جنجال بلاگر‌های اینستاگرام در تئاتر؛ ماجرا چیست؟

بعد- انتشار تصاویری از حضور برخی وبلاگ نویسان اینستاگرام در تئاتر کشور با واکنش های گسترده ای همراه بوده است. برخی از کاربران فضای مجازی معتقدند حضور وبلاگ نویسان در تئاتر کشور با هدف افزایش مخاطب و شاید مثبت باشد اما فعالان تئاتر کشور این اتفاق را منفی ارزیابی کرده اند و می گویند این موضوع. می تواند به ارزش تئاتر کشور و جایگاه حرفه ای آن لطمه بزند. اصابت

بر اساس این گزارششبنم مقدمی بازیگر تئاتر و سینما در واکنش به این اتفاق نوشت: صحنه قطعا ارث پدر هیچکس نیست! اما واضح است که جای هیچکس و همه روی صحنه نیست! و اسم هر اجرایی که روی سکو اجرا می شود نمایش نیست! تئاتر مقدس نیست، اما محترم است! کرامت دارد، اصالت دارد. چگونه به چشمان این همه جوان با استعداد و توانا نگاه می کنی که با خون دل و با هزار هزینه درس خوانده اند، دوره و کلاس گذرانده اند، هزار امید در دل دارند، در را به رویشان ببند، بخندند. به ریش آنها، و بعد این کارها را با این انجام دهید آیا مردم را روی صحنه می فرستید؟ توضیح شما چیست؟ چه کسی مسئول است؟ یکی باید مسئولیت این افتضاح را بپذیرد.»

پس از گذشت چند روز از این ماجرا و موج واکنش ها، شادی کاتب، یکی از وبلاگ نویسان حاضر در صحنه که به دلیل نوع جراحی زیبایی مورد توجه کاربران و کامنت نویسان اینستاگرام است، در ویدئویی اینستاگرامی گفت: نمی دانم چرا جرمی، این حجم اعتراض علیه من مطرح شده است، من نمی دانستم تئاتر چیست و هیچ یک از اهالی تئاتر را نمی شناختم، آزادی را از دست نده، زیرا معنی آن را نمی فهمی من را از تئاتر متنفر کرده‌اند، تا جایی که می‌دانم زیارتگاه‌ها و مساجد مقدس هستند، پوشش بدی نداشتم، اگر تئاتر مقدس است، رفتارتان را اصلاح کنید.»

برخی از کاربران شبکه اجتماعی ایکس و اینستاگرام نوشته اند که موضوع حضور علی کوچولو و شادی کاتب روی صحنه تئاتر زنگ خطر را برای تئاتر حرفه ای کشور به صدا در می آورد. این گروه بارها در کامنت های خود از عزت الله نام و تصویر چهره های ماندگار تئاتر ایران را ذکر می کنند. تعظمی را به حمید سااریقیان وصل کرده اند. با این حال برخی نیز این سوال را مطرح کرده اند که آیا تئاتر کشور آنقدر ضعیف است که نمی تواند در برابر موج چهره های غیرحرفه ای مقاومت کند؟ با توجه به این شرایط سوالاتی مطرح می شود که چرا صحنه تئاتر کشور حضور وبلاگ نویسان را پذیرفته است و این حضور تا چه اندازه به بدنه تئاتر حرفه ای لطمه می زند. برای پاسخ به این سوالات، آتش تقی پور بازیگر تئاتر، سینما و تلویزیون و سید مهرداد ضیایی بازیگر و نویسنده تئاتر و سینما گفت وگو کردند:

تماشاگران جذب اجراهای مبتذل و غیرحرفه ای می شوند

سید مهرداد ضیایی به به گزارش میهن تجارت گفت: وی ادامه داد: اینکه چرا وضعیت تئاتر به این شکل شده، یک آشفتگی گیج کننده و پیچیده است و من نمی توانم راه حلی برای حل چنین مشکل پیچیده ای ارائه کنم، اما متأسفانه در این سال ها هر گروه، هر رده و هر مدیر و غیر مدیر تلاش کرده اند و سعی کرده اند تئاتر را خفه کنند و از هیچ رفتاری فروگذار نکرده اند، البته در این شرایط هم تماشاگر را بی تقصیر نمی بینم، تماشاگرانی که با مقوله تئاتر آشنا نیستند و فقط تئاتر را می بینند. در بحث اقتصادی تئاتر هم باید به این نکته توجه کنیم که تئاتر یکی از حوزه هایی است که دولت در همه جای دنیا به آن یارانه می دهد و من نمی دانم دولت ما چه می کند. با این یارانه و اینکه آیا در این سال ها اصلا تعلق گرفته است خیر چون گزارش مشخصی در این زمینه وجود ندارد اصلا گزارش نمی دهند که یارانه بدهیم یا نه.گروه های تئاتری که قرار است نمایشی روی صحنه ببرند باید صفر تا صد نمایشنامه را خودشان تولید کنند. از دوخت لباس گرفته تا چکش زدن روی ابزار طراحی دکور. کجای دنیا اینطوری کار میکنه؟”

وی افزود: اگر قرار باشد جلوی ورود افراد مختلف به صحنه تئاتر را بگیریم، چون فکر می کنیم این افراد به اندازه کافی آموزش ندیده اند یا صحنه را تجربه نکرده اند، درست مثل این است که عده ای به تناسب خودشان نشسته اند بازی کنند. سلیقه می گویند چه متنی باید روی صحنه برود یا نه و در حوزه ممیزی به سلیقه خود با تئاتر می پردازند.به نظر من با این همه تئاتر در کشور همه باید بتوانند تئاتر کار کنند.بالاخره تئاترهای حرفه ای و غیرحرفه ای جریان ایجاد می کنند بله قطعا جریان غیرحرفه ای هم شکل می گیرد اما در کنار این جریان غیرحرفه ای جریان های حرفه ای و تجربی هم شکل می گیرد؛ بنابراین اعتقادی به جلوگیری از برخی افراد ندارم. از حضور در صحنه.”

این بازیگر تئاتر گفت:افرادی که فعال مجازی و وبلاگ نویس هستند یا به اصطلاح تئاتر غیرحرفه ای کار می کنند، می توانند سرمایه به کار تزریق کنند. شاید به همین دلیل است که برخورد دوگانه ای با این نوع افراد شکل می گیرد. یعنی ممیزی ها و سخت گیری ها و برخوردها با اهالی تئاتر حرفه ای بسیار زیاد و در مقابل اجراهای غیرحرفه ای بسیار ضعیف است.. اینکه افراد غیرحرفه ای سرمایه آفرینی می کنند به این معناست که تعداد زیادی از افراد حلقه خود را به نفع خود می برند و در عین حال که این حلقه غیر ماهر و غیرحرفه ای یا خام و حتی بی اطلاع از آداب است، رضایت مخاطب را نیز جلب می کند. مخاطب راضی است که با رسانه ای هر چند مبتذل سرگرم شود. در واقع همه در این شرایط خوشحال هستند (شاید غیر از اهالی تئاتر حرفه ای) زیرا از یک طرف رضایت عمومی حاصل شده و از طرف دیگر درآمد حاصل شده است. پس اگر می بینید برای اهل تئاتر سخت است و برای این افراد آسان، دلیل است.

جوانان تحصیل کرده تئاتر به حال خود رها شده اند

آیا وبلاگ نویسان اینستاگرام صحنه تئاتر را به هم ریخته اند؟آتش تقی پور به به گزارش میهن تجارت گفت: وی ادامه داد: هجوم افراد غیر تئاتری به تئاتر با توجه به فضای حاکم بر تئاتر کشور اصلا عجیب نیست، ضعف عمده مدیریت فرهنگی و برنامه ریزی فرهنگی ما بی توجهی به فضای تئاتر است البته در مورد ورود غیر تئاتری ها. -با ورود افراد حرفه ای و متفرقه به فضای تئاتر اول باید به این سوال پاسخ داد که آیا شاهد حضور چهره های کاملا حرفه ای در سایر عرصه های کشور هستیم؟تا چه اندازه حرفه ای و بر اساس تخصص در حوزه اقتصاد و اقتصاد عمل می کنیم. سیاست تا الان بتوانیم انتظار پیشرفت تئاتر کشور را بر اساس حضور متخصصان داشته باشیم؟اگر تئاتر ما به این وضعیت افتاده است باید به حادثه به مثابه یک مشت نمونه نگاه کنیم.همه چیز به همه چیز می رسد. دست دیگر من و تو هم که روی صندلی تماشاگران تئاتر نشسته ایم مقصریم. چرا به دیدن آثار فاخر و ارزشمند نرویم؟ چرا مدام برای رفتن به تئاتر حساب می کنیم، اما برای هر موضوعی به راحتی خرج می کنیم؟ چرا وقتی آثار ضعیف و بی ارزش جای آثار ارزشمند را در صحنه تئاتر کشور می گیرد، اعتراض نکنیم؟ متاسفانه عده ای فقط در کسب درآمد و پول گرفتن (حتی به اشتباه) استاد شده اند و هر جا که امکان جذب درآمد وجود داشته باشد آماده اند فارغ از عواقب این کار چه این کار با محتوای زرد و مضحک باشد و چه توسط دعوت. از اینفلوئنسر و وبلاگ نویس مجازی.

