بعدی- پازل مذاکرات ایران و آمریکا بدون پذیرش ریسک دستیابی به ابزارهای حل این معما ادامه دارد و در چنین شرایطی، تام باراک، فرستاده ویژه آمریکا در امور سوریه و لبنان نیز خاطرنشان کرده است که دونالد ترامپ خواهان توافق با ایران است، اما این امر تنها در صورتی امکانپذیر خواهد بود که تهران اراده واقعی برای پیشبرد چنین روندی داشته باشد.
بر اساس گزارش فردا، در ماههای اخیر بسیاری از مقامات ایرانی نسبت به حسن نیت آمریکا در پذیرش مذاکرات ابراز تردید کردهاند و ادامه مذاکرات را بدون دست کشیدن واشنگتن از سه خواسته خود (هستهای، موشکی، محور مقاومت) غیرممکن میدانند. با این حال، برخی از نظرات، از جمله اظهار نظر اخیر باراک، سوالاتی را در مورد شرایط پیش رو و احتمالات موجود ایجاد می کند. محسن جلیلوند، استاد روابط بین الملل و تحلیلگر سیاست خارجی در گفتگو با به گزارش میهن تجارت این موضوع را بررسی کرده است:
برنامه ایران دوری از دور باطل فشار/مذاکره/اشاره گیری است؟
محسن جلیلوند به به گزارش میهن تجارت گفت: وی افزود: از منظر استراتژیک، دورنمای بازگشت ایران و آمریکا به میز مذاکره در مرحلهای است که نمیتوان آن را صرفاً یک بنبست تاکتیکی دانست، بلکه نوعی قفل ساختاری برآمده از تحولات چند سال اخیر است. در مورد خطوط قرمزی که امکان مانور در عرصه دیپلماسی را محدود میکند تاکید مکرر بر اینکه مذاکره تنها زمانی معنا پیدا میکند که آمریکا تغییری اساسی در سیاست داشته باشد، در واقع بازتابی از همان تصور عمومی است که مذاکره به عنوان یک راهحل تلقی نمیشود، بلکه یک ابزار ثانویه و تابع واقعیتهای قدرت در این زمینه است. بازتولید همان دایره باطل فشار/مذاکره/امتیاز که در تجربیات قبلی کاملاً بی اثر بوده است.
وی افزود: از سوی دیگر، آمریکا نیز با یکسری شرایط وارد میدان شده است که عملاً از دیدگاه تهران معادل مطالبه «تغییر اساسی در رفتار» است؛ یعنی چیزی نزدیک به آنچه در سالهای گذشته در قالب «مذاکره جامع» یا «مذاکره در سطوح موشکی ایران در سطحی فراتر از برنامه هستهای، کاهش برد برنامه هستهای ایران، کاهش برد برنامه هستهای در همهچیز» مطرح شده بود. برجام و محدود کردن یا توقف حمایت ایران از محور مقاومت، این مجموعه شرایط نه تنها برای تهران غیرقابل قبول است، بلکه با مبانی امنیت ملی و استراتژی دفاعی کشور تضاد اساسی دارد. غیرقابل مذاکره، حتی در مذاکرات مقدماتی قرار نگیرد.
ایران حاضر نیست تسلیحات و موشک های اساسی خود را از دست بدهد
این تحلیلگر ارشد سیاست خارجی در ادامه گفت: اگرچه در ادبیات رسمی ممکن است بتوان در برخی زمینهها از جمله سطح همکاری با آژانس یا حوزه فعالیتهای هستهای بحث کرد، اما حوزه موشکی عملاً به یک ستون ثابت در معماری امنیتی ایران تبدیل شده است. بقای کشور در برابر تهدیدات احتمالی را تضمین می کند، به همین دلیل، این تصور که ایران حاضر است این ابزار اساسی را در فضای فشار، تحریم و تهدید تضعیف کند، اساساً با منطق سیاست خارجی کشور ناسازگار است، حتی اگر تمایلی به گفت وگو داشته باشد، سقف انتظارات ایران اجازه نخواهد داد که این حوزه به موضوع مذاکرات بین المللی با ایران برسد پایین ترین سطوح ممکن
وی افزود: سفر آتی بنیامین نتانیاهو به آمریکا نیز از اهمیت ویژه ای برخوردار است. نتانیاهو تلاش خواهد کرد تا پرونده ایران را به جایی برساند که هزینه عقب نشینی یا نرمش برای دولت جدید واشنگتن افزایش یابد. در سال های اخیر اسرائیل به طور فزاینده ای از سیاست “ایران به عنوان تهدید محوری” پیروی کرده و با برجسته کردن محور تنش و تمرکز برخی از تانک های مطالعاتی آمریکا در جهت فشار دادن به ایران، تلاش کرده است تانک های فکری ایران را به سمت مرکز مطالعاتی سوق دهد. این تغییر رویکرد به جای تمرکز بر «کمان» یعنی محور مقاومت، ناشی از دو عامل است: اول، ناکارآمدی سیاستهای گذشته در محدود کردن نفوذ منطقهای ایران، و دوم، این باور که بدون تغییر در محاسبات راهبردی تهران، هیچکدام از آنها هیچ نتیجهای از پیش نخواهد داشت. بلکه دوره شکل گیری مجدد قواعد بازی است که ایران بر روی خطوط قرمز امنیتی خود ایستاده است و آمریکا نیز به دنبال تعریف مجدد معماری مهار در آینده است، نمی توان انتظار داشت که یک راه حل سریع و ساده یا مبتنی بر امتیازدهی یکجانبه از آن خارج شود. دو طرف این معادله.”





