حال اگرچه روند معاملات روز چهارشنبه 24 فروردین ماه مثبت تری ارزیابی شد، اما بازدهی کل هفته منفی باقی ماند و به نظر می رسد ضرب المثل «روز نو، روز نو» در بازار سرمایه خود را نشان داده است. پیشی گرفتن از بازارهای رقیب دلار و طلا، آتش تنش های سیاسی و افزایش ریسک های تجاری فعالان اقتصادی و البته تداوم سیاست هایی که به گفته «هومن امیدی» کارشناس بازار سرمایه در واقع همه کاره است. حمله دولت به بازار، و خون اندکی که در رگ های این است، مرده بقیه را بیرون می کشد. در عین حال با وجود کسانی که سازمان بورس را کنترل می کنند، چشم انداز مثبتی برای حفظ حقوق سهامداران وجود ندارد.
رئیس جدید سازمان بورس چقدر کمک کننده است؟
وضعیت ناامیدکننده بورس در یک سال گذشته به گونه ای بود که انفعال سازمان بورس به عنوان رگولاتور بازار سرمایه بیش از پیش مورد انتقاد سهامداران قرار گرفت. بر اساس قانون پایان اسفند 1402، دوره 30 ماهه مجید عشقی در ریاست سازمان بورس به پایان رسیده است و شاید انتخاب فرد بعدی بتواند چشم انداز آینده این بازار را متحول کند.
هومان امیدی کارشناس بازار سرمایه در گفتگو با اخ زاده ۲۴ گفت: اعضای هیات مدیره سازمان بورس از جمله خود آقای عشقی و اکثر مدیران آنها از مجتمع بورس کالا بودند. اینکه ما چنین ترکیبی را در سازمان بورس قرار دادیم، یعنی گروهی از خودی ها که سابقه همکاری داشته اند یا به هر دلیلی با هم فامیل بوده اند، نشان دهنده نگاه جزئی و جزیره ای به بازار سرمایه است که از ظرفیت های بقیه افراد قوی و مدیران خبره است. استفاده نشد و فقط یک تیم ویژه در راس کار قرار گرفت که متاسفانه نتیجه آن را دیدیم.
به گفته وی آنچه از سال 1400 تا کنون رخ داده نتیجه همین بی تدبیری بوده است. با تمام شدن دوران عشق، اگر بخواهم خیلی صادقانه بگویم، اگر فردی که مورد اعتماد بازار سرمایه و وکلای بازار سرمایه است، بتواند با آن تعامل داشته باشد و به کمک بازار سرمایه بیاید، می توان امیدوار بود که اتفاقات خوبی بیفتد. اتفاق خواهد افتاد. اما اگر فردی مانند آقای عشقی منصوب شود که فقط آن کرسی را پر کند، سکوت کند و از حقوق سهامداران حمایت نکند و قدرت و اثربخشی لابی گری برای جلوگیری از آسیب به بازار سرمایه را نداشته باشد، بهتر از این نمی توانیم تصور کنیم. سرنوشت بورس از دوران آقای عشقی.
معاوضه را به آقا فرزین بدهید!
اما این تمام ماجرا نیست و به گفته این کارشناس بهتر است یک بار برای همیشه کسانی که در رأس اقتصاد کشور قرار دارند بنشینند و فکر کنند که به دنبال کنترل بازار سرمایه و تولید یا توسعه هستند. آی تی. عمیدی توضیح می دهد: اگر به دنبال توسعه هستید و می خواهید رشد سرمایه گذاری و رشد تولید اتفاق بیفتد و درآمد خالص ملی بالا برود راهش این است که کنترل نکنید و همیشه برای بازار تصمیم بگیرید. در این صورت مفهوم بازار به هم می ریزد و بهتر می آیند قوانین را تغییر دهند. بانک مرکزی را با سازمان بورس ادغام کنید و اختیار این بازار سرمایه را به بانک مرکزی بدهید!
بیشتر بخوانید: چرا رشد اندک شاخص کل بورس در روزهای ابتدایی سال / سهامداران خرد قربانی تصمیمات یک شبه می شوند؟
این کارشناس بازار سرمایه در ادامه گفتگو با اقتصاد 24 با اشاره به عملکرد سازمان بورس می افزاید: بهتر است این تشکل های بزرگ و طویل که با آنها مشخص نیست چقدر بد می خواهند تحویل بدهند. کار؛ چون نقشی ندارند و هیچ کاری نمی کنند. در این صورت بهتر است این را به آقای فرزین بدهید و خیال همه راحت شود که واقعا بانک مرکزی و بازار سرمایه ادغام شدند. اما اگر بازار سرمایه ما مستقل است چرا تصمیمات عجیب دیگری گرفته می شود که همگی خلاف منافع بازار سرمایه است؟
بازار سرمایه موجودی در حال مرگ است
به گفته هومان امیدی، آنقدر به همه سهامداران برای تامین مالی فشار آورده اند که هم حقیقی و هم حقوقی می فروشند. وقتی همه ما فروشنده هستیم و همه می خواهیم از یک در کوچک خارج شویم، معلوم است که این اتفاق خواهد افتاد. تمام ماجرا فشار فروش است که دولت به طور مستقیم و غیرمستقیم به بازار سرمایه وارد می کند و باعث سقوط مکرر بازار می شود. مثلا در تامین اجتماعی بودجه مناسب و لازم پیش بینی نشده یا دولت وظایفی را تعیین کرده است که باید انجام دهد. تامین اجتماعی هم می آید، شروع به فروش سهام در بازار سرمایه می کند و می خواهد پولش را خارج کند. همین فشار فروش گروهی مثل تامین اجتماعی می تواند بار منفی بر بازار و شاخص کل وارد کند.
وی می افزاید: نهادهای دیگر بهتر از این وضعیت نیستند و برای تامین مالی این کار را انجام می دهند. یا در موردی دیگر، دولت به شرکت های زیرمجموعه و بازار قانونی فشار می آورد تا این اوراق را از خود خریداری کنند. وقتی نقدینگی ندارند باید سهام بفروشند و نقدینگی تامین کنند تا بتوانند به فشار و تکلیفی که دولت گذاشته عمل کنند.
این کارشناس بازار سرمایه ادامه می دهد: متاسفانه شاهد هجمه همه جانبه دولت به بازار سرمایه هستیم. البته این مثال یکی از بزرگترین اشتباهات ممکن است. این بازار می تواند ظرفیت بسیار خوبی برای دولت ایجاد کند. اگر پول نقد باقی مانده را به همین دلیل از بازار جمع آوری کنید، به یقین می توانم بگویم که دیگر پولی در این بازار وجود نخواهد داشت. در این صورت شما به عنوان دولت دیگر قادر به تامین مالی نخواهید بود و یکی از جاهایی را که می توانستید مشکلات خود را حل کنید از دست خواهید داد. نمونه آن را در سال 2018 و 2019 مشاهده کردید که دولت به دلیل ناکارآمدی تیم اقتصادی آن زمان نتوانست از این فضای خوب استفاده کند. امروز به این پیکر بی جان رحم نمی کنند و حتی خون اندکی که در رگ های این موجود در حال مرگ است بیرون می آورند.