وی افزود: در برنامه دولت مسیری برای برنامه ریزی صحیح فرهنگی و اجتماعی وجود ندارد و یا اگر هست ناکارآمد و ناکارآمد است. پروین اعتصامی شعری دارد که یکی از ابیات آن بی ارتباط با شرایط کنونی نیست. آنجا که می گوید «من پیراهن نمی پوشم، کفن می پوشم، این کفن پیراهن روی چشم توست» ما فقط ظاهر خود را حفظ کرده ایم، اما باطن اوضاع زیباست. از جوانانی که تئاتر حرفه ای کار می کنند اصلا حمایت نمی شود. بچه های تئاتر جایی برای نشان دادن توانایی های خود ندارند و در چنین شرایطی وبلاگ نویسان آمده اند تا خود را در تئاتر ما نشان دهند. بچه های تئاتر ما دزد، قاتل و جنایتکار نیستند. بچه های تئاتر ما نیاز به حمایت دارند. به جای خطاب به این افراد (وبلاگرها). بیایید صحبت کنیم که چرا جوانان تئاتر را به امان خدا واگذار کرده ایم.»

این بازیگر تئاتر و سینما ادامه داد: وزیر آموزش و پرورش و معاونانش باید بنشینند و تئاترهایی را ببینند که جوانان در آن بازیگر یا کارگردانی می کنند، سیاست های ارشادی نباید به سمتی برود که اگر نمایشی حاوی نقدهای اجتماعی و سیاسی بود زیر چکش بخورد. و اگر اجرائی حاوی این چیزها نبود اما پوچ بود به راحتی و بدون هیچ فشاری اجرا می شد متاسفم من پیر شدم شرمنده جوانها جوانانی که رهبری می کنند و حتی به من آموزش می دهند ما باید فضایی هنری فراهم کنیم که بچه های ما از نظر روحی و جسمی متقاعد شوند، وقتی چنین فضایی وجود نداشته باشد قطعا فضاهای زرد و کثیف متولد می شود، هیئت های نقد و بررسی به جای اینکه صرفا مرور کنند، باید راهنمایی باشند، آقای کاظم نظری مدیرکل اجرا از هنر انتظار می رود روش و خط مشی شوراهای بازبینی را مورد بازنگری قرار دهد که هیئت بازبینی فقط به دنبال این است که به بازیگر بگوید این جمله را بگوید و آن جمله را نگوید که کارش را به درستی انجام نداده است. ترویج گروه های نمایشی جوان بسیاری از جوانان فعال در عرصه تئاتر کشور دارای مدرک لیسانس و فوق لیسانس هستند اما در بسیاری از موارد کار پیدا نمی کنند. اگر قرار است فرزندان ما در رشته هنرهای نمایشی تحصیلات دانشگاهی داشته باشند و شغلی پیدا نکنند، باید درب این دانشگاه را ببندیم.»

وی افزود: در زمانی که وارد دانشکده هنرهای دراماتیک شدم، رفتن به دانشگاه برایم جالب نبود و هنوز دو واحد از پایان نامه ام را کامل نکرده بودم که به عنوان کارشناس تئاتر وارد بخش تدریس شدم، نه تنها من، بلکه بیشتر افرادی که در دانشکده های دیگر از جمله هنرهای زیبا تحصیل می کردند به سرعت جذب بازار کار شدند چرا این اتفاق می افتد چرا که دانشکده ها بر اساس نیاز جامعه دانشجو می پذیرند نه اینکه دانشکده برای کسب درآمد دانشجو می گیرد و مسئولان آن می گویند که برای ما فرقی نمی کند که شما فارغ التحصیل شده اید و کار ندارید، نباید جوانان را به حال خود رها کنیم و بعد بگوییم چرا آسیب های اجتماعی و فرهنگی زیاد شده است، سرمایه این مملکت نفت و معدن نیست. اما آغوش جوانانی که باید کشور را بسازند اگر جوانان را درست تربیت نکنیم و از آنها حمایت نکنیم همین نفت و معادن را نابود می کنیم.

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *