بازجویی‌هایی که به مرگ رئیس دانشگاه تهران ختم شد

کودتای 28 مرداد 1332 یکی از دو کودتای ننگین تاریخ معاصر ایران است که هر دو توسط خانواده پهلوی پدر و پسر انجام شد.

کودتایی که علاوه بر نیروهای سیاسی، برخی از خردمندان این دیار از جمله علی اکبر دهخدا را نیز به خاک و خون کشید و نشان داد که چگونه شبه دموکراسی و شبه مدرنیته سلطنت با خردمندان آن ناهماهنگی ایجاد کرده است.

لغت نامه و ضرب المثل و حکم مهمترین پروژه دهخدا است

به گزارش خبرآنلاین؛ علی اکبر دهخدا معروف به دخو (لقب او در نشریه؛ مخفف دهخدا) شاعر، طنزپرداز، روزنامه‌نگار و مبارز سیاسی بود که فعالیت خود را از دوره قاجار آغاز کرد و در دوره محمدعلی شاه مجله صوراسرافیل را منتشر کرد. صور اسرافیل پس از 13 ماه به دلیل انتشار مطالبی علیه استبداد شاه دستگیر و سردبیر آن جهانگیرخان صور اسرافیل به دستور محمدعلی شاه اعدام شد.

پس از آن دهخدا به سوئیس رفت و سه شماره دیگر از صوراسرافیل را در آنجا منتشر کرد. با سقوط قاجاریه و روی کار آمدن پهلوی، دهخدا به ایران بازگشت و تا سال 1311 چهار جلد از «امهول و حکم» را منتشر کرد. بازگشت دهخدا به ایران مصادف با آغاز مشروطیت بود. دهخدا را از نوادگان شیخ هادی نجم آبادی می دانند که نقش مهمی در نهضت مشروطه داشت. دهخدا در خاطرات خود «تربیت فکری» او را به شیخ هادی «طائب صراط» نسبت داده و او را به همراه دو مرشد دیگرش «موجودی استثنایی» خوانده است.

دهخدا پس از پایان جنگ جهانی اول از فعالیت های سیاسی کناره گیری کرد و در زمان رضاشاه به کارهای علمی، ادبی و فرهنگی پرداخت. در این دوره بود که به عنوان یک سیاستمدار معتدل وارد عرصه سیاست ایران شد. او یکی از روشنفکران معروفی است که با سیاستی معتدل، یک پا در قدرت و یک پا در میان مردم داشت و سعی می کرد همیشه از منافع ملی دفاع کند.

از این رو در سال 1306 مدرسه سیاسی به مدرسه عالی حقوق و علوم سیاسی تغییر نام داد و ریاست آن را علی اکبر دهخدا بر عهده داشت. در سال 1314 به عضویت فرهنگستان ایران انتخاب شد. از بدو تأسیس دانشگاه تهران در سال 1313 تا سال 1320 ریاست دانشکده حقوق و علوم سیاسی را بر عهده داشت و در این سال از خدمات دولتی بازنشسته شد و به کار فرهنگ لغت پرداخت.

دیدار دهخدا از دکتر مصدق

در همین دوران بود که در پاسخ به سؤالات دوستانش مبنی بر اینکه چرا شعر و نثر به سبک آنچه در صور اسرافیل منتشر می کند، نمی نویسد، گفت: در این زمان افراد زیادی هستند که حاضرند وقت و انرژی خود را صرف شعر نویسی و مقاله نویسی می کنند و باید در روزنامه ها و مجلات چاپ کنند، اما شاید کمتر کسی باشد که بخواهد و بتواند با نوشتن آثاری مانند ضرب المثل، یک کار دشوار، طاقت فرسا و پرهزینه را تحمل کند. دهخدا در اولین کنگره نویسندگان ایران در تیرماه 1325 در هیئت مدیره شرکت کرد.

مهمترین پروژه دهخدا کار روی «لغت نامه» است. پروژه ای که عمر گرانبهای خود را صرف تدوین آن کرد. بر اساس گزارش های تاریخی و به نقل از موسسه دهخدا، دهخدا به تنهایی در خانه خود لغت نامه را جمع آوری می کرد و نتایج تحقیقات خود را بر روی برگه ها می نوشت و پس از جمع آوری بیش از دو میلیون برگ یادداشت، دهخدا به فکر چاپ آن افتاد. ورق هایی در قالب کتاب اما بودجه این کار را نداشت.

به نظر می رسد خرد و نه وابسته به رانت قدرت، او را به گونه ای تحت فشار قرار داده است که به دلیل کمبود سرمایه توانسته تنها یک جلد از فرهنگنامه را منتشر کند. دهخدا با رنج بسیار اندکی سرمایه جمع کرد و جلد اول لغت نامه خود را در سال 1319 منتشر کرد. وی در سال 1320 از مدرسه عالی حقوق و علوم سیاسی بازنشسته شد و همچنان در تلاش بود برای چاپ سایر مجلدات لغت نامه به دست آورد. نداشتن سرمایه لازم باعث شد که تمام ثروت زندگی خود را به مجلس شورای ملی بسپارد: «در سال 1324 میلیون ها صفحه را که حاصل تحقیقاتش در تدوین فرهنگ لغت بود به ملت ایران هدیه کرد و به مجلس شورای ملی سپرد. “

پاداش روشنفکران، نویسندگان و مسئولان، زندان و کاهش حقوق

او یکی از روشنفکران معروفی است که با سیاستی معتدل، یک پا در قدرت و یک پا در میان مردم داشت و سعی می کرد همیشه از منافع ملی دفاع کند. فراستخواه در کتاب کنشگران مرزی نیز به تحلیل دهخدا در میان فعالان مرزی می پردازد. به گفته فراستخواه و مسئولیت هایی که در زندگی خود داشته است، مؤسسه فرهنگ لغت «کارکردی در فضای میانی بین نظام حکمرانی از یک سو و حیات مدنی، فکری، فرهنگی و اجتماعی جامعه از سوی دیگر است. دست ص 32 و 220» یکی از مهم ترین فصول زندگی دهخدا، ارتباط او با دکتر محمد مصدق، رهبر نهضت ملی شدن نفت ایران است.

او که به زبان و ادبیات فارسی علاقه مند بود، مسئولیت فکری و نقد قدرت و ظرفیت سازی و اصلاح آن در کنار اصلاح جامعه، باعث شد از شرایط زمانه خود غافل نشود و وارد عرصه سیاست شود. یکی از نکات برجسته زندگی دهخدا حمایت از محمد مصدق در دوران نخست وزیری اوست. این دوستی برایش گران تمام شد. شفیعی کدکنی در دهمین مراسم بزرگداشت علی اکبر دهخدا گفت: دهخدا شکست خوردیم، دهخدا چوب همکاری، دوستی و عشق دکتر محمد مصدق را خورده و می خورد.

در وقایع کودتای 28 مرداد 1332 علیه دکتر مصدق، علی اکبر دهخدا دستگیر و مورد بازجویی های فراوان قرار گرفت و جراحات زیادی متحمل شد. مستمری دهخدا را قطع کردند و او را از سخنرانی و کار در اجتماعات منع کردند و هر از چند گاهی برای پاسخ به سوالات به کلانتری احضار می شد.

محمد دبیرسیاقی پژوهشگر موسسه دهخدا می نویسد: آخرین بار در 25 مهر 1332 بود که ایشان را به دادسرا دعوت کردند و پس از ساعت ها انتظار و پاسخ به سؤالات مکرر، رنجور و خسته به خانه بازگرداندند. و او را در راهروی خانه رها کرد و پیرمرد را که بی خبر از هوش رفت، ساعت ها روی زمین ماند تا اینکه خادمی که برای انجام مراسم صبحگاهی برخاسته بود، جسد در حال تجزیه او را به داخل برد و به خانواده اطلاع داد. پس از این واقعه، دهخدا بر اثر ذات الریه شدید در 16 اسفند 1334 درگذشت.

محمدرضا شفیعی کدکنی و علی اکبر دهخدا

پهلوی دوم به دلیل همراهی دهخدا با مرحوم مصدق، چنان نقره داغی از او ساخت که سرمشقی برای سایر متفکران این کشور باشد. متفکری که سالیان متمادی از عمر خود را صرف عظمت ایران و ایرانی کرد. به همین دلیل است که کدکنی در پیامی به دهمین مراسم بزرگداشت علی اکبر دهخدا درباره او گفت: بارها فکر کرده‌ام و گفته‌ام و شاید نوشته‌ام که در قرن بیستم کسانی که مفهوم ایران را از نظر فرهنگی حفظ کرده‌اند و گسترش داده‌اند. منشأ بقا و تداوم و جاودانگی آن شده اند، مردمی هستند که باید در کنار بزرگان قدیمی خود چون فردوسی، نظامی، سعدی و حافظ به آنها احترام بگذاریم و به اندازه خدماتی که به فرهنگ ملی خود کرده اند قدردان آنها باشیم. که جامعه بداند ملت ایران قدردان پاسداران فرهنگ ملی خود است، من فکر می کنم اگر معدل تمام تلاش هایی که در این قرن برای پاسداری از فرهنگ ملی ما انجام شده است، گرفته شود، قطعاً علی اکبر دهخدا این را دارد. بالاترین جایگاه در این برآورد

این قول کدکنی برای دانشجویان و اساتید رشته ادبیات فارسی، علاوه بر ضرب المثل ها و لغت نامه، یادآور 20 اثر مهم دیگر دهخدا از جمله صحیح دیوان منوچهری، صحیح دیوان حافظ، صحیح دیوان سید حسن است. غزنوی، صحیح دیوان مسعود سعد، تصحیح دیوان سوزنی سمرقندی، تصحیح دیوان فرخی سیستانی، تصحیح دیوان بن یمین، تصحیح المفردات فارس اسدی، تصحیح صحاح الفارس، تصحیح صحاح الفارس، تصحیح دیوان فرخی سیستانی. یوسف و زلیخا و… به همین دلیل است که می گوید: «اگر دهخدا متعلق به فرهنگ دیگری بود، اهل آن فرهنگ، هر چقدر هم که عقب مانده بودند، بیشتر از ما به او احترام می گذاشتند. نسل های آینده باید این شکست را جبران کنند و هنوز هم هیزم همکاری و دوستی و عشق دکتر محمد مصدق را می خورد.

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *