.

FDD یک فکر نیست ، بلکه یک اتاق جنگ علیه ایران است. مأموریت ارائه شده توسط هواداران رژیم کودک و تولید آن چیزی نیست جز تحریم گرسنگی ملت ، تبلیغات برای تضعیف روحیه مردم و فشار برای ورود منطقه به صخره درگیری. کارگزارانی که امروز به نام تحلیلگر رسانه های غربی در “ایران بدون جمهوری اسلامی” صحبت می کنند ، در واقع پیاده نظام Think -Tank یک خاورمیانه جدید است سخله در سر خاکسترهای تهران است.

پهلوی نه سلطنت ، بلکه سرقت را به ارث برد

هنگامی که بنیاد FDD و مشاوران صهیونیستی از “توقیف املاک ایرانی” صحبت می کنند ، چیزی جز احیای سنت نیست. همان روایتی که آخرین پادشاه فراری و همسرش با چمدان های پر از طلا و اسناد خزانه داری باقی مانده است. پروژه ای که از کاخ های پنهان پهلوی و امروز در دادگاه های ایالات متحده با یک چهره حقوقی ادامه داشته است.

در تاریخ 7 آوریل ، دیوان عالی ایالات متحده دستور سرقت رسمی 2 میلیارد دلار از دارایی های بانک مرکزی ایران را به بهانه انفجار بیروت دستور داد. این ترتیب این ادامه روند بود که در 2 و در سال 2 با توقیف املاک ایران در ادامه یافت بانک نیویورک تسریع کرده است. در 1 ، دولت اوباما دستور اجرایی صادر کرد و تمام دارایی های بانک مرکزی ایران را در ایالات متحده منجمد کرد. کنگره با تصویب قانونی به نام “کاهش تهدید ایران و حقوق بشر سوریه” ، مسیر سرقت های بعدی این کار را آسانتر کرده است. این سرکوب حقوقی ، که حتی پس از اعتراضات رسمی ایران توسط دیوان عالی کشور تأیید شد ، محصول روند قضایی مستقل نبود ، بلکه تولید لابی ساختار یافته پایه هایی مانند FDD بود.

بنیاد دفاع دموکراسی ، که تخصص او اجرای برنامه های غیرنظامی برای جنگ اقتصادی با ایران در زمینه و حاشیه این سرقت آشکار فعال است. فقط دو هفته پس از صدور حکم دستگیری ، عیاش کلهبنیانگذار بنیاد صریحاً از این روند به عنوان “جنگ قانونی” یاد کرد. نبردی که هزینه کمتری برای ایالات متحده دارد ، اما این یک ضربه سنگین برای اقتصاد ایران است. این بنیاد حتی از ایالات متحده خواسته است تا در سایر کشورها اقدام به مصادره اموال ایران کند.

در همان سال ، FDD در پرونده جفرسون علیه بانک مرکزی ایران ، قبل از اجرای برجام جاری بود ، پر از مصادره. علامت دبیتزرئیس بنیاد پشیمان شد که پول ایران از نفت در جهت جبران خسارت نبود. تأسیس این برای قربانیان نبود ، بلکه برای استریل فشار به ایران بود.

FDD به خوبی می داند که تحریم ها سقف فشار نیستند. آنها به دنبال چیزی عمیق تر از: انزوا مزمن ، بی ثباتی اقتصادی نهادی و نابودی اعتماد به نفس جهانی در تعامل با ایران هستند. پروژه سرقت دارایی بخشی از معمای بزرگتر است که هدف نهایی آن خشک کردن ریشه های اقتصاد مستقل و مقاوم در ایران است. آنچه دیروز در چمدان است طلا و اسکناس های محمد رضا پهلوی امروز در واشنگتن و نیویورک بازتولید شده اند. پادشاه دزد بود. وراث او هنوز شلوغ است.

امروز رضا پهلوی ، نه در موقعیت شاهزاده ، بلکه در تخته یک افسر اهدا کننده در جدول تحریم ها و سرقت سرقت بسته است. به عنوان پدرش با فنجان طلا و تاج و تخت ایران را ترک کرد ، و در آغوش سیا و مرد موساد ، این پسر همچنین در حاشیه جلسات FDD با دارایی کشور خود معامله کرد و در چک های سرقت امضا کرد. اگر محمد رضا پهلوی آخرین بار یادآوری و طلا بود ، رسان تنها سندی که دارد امضای میهن است.

پادشاه دیروز به کاخ رفت ، ضدیت امروز در راهروهای فکری. هر دو ، هر دو اجاره شده ، هر دو به پایان رسید. تختخواب ، رفت ؛ چرخش با استعداد استبشر

منبع : به گزارش میهن تجارت

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

پیشنهادات سردبیر:

تبلیغات متنی