آدولف هیتلر قبل از ورود به دنیای سیاست آرزو داشت که یک هنرمند حرفه ای شود، اما دو بار نتوانست در آکادمی هنر وین پذیرفته شود. نقاشی های او اگرچه از نظر فنی خوب بود، اما از نظر مسئولان آکادمی فاقد اصالت، پویایی و روحیه بود.
به گزارش فرادید، او روی جزئیات معماری و اشکال هندسی تمرکز داشت، اما تمایلی به کشیدن آدم ها نداشت. او مخالف سرسخت هر چیزی انتزاعی و غیرواقعی بود و معتقد بود که هنر باید از نظر بصری دلپذیر، آموزشی و مبتنی بر معیارهای نئوکلاسیک زیبایی و هماهنگی باشد.
نقاشی محل اقامت کوه، اثر هیتلر، 1926
در واقع، این علایق هنری خود هیتلر بود که اساس ایدئولوژی هنر آلمان در دوران حکومت او شد. اندکی قبل از به قدرت رسیدن هیتلر، گروهی از روانپزشکان اروپایی تحقیقاتی را روی آثار هنری بیماران بیمارستان روانی انجام دادند. نظریه آنها این بود که با بررسی سبک طراحی و ویژگی های خاص آن، یک متخصص پزشکی می تواند تشخیص دقیق و منشا بیماری را مشخص کند.
نقاشی خیابان درسدن اثر کرشنر (نمونه ای از آثاری که نازی ها با بیماری روانی مرتبط می کردند)
دانشمندان نازی این نظریه مشکوک را فراتر بردند و آن را وارونه کردند. به عقیده آنها هنر مدرن با تناسبات مخدوش و اشکال غیرواقعی خود در واقع نشانه انحطاط ذهنی بود. این نوع هنر را محصول تبلیغات دشمن برای نابودی ملت آلمان معرفی کردند.
یکی از آثار مودیلیانی که مانند آثار کرشنر منحط و بیمار به حساب می آمد
به عنوان مثال، نقاشی هایی از آمادئو مودیلیانی و ارنست لودویگ کرشنر برای اثبات این موضوع در کنار عکس های افراد دارای معلولیت ذهنی قرار داده شد. نمادگرایی فرانسوی نیز به عنوان هنر اخلاقی فاسد و منحط محکوم شد. اما دشمنان اصلی نازی ها هنرمندان دادائیست بودند که آشکارا موضع ضد جنگ خود را نشان دادند و عمداً قوانین هنر را زیر پا گذاشتند.
هنر عامه پسند؛ رئالیسم و رمانتیسم
هیتلر و پیروانش با تحلیل هنر از دریچه نظریههای نژادی و ایدئولوژیک، فهرست کوتاهی از «اشکال هنری قابل قبول» را ارائه کردند. هنر پذیرفته شده توسط نازی ها هنری بود که به جای زندگی شهری، طبیعت و تاریخ آلمان را تجلیل می کرد. هنری که به جای «شهوت» مفهوم «مادری» را به نمایش می گذارد و به جای ترکیب بندی های اکسپرسیونیستی تحریف شده، بدن های سالم و ایده آل را به نمایش می گذارد. از جمله جنبش های هنری پذیرفته شده در آن زمان «رمانتیسم آلمانی» بود که ادعا می شد بر روح ملت تکیه دارد.
سرگردان بر فراز دریای مه، اثر کاسپر دیوید فردریش؛ نمونه ای از سبک رمانتیسیسم آلمانی که مورد پسند هیتلر بود
با وجود نفرت هیتلر از بیشتر آثار سمبولیست اروپایی، آرنولد بوکلین نقاش سمبولیست آلمانی یکی از هنرمندان مورد علاقه او بود. او یکی از سیزده نسخه اثر معروف «جزیره مردگان» را در مجموعه شخصی خود نگهداری می کرد. هیتلر در آثار بوکلین تصویری ایده آل از طبیعت آلمانی، آرمان های ملی و اساطیر اولیه آلمان را دید. این نقاشی اکنون در گالری ملی Alte در برلین به نمایش گذاشته شده است.
