عصر ایران در مطلبی از ضد گلوله بودن خودروی سعید جلیلی انتقاد کرده و آن را مخالف ساده زیستی وی دانسته است.
این وبسایت خبر آورده است: ماجرای ساده زیستی سعید جلیلی با بیرون آوردن دم خروس خودروی ضدگلوله ابعاد جدیدی پیدا کرده است. ابتدا رشیدی کوچی این موضوع را اعلام کرد و گفت دو دستگاه خودروی بنز برای ضدگلوله سازی تیبا وی هزینه شده است. دفتر جلیلی در پاسخ اعلام کرد که اولاً تیبا نبوده و پراید بوده و ثانیاً در سال 1388 برای جلوگیری از ترور جلیلی و نه به درخواست او، بلکه تحت فشار نهادهای نظارتی، خودروی وی تنها 8 میلیون تومان ضد گلوله شده است.
مجتبی ذوالنوزی نماینده اصولگرایان مجلس نیز گفت: خودروی موسوم به «پراید ضد گلوله» که وی استفاده کرده، قیمتی بیش از خودروی بنز ضد گلوله دارد. چیزی که بچه های حزب اللهی به ما می گفتند این بود که آقای جلیلی سوار پراید بود، بعد گفتند فلان فرش مسئول فلانی است. هزینه پراید ضد گلوله سعید جلیلی بیشتر از بنز ضد گلوله است.
وی با انتقاد از استفاده جلیلی از خودروی ارزان قیمت افزود: قبول دارم پیامی که به جامعه داده می شود که مسئولان می توانند پراید سوار شوند ارزشمند است اما اگر واقعا پراید سوار شویم.
چند نکته به ذهنم میرسه:
1- اگر بخواهیم مثل جلیلی و منتقدانش صرفاً به بحث مالی بپردازیم، میتوانیم با خواندن اینکه فقط 8 میلیون تومان برای خودروی جلیلی هزینه کردهاند، چشمپوشی کنیم، اما وقتی یادمان میآید که این 8 میلیون بیارزش امروز در سال 1388 خرج شده است، شروع به محاسبه میکنیم تا ببینیم معادل امروز چقدر است؟
در اواسط سال 1388 هر قطعه سکه بهار آزادی حدود 320 هزار تومان بود. یعنی با 8 میلیون تومان می شد 25 سکه تمام بهار آزادی را خرید که به قیمت امروز 3 میلیارد و 350 میلیون تومان است.
بنابراین، اگر به ارزش روزانه پول نگاه کنیم، مبلغ قابل توجهی برابر با حقوق ماهانه حدود 200 کارگر است. بنابراین نمی توان این واقعیت را پنهان کرد که پول زیادی خرج نشده است. خرج شده، بیش از حد؛ به این عدد و ارقام سند می گویند.
2- دفتر جلیلی گفته خودش نمی خواست ماشینش ضد گلوله باشد اما نهادهای نظارتی به او فشار آوردند و او هم زیر بار ضدگلوله ساختن ماشین رفت.
هر چند فراموش کرده اند که در آن زمان سعید جلیلی دبیر عالی ترین نهاد امنیتی کشور یعنی شورای عالی امنیت ملی بود و معلوم نیست کدام نهاد بالاتر توانسته به او فشار بیاورد تا جایی که جلیلی علی رغم میل باطنی، ماشینش را ضد گلوله کرد!
3- بدیهی است که مقامات عالی کشور باید در مقابل تهدیداتی مانند ترور مصون بمانند و جلیلی نیز در آن زمان دبیر شورای عالی امنیت ملی بود و باید از وی محافظت می شد.
سوال اینجاست که چرا از خودروهای ضدگلوله موجود استفاده نشده و در بین همه خودروها از پراید برای ضدگلوله شدن محل استفاده شده است؟
آیا پاسخ می تواند چیزی جز این باشد؟ «هیچ خودرویی مثل پراید نمی تواند یک مقام مسئول را مردمی و ساده نشان دهد، حتی اگر معادل ۱۸ سال حقوق یک کارگر را صرف تغییرات داخل آن کنند (بر اساس برابری قیمت سکه فعلی و حقوق پایه یک کارگر متاهل در ایران) و اگر بر اساس دلار محاسبه کنیم، حدود ۵.۵ سال می شود.
4- مسئله اصلی میزان هزینه نیست. اصلا این ارقامی که می گوییم در مقابل سرمایه سوزی که جلیلی و امثال او در این سال ها انجام داده اند، چیزی نیست. نکته اصلی در مورد ریاکاری نهادینه شده در نظام حکومتی است. سال هاست که با ماشین پرایدش برای یک زندگی ساده ژست گرفته و به دنیا و آدم القا کرده که من مدیری هستم که به بیت المال دسترسی دارم، اما دست دراز نمی کنم و مثل کارگر (بخوانید رای دهنده) سوار پراید معمولی هستم! اما نگویید صدها برابر حقوق ماهیانه اش را در این ماشین به ظاهر ساده و اشتباه خرج کرده است.
اگر جلیلی به عنوان دبیر شورای عالی امنیت ملی با بنز ضد گلوله رانندگی می کرد هیچکس به او خرده نمی گرفت اما اینکه ظاهر ماشینش مردم را فریب می دهد و باطن چیز دیگری است مصداق بارز نفاق است. این چیزی است که مردم را آزار می دهد، نه او و امثالش که سوار مجتمع مدرن شوند و از تمام امتیازات مدیریت لذت ببرند.
مردم می گویند: ای کاش مسئولان ما در بهترین خانه ها زندگی می کردند، بهترین ماشین ها را سوار می شدند، شیک ترین لباس ها را می پوشیدند، بهترین امکانات را برای خانواده هایشان فراهم می کردند، اما در عین حال بهترین تصمیم ها را برای کشور می گرفتند و بهترین کارکردها را برای پیشرفت کشور و آبادانی مردم داشتند. اگر سوار غرور شوی و کشور را به چاه تحریم بیندازی چه دردی از مردم دوا می کند؟ بعداً معلوم شود که آن غرور آنقدر هم غرور نبود!
5- غرور ضد گلوله وارد ادبیات سیاسی ایران شد و شاید از این به بعد هر مسئولی که تظاهر به کار دیگری می کند اما وقتی به خلوت می رود، بتوان گفت: باور نکنید، غرورش ضد گلوله است!
6 – واقعا! این خودروی پراید که با پول بیت المال ضد گلوله است مال جلیلی است؟ اگر برای اوست چرا باید خودروی شخصی با هزینه بیت المال ضدگلوله شود و اگر برای دبیرخانه شورای عالی امنیت ملی است الان کجاست؟ و اینکه تیبای سواری هم ضد گلوله است یا خطر ترور از بین رفته است؟
7- و پایان این بحث که به شخص جلیلی مربوط نمی شود، اما بی ارتباط با ماجرای حاضر نیست، این است که چرا مردم کشور ثروتمند ایران باید به حدی از ناآگاهی رسیده باشند که پراید و تیبا – که هیچ جایگاه استانداردی در دنیای مدرن خودرو ندارند – باید خودروی عموم مردم و دولتمردان باشند تا خود را محبوب نشان دهند؟! جای تاسف است که حتی ماشین هم به حسرت تبدیل شده است!





