سرنوشت سلاح‌های حزب الله؛ سناریو‌ها چه می‌گوید؟ / بیروت در آستانه جنگ داخلی؟

سرنوشت سلاح‌های حزب الله؛ سناریو‌ها چه می‌گوید؟ / بیروت در آستانه جنگ داخلی؟
میهن تجارت پایگاه داده اخبار تحلیلی (mihantejarat.com):

پروژه ای به نام “خلع سلاح حزب الله” توسط فرستاده ویژه ایالات متحده در سوریه مطرح شد ، و سپس این طرح به طور رسمی در دستور کار دولت لبنان قرار گرفت ، تا اینکه سرانجام روز پنجشنبه در جلسه کابینه لبنان تصویب شد.

به منظور کشف موارد فوق ، با محمد خواجه ، یک متخصص منطقه ای صحبت کردیم که در زیر می خوانیم:

آیا خلع سلاح حزب الله ممکن است؟

خلع سلاح حزب الله تا پایان سال جاری ، که توسط دولت لبنان در برنامه ایالات متحده جستجو شده است ، بسیار بعید است. اگرچه کابینه لبنان در جلسه اخیر خود به ارتش مأمور شد تا برنامه اجرای خود را برای خلع سلاح حزب الله تا پایان سال 2025 تا پایان این ماه ارائه دهد ، اما در مورد احتمال اجرای این طرح شک و تردیدهایی وجود دارد. حزب الله به وضوح با این طرح مخالفت کرده است و در بیانیه رسمی اظهار داشت که قطعنامه دولت را به رسمیت نمی شناسد و رئیس جناح حزب الله در پارلمان لبنان اخیراً شعار “یا مرگ یا سلاح” را مطرح کرده است ، که این یک سرسختی از برنامه خلع سلاح حزب الله است. حزب الله ، گرچه در جنگ با اسرائیل به شدت تضعیف شده است ، اما به اندازه کافی ضعیف نیست که بتواند به راحتی اسلحه خود را که بیش از چهار دهه در دست داشته است ، برون سپاری کند و به اعتماد به نفس آن تبدیل شده است. اگر حزب الله بخواهد اسلحه خود را بدون هیچ مشکلی تحویل دهد ، مانند این است که از ترس از مرگ خودکشی کنید. ما با حرکتی روبرو هستیم که “مقاومت” یک گفتمان است و پذیرش آن آسان نیست. بخشی از هدف اخیر دولت لبنان با هدف برآورده کردن ایالات متحده و در عین حال فشار دادن حزب الله برای پذیرش شرایط جدید و ورود به یک روند خلع سلاح تدریجی است. در غیر این صورت ، کمتر در لبنان معتقد است که ارتش لبنان می تواند حزب الله را در مدت زمان کوتاهی مجبور کند. به ویژه ، بخشی از لبنان توسط اسرائیل اشغال شده است ، و تدوین طرحی برای خلع سلاح بدون پایان اشغال اسرائیل و پرخاشگری نمی تواند به یک پروژه مشروعیت ملی تبدیل شود.

آیا چند دهه پیش لبنان در آستانه بازگشت به جنگ خیابان است؟

بر اساس اسناد رسمی و سیاسی در لبنان ، تصمیمات بزرگ و ملی در کشور باید در چارچوب همه قبایل تشکیل شود. این همیشه به یک روند تصمیم گیری آهسته در لبنان منجر شده است ، اما منجر به تعادل بین نیروها شده است. قطعنامه اخیر دولت لبنان در مورد سلاح حزب الله خارج از عرف سیاسی لبنان بود. این انتظار وجود داشت که گفتگوی ملی در مورد یک مسئله مهم وجود داشته باشد که به امنیت آن و سالها درگیری در مورد آن گره خورده باشد ، اما تعادل و تعادل ما و فشار اسرائیل چیست. این امر منجر به درگیری بر سر حزب الله از یک درگیری متعارف و کنترل شده در یک مسئله استرس زا در فضای اجتماعی و سیاسی لبنان شده است. اگر رویه برنامه انحصار در دست دولت لبنان با الگوی فعلی تنش پیش برود ، بدون شک خطر جنگ داخلی کم خواهد بود. طرفداران انحصار سلاح در دست ارتش ، اگرچه به ظاهر مشروع و معقول است ، اما دولت و ارتش باید در عین حال توانایی خود را برای دفاع از یکپارچگی ارضی و مقابله با اشغال نشان دهند. به عنوان یک قاعده ، مکانیسم باید برای رفع نگرانی های همه طرفین تشکیل شود و با تصمیماتی که اختلافات ، تضادها و دو قطبی ایجاد می شود ، مشکل حل نمی شود.

اگر خلع سلاح باشد ، آیا حزب الله مانند امل عمل خواهد کرد؟

حزب الله فقط یک گروه مبارز نیست. اگرچه حزب الله با عملکرد نظامی و مقاومت در برابر اشغال شکل گرفت ، اما بی نظیر نبود. پس از آزادی از لبنان جنوبی در سال 2000 ، حزب الله به نقش های جدید رفت. به عنوان مثال ، حزب الله دارای یک شعبه سیاسی است و مانند سایر احزاب ، نماینده ای در پارلمان دارد و در برخی از دولت ها ، وزیرانی که رسماً اعضای حزب الله بوده اند ، حضور داشتند. علاوه بر این ، حزب الله دارای مؤسسات آموزشی ، خدمات ، فرهنگی و رسانه ای است. در حقیقت ، ما با یک سازمان چند منظوره با تنها یک قسمت از سلاح و عملکرد نظامی روبرو هستیم. از همه مهمتر ، حزب الله یک پایگاه محبوب دارد و فقط یک سازمان مصنوعی نیست. همان حامی در بدن جامعه لبنان بقای خود را حفظ کرده و نابودی آن را غیرممکن می کند. بنابراین ، با وجود اهمیت سلاح برای حزب الله و مقاومت لبنان و شیعیان ، زنده ماندن بدون سلاح امکان پذیر نیست.

جامعه شیعه لبنان چه کاری انجام می دهد؟ آیا برای اجتماعات خیابانی و درگیری از جمعیت شیعه امکان پذیر است؟

حساسیت داشتن سلاح نه تنها برای حزب الله است ، بلکه شواهدی نیز نشان می دهد که بیشتر جامعه شیعه لبنان برنامه خلع سلاح را در حال حاضر تهدیدی برای خود می داند. واقعیت این است که شکل گیری سلاح های حزب الله از نظر تاریخی به دلیل احساس ناامنی و تهدید شیعیان در اشغال جنوب لبنان از اسرائیل بود. لبنان همیشه در دولت و ارتش ضعیف بوده و در غیاب یک نیروی نظامی قدرتمند برای مقابله با اشغال ، شیعیان اسلحه را به دست می گرفتند و در مقابل اشغال ایستادند. جنبش آمال و بعداً حزب الله از این هسته های مقاومت عامه ناشی شد. طی چهار دهه گذشته ، تنها ابزار مؤثر شیعه در لبنان حزب الله بود نه ارتش. حتی در مبارزه با داعش و گروه های تکفیری در دهه گذشته ، این سلاح حزب الله بود که مؤثر بود ، در غیر این صورت ارتش لبنان نتوانست در برابر این تهدیدات بایستد. اگرچه حزب الله در جنگ اخیر اسرائیل آسیب های بی سابقه ای متحمل شده است ، اما درک جامعه شیعه لبنان این است که خلع سلاح کامل حزب الله کاملاً از آنها در برابر اسرائیل و همچنین تروریست های تاکفی دفاع خواهد کرد که خطر آنها پس از تحولات در سوریه افزایش یافته است. بخشی از فریادی که در روزهای اخیر در اعتراض به قطعنامه اخیر دولت لبنان در خیابان های شیعه و مناطق لبنان می بینیم ، همان نگرانی در مورد آینده است.

سناریوهای پیش از لبنان چیست؟

یکی از سناریوهایی که من می دانم شانس این است که ارتش لبنان می خواهد برای خلع سلاح به حزب الله متوسل شود. این یک مسئله بسیار حساس است و می تواند به یک جنگ داخلی تبدیل شود.

سناریوی دیگر تشکیل یک فرآیند گفتگو با توجه به حساسیت موضوع برای رفع نگرانی های همه طرفین در چارچوب یک توافق نامه ملی است. اما فشار یک جانبه ایالات متحده و ادامه حملات اسرائیل می تواند از تشکیل یک روند ملی و اجماع جلوگیری کند.

سناریوی دیگر ادامه این وضعیت شکننده است. یعنی ، حل و فصل خلع سلاح دولت همچنان در مرحله اجرا است ، اما در عمل هیچ اقدامی صورت نمی گیرد و فشار و تهدید در همان زمان ادامه می یابد.

اما یکی دیگر از سناریوهای دیگر ، که بعید است رخ دهد ، این است که اسرائیل حملات خود را به لبنان ، به ویژه در مواضع و مناطق حزب الله افزایش می دهد ، و این بار حمله خود را توجیه می کند که دولت لبنان رسماً سلاح های حزب الله را غیرقانونی خوانده و حملات اسرائیل نیز علیه آن است.

آیا وقایع پیش از معماهای ایالات متحده و اسرائیل برای خلع سلاح مقاومت و تضعیف بازوهای ایران است؟

بله ما باید خلع سلاح حزب الله را در قاب بزرگتر ، تلاش برای ایجاد یک دستور امنیتی جدید در منطقه مرکزی اسرائیل ، تجزیه و تحلیل و ارزیابی کنیم. همانطور که در عراق ، ما شاهد فشار بر گروه های مقاومت عراق برای حل و خلع سلاح هستیم و در غزه و یمن ، این پروژه به روش های دیگری اجرا می شود. بخش اصلی این پروژه تضعیف ایران به عنوان یک هادی و محور مقاومت بالا است که بخشی از آن در حمله اخیر به ایران صورت گرفت.

واقعیت این است که اسرائیل با حمایت ایالات متحده ، به ویژه در دوران ترامپ ، نکته فعلی را بهترین زمان برای مقابله با محورهای مبتنی بر مقاومت است که اسرائیل را برای سالها در تنگناهای استراتژیک قرار داده است. بسیاری از مؤلفه های محور مقاومت آسیب دیده است ، اما این پایان داستان نیست. چالش اصلی اسرائیل این است که اقدامات آن ، مانند گسترش اشغال ، کشتار ، نسل کشی ، ترور و تجاوز ، ذاتاً بحران است و اقدامات واکنشی ایجاد می کند. بنابراین ، اگرچه ممکن است گروه های مقاومت در لبنان و فلسطین تضعیف شوند ، اما تا زمان ادامه اقدامات بحران اسرائیل و اشغال ، اصل مقاومت ادامه خواهد یافت. این همان چیزی است که مشروعیت سلاح حزب الله را توجیه می کند ، به ویژه در عدم قدرت و اراده دولت ها برای مقابله با این اقدامات بحران.

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

پیشنهادات سردبیر:

تبلیغات متنی