جزیره مردگان، نوشته بوکلین. یکی از محبوب ترین آثار هیتلر که یکی از نسخه های اصلی آن در مجموعه شخصی او بود
هیتلر برای جدا کردن هنر قابل قبول از هنر منفور “منحط”، کمیسیون ویژه ای را به رهبری یکی از هنرمندان و نقاشان مورد علاقه خود، آدولف زیگلر، تشکیل داد. زیگلر یک مبارز سرسخت علیه هر چیزی انتزاعی و غیرواقعی بود، که عمدتاً کودکانی با گونههای گلگون را به تصویر میکشید که توسط مادران آلمانی “بی عیب و نقص” در آغوش گرفته بودند و صحنههایی خیالی از دوران باستان.
نمونه ای از کار زیگلر که ارزش های “مادری” و “سلامتی” را نشان می دهد.
قبل از به قدرت رسیدن نازی ها، زیگلر هنرمندی با آرزوهای مدرن بود، اما معلمانش او را بی استعداد و بی اصیل می دانستند. بنابراین اکنون زیگلر به عنوان یک مدیر عمومی احساس راحتی و موفقیت بیشتری می کرد و در نهایت توانست بر کسانی که او را همتای خود نمی دیدند تسلط یابد. در زمان زیگلر، اکثر هنرمندان آوانگارد یا از نقاشی منع میشدند (با یگانهای پلیس ویژه که به استودیوهای آنها یورش میبردند و بررسی میکردند که آیا برسهایشان خیس است) یا کلاً کشور را ترک میکردند.
نمایشگاه هنری منحط
در سال 1937 در مونیخ، کمیسیون آدولف زیگلر نمایشگاه بزرگی از آوانگاردترین و جسورانه ترین هنرهای مدرن را افتتاح کرد. نمایشگاهی با عنوان “هنر منحط” در واقع هشداری بود در مورد هنرمندان فاسد و بیمار روانی که به دنبال تضعیف فرهنگ آلمان بودند. هر اتاق نمایشگاه نشان دهنده دلیل خاصی برای «منحط» تلقی شدن بود: آثاری که نازیها آنها را مسخرهکننده کارگران آلمانی میدانستند، نقاشانی که زنانگی را تحقیر میکردند، یا مجسمهسازانی که ایدهآل نژادی جدیدی را در قالب یک مرد آفریقایی ترویج میکردند.
متصدیان نمایشگاه «هنر منحط» در حال جابجایی اثری از امیل نولده هستند
متولیان این نمایشگاه تاکید کردند که هنرمندان آوانگارد اغلب از هنرهای غیر غربی الهام میگرفتند و به همین دلیل از نژادهای پایینتر تقلید میکردند و انحطاط خود را نشان میدادند. در غرفه ای در کنار این نمایشگاه، نمایشگاه جانبی با عنوان «هنر بزرگ آلمان» نمونه هایی از دستاوردهای هنری «واقعی» را به نمایش گذاشت.
اثری از ماکس ارنست; ارنست یکی از هنرمندانی بود که آثارش در نمایشگاه هنر منحط به نمایش گذاشته شد
نمایشگاه هنر منحط بیش از ششصد اثر را به نمایش گذاشت و موفقیت بزرگی داشت و در شش هفته اول خود یک میلیون بازدیدکننده را به خود جذب کرد. پس از مونیخ، نمایشگاه در سراسر آلمان سفر کرد و قرار بود در ایتالیای فاشیستی نیز به نمایش درآید. با این حال، بنیتو موسولینی دیکتاتور ایتالیایی از حضور آیندهگرایان ایتالیایی آزرده خاطر شد و از میزبانی نمایشگاه خودداری کرد. برخلاف هیتلر، موسولینی همه اشکال هنر را برای اهداف تبلیغاتی مفید می دید.
بازدید مقامات نازی از نمایشگاه هنر منحط
با این حال، علیرغم محکومیت آشکار آنها از هر چیز آوانگارد، مقامات نازی در مورد پول درآوردن انعطاف بیشتری داشتند. پس از فهرست نویسی هزاران اثر هنری غارت شده و مصادره شده، آنها با ارزش ترین آنها را به موسسات فرهنگی خارجی از جمله موزه هنر مدرن نیویورک فروختند. برخی از آنها در آرشیوهای آلمان به عنوان موضوع تحقیق برای تئوری های انحطاط باقی ماندند و برخی سوزانده و نابود شدند.
تقلب و جعل؛ مورد هان وان میهرن
در حالی که برخی از هنرمندان آوانگارد تحت فشار قدرت جدید رنج می بردند، برخی دیگر آماده بودند از این موقعیت به نفع خود استفاده کنند. جمع آوری آثار مصادره شده یک سرگرمی رایج در میان مقامات عالی آلمان نازی بود. هرمان گورینگ، بنیانگذار گشتاپو و فرمانده نیروی هوایی آلمان، شگفت انگیزترین مجموعه را داشت که تنها از مجموعه شخصی هیتلر پیشی گرفت. گورینگ تقریباً هر چیزی را جمع آوری می کرد، اما او به ویژه به نقاشی های استاد قدیمی علاقه داشت.
ون میکرن در حال کشیدن نقاشی جعلی منسوب به ورمیر
در همان زمان، در آمستردام تحت اشغال نازی ها، هنرمند دیگری که مانند هیتلر و زیگلر، غرور زخمی داشت، سرانجام رسالت خود را یافت. هان ون میکرن یک نقاش محافظه کار میانه رو بود که آرزو داشت به صفوف بزرگانی مانند رامبراند بپیوندد. در دهه 1930، مگرن که از شهرت و پول سرخورده شده بود، شروع به جعل نقاشی های یوهانس ورمیر کرد.
وقتی گورینگ متوجه شد که مگرن تابلویی از ورمیر را در اختیار دارد، آن را با 137 اثر از مجموعه خصوصی خود مبادله کرد و معتقد بود که این نقاشی اصیل است. ون میچرن که از آثار جعلی ثروت زیادی به دست آورده بود، در سراسر اروپا ملک خرید و مهمانی های مجلل برپا کرد. با این حال، پس از شکست آلمان در جنگ استقلال هلند، او به دلیل فروش اموال فرهنگی هلندی به دشمن محاکمه شد و مجبور شد اعتراف کند که آثار تقلبی هستند.
مقاومت پنهان کلود کان
با این حال، همه هنرمندان بین اطاعت از رژیم و فرار از کشور یکی را انتخاب نکردند. برخی از هنرمندان ترجیح دادند در خانه بمانند و با استفاده از ابزار و روش خود با دشمن بجنگند. یکی از مشهورترین هنرمندانی که برای مقاومت ضد نازی کار کرد، عکاسان فرانسوی کلود کان و مارسل مور بودند. کائون و مور چند عکاسی بودند که به سبک سوررئالیستی کار می کردند. آنها قبل از نقل مکان به جزیره جرسی در سال 1937، یک حرفه پربار و هیجان انگیز در پاریس داشتند.
نمونه ای از عکس های کائون
زمانی که نازی ها جزیره را تصرف کردند. کائون و مور به جای پنهان شدن، یک پروژه تبلیغاتی مخفی را با هدف تضعیف موقعیت نیروهای اشغالگر راه اندازی کردند. آنها شخصیت خیالی یک سرباز آلمانی به نام “سرباز بدون نام” را خلق کردند که ظاهراً از دولت آلمان و ایده آل های آن ناامید شده بود. این سرباز ناموجود و خیالی جملاتی ضد جنگ و نازی نوشت و بین دیگر سربازان پخش کرد. کائون و مور هزاران اعلامیه را چاپ و توزیع کردند و تصویر یک توطئه بزرگ را خلق کردند. در سال 1944 مور و کائون به دلیل فعالیت هایشان دستگیر و به اعدام محکوم شدند، اما این حکم هرگز اجرا نشد زیرا جرسی چند ماه بعد آزاد شد.
موضوع میراث نازی ها
موضوع حفظ یا محو میراث رژیم نازی برای متصدیان و مورخان هنر آلمان بسیار مهم است. در حالی که برخی ترجیح می دهند به طور کامل موضوع را نادیده بگیرند، برخی دیگر سعی می کنند برخی از پروژه های دوران نازی را تحقیق کرده و حتی احیا کنند تا بفهمند چگونه ممکن است. در سال 1991، موزه هنر لس آنجلس بازسازی نمایشگاه هنر منحط 1937 را افتتاح کرد. موزه از کاتالوگ اصلی و سوابق به جا مانده از نمایشگاه مونیخ استفاده کرد. با این حال، این کار آسانی برای متصدیان نبود، زیرا برخی از آثار از سالهای حکومت نازیها در امان نماندند و برخی دیگر با عناوین مختلف فهرست شده بودند و توضیحات دقیقی نداشتند.