چرا گاهی دل آدم به حال مجریان تلویزیون می‌سوزد؟!

می توان حدس زد که مجری برای حفظ موقعیت شغلی خود توضیح داده است، منظورش این نبوده و موضوع دیگری مد نظر بوده است، زیرا در این صدا و سیما به راحتی مجریان را نادیده می گیرند و با وجود اینکه به او آزادی عمل نسبی داده شده است. پوشش و گفتار بیشتر داده اند اما با رئیس جمهور سابق ایران شوخی نمی کنند چون تفکر جبهه پایداری بر صدا و سیما حاکم شده است، هرچند در گفتگو با آقای رسایی قدری اغراق کردند.

به گزارش عصر ایران، اما خانم مدیری مجبور شد یا ترجیح داد یا مصلحت دید که توضیح دهد که قصد بازگشت به دوران قبل از اعتراضات پاییز 1401 را داشته است! یعنی تمام ماجرا را به گردن اعتراضات مهسا انداخت.

مجریان تلویزیون آن چیزی نیستند که نشان می دهند و مانند اکثر مردم بیرون هستند، اما باید در این رسانه تظاهر کنند و میزان تظاهر و تظاهر به قدری در سازمان بالاست که بدون شک می توان گفت که وجود دارد. هیچ نهادی در ایران به اندازه صدا و سیما نیست. تظاهر و ریا نیست.

گاهی دل آدم به درد می آید، چون ممکن است قبل از برکناری رئیس گروه یا تهیه کننده یا معاون سیاسی با خانم صادقی تماس گرفته و توضیح بخواهد و ممکن است لحن آنها تند بوده و مجری عصبانی شده باشد و قسم خورد: نه به خدا حاج آقا! منظورم همین غیبت هاست. یا این تماس با لحن ملایمی انجام شد، اما قرار بود توضیح داده شود تا خدای ناکرده کسی فکر نکند دوران پر زرق و برق کنونی که یک برنامه اقتصادی 7000 صفحه ای را اجرا می کنند، با دوره قبل مقایسه می شود. ، زیرا موارد قبلی هنوز باید نفی شوند.

اصلاً همان طور که این دولت های گذشته جمهوری اسلامی را نفی می کنند، دولت بازرگان در جمهوری اسلامی، دولت های هودا، آموزگار و شریف امامی را در حکومت شاهنشاهی نفی نمی کند، در حالی که در سال 1400 انقلاب شد و انقلاب نشد، اما راه را برای آقای رئیسی در مسابقه هموار کردند. بی رقیب برای اول شدن، با وجود اینکه رقیب جدیدی به نام آقای آرای بداله وارد میدان شده، اما انقلاب نشده و رئیس جمهور فعلی از رئیس جمهور قبلی عصبانی نیست.

نباید اجبار کرد، اینکه خودش ترسیده و بیهوده توضیح می دهد که برنامه شب عید را از او نگیرند، مایه تاسف است. یا اگر مصلحت هم هست دل آدم می سوزد چرا باید این کار را بکند تا خدای ناکرده هیچکس تصور نکند مجری نظر دیگری داشته باشد.

ای کاش خانم ژیلا صادقی از رئیس یا روسای خود اجازه می گرفتند که این موضوع را مطرح کنند و اگر بعداً توضیح ندهند اشکالی ندارد اما در کل دل آدم همیشه و نه گاهی برای کسانی است که هیچ اختیاری بر خودشان ندارند و باید آنچه را که دیگران می خواهند تکرار کنند. می سوزد. اگر برای نادیده گرفتن ندای درونی حقوق خوبی نگیرند، مسلماً دل آدم بیشتر می سوزد. خیلی بیشتر.

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *