خلاصه کتاب: هنر تفکر واضح

خلاصه کتاب: هنر تفکر واضح

نکته: خواندن خلاصه این کتاب برای مخاطب ایرانی حدود 10 دقیقه زمان می برد.

سوال اصلی: چرا تصمیم گیری مانند یک خلبان جنگنده برای من مفید است؟

آیندهدر دنیای پویا و پرخطر جنگنده های نیروی هوایی، تصمیمات لحظه ای می تواند به معنای تفاوت بین مرگ و زندگی باشد. هیچ کس این را بهتر از هازارد لی خلبان جنگنده اف-16 و اف-35 نمی داند.

به گزارش میهن تجارت به نقل از Blainquist; اگرچه احتمال اینکه خودمان را پشت فرمان یک هواپیمای مافوق صوت که مسئول نجات یا انهدام یک هدف با اولویت بالا است پیدا کنیم بسیار کم است. اما به ناچار با موقعیت‌هایی مواجه می‌شویم که نیاز به تصمیم‌گیری‌های پیچیده داریم – اغلب بدون تمام اطلاعاتی که می‌خواهیم، ​​در زمانی کمتر از ایده‌آل، و تحت فشار بیشتر از آنچه می‌خواهیم. اما واقعیت این است که در دنیای ما که به سرعت در حال تغییر است، توانایی تصمیم گیری خوب روز به روز اهمیت بیشتری پیدا می کند. کسانی که می توانند شفاف و انتقادی فکر کنند موفق خواهند شد.

خلبانان جنگنده، بنا به ضرورت، در خط مقدم تئوری تصمیم گیری و آموزش هستند. این منطقی است، زیرا در حالی که استعداد ذاتی قطعا کمک می کند، این قضاوت برتر است که در نهایت کسانی را که در خط مقدم زنده می مانند از کسانی که این کار را نمی کنند جدا می کند.

پس از چندین دهه تکرار و آزمایش، نیروی هوایی یک مدل تصمیم گیری ساده به نام “مارپیچ” را توسعه داد. ACE تعریف کرده است که به خلبانان جنگنده دستور می دهد ابتدا ارزیابی کنند، سپس انتخاب کنند و در نهایت اجرا کنند. طراحی مارپیچ این مدل برای یادآوری اثرات ثانویه و ثالث بسیاری از تصمیمات ما و اهمیت حفظ این درک ایجاد شده است.

بنابراین، در این شکست، چارچوب ACE Spiral را تجزیه می‌کنیم و شما را تشویق می‌کنیم که به این فکر کنید که چگونه می‌توانید اصول اولیه آن را در زندگی خود اعمال کنید. چه به معنای واقعی کلمه خود را در یک منطقه جنگی نجات دهید، چه به صورت استعاری – اما به همان معنا – در خانه یا اداره زندگی خود را نجات دهید، به یاد داشته باشید که ارزیابی، انتخاب و اجرا را به خاطر بسپارید، مطمئناً نتایج بهتری برای همه به همراه خواهد داشت. خواهد آورد

ارزیابی

زمانی که لی دانشجوی خلبانی در آموزش نیروی هوایی بود، درگیری ها یک مراسم روزمره بود. هر روز صبح، دانش‌آموزی به‌طور تصادفی انتخاب می‌شد تا در مرکز کلاس بایستد، یک اورژانس نظری را از مربی خود دریافت کند و از آنها بپرسد که چگونه با آن رفتار کند. عملکرد در این تمرین طاقت فرسا به دقت ثبت شد و نقش اساسی در کار پس از فارغ التحصیلی و پرواز داشت.

همانطور که می توانید تصور کنید، غرفه ها در بین دانشجویان خلبان محبوبیت خاصی نداشتند، اما ابزار آموزشی قدرتمندی بودند. به همین دلیل، خطی که آنها باید با آن باز می کردند – “من کنترل هواپیما را حفظ خواهم کرد و سپس وضعیت را تجزیه و تحلیل خواهم کرد” – در طول دوران حرفه ای لی به عنوان یک خلبان جنگنده به او چسبیده است.

این جمله به قلب اولین مرحله حل مسئله می رسد: ارزیابی دقیق موقعیت. این اولین قدم برای حل هر مشکلی است. لی و همتایانش ممکن است این اصل را برای تصمیم گیری در هوا به کار برده باشند، اما ارزیابی بی طرفانه به همان اندازه برای تصمیم گیری در خانه یا محل کار مهم است.

البته، غیرعادی نیست که بخواهید بلافاصله پس از بروز مشکل اقدام کنید، اما عجله برای اقدام بدون جمع‌آوری تمام داده‌های موجود و ایجاد یک مدل ذهنی خشن می‌تواند به نتیجه آسیب برساند. در دنیای پرخطر جت های جنگنده، خلبانان به دلیل بی حوصلگی در این مرحله جان خود را از دست داده اند.

در عمل، تجزیه و تحلیل موقعیتی – هرچند حیاتی – نیازی به تمرینی پر زرق و برق ندارد. در واقع، یک مکان عالی برای شروع این است که بین محرک و پاسخ خود یک نفس بکشید.

پس از یادگیری غلبه بر انگیزه اقدام فوری، به دانش‌آموزان خلبان آموزش داده می‌شود که تمرکز کنند و به سرعت هر بخش از اطلاعات را یکی یکی در نظر بگیرند. دمای کابین افزایش یافته یا کاهش یافته است؟ آن صدای ارتعاش از کجا هواپیما می آید؟ آیا این بو نشان دهنده وجود آتش یا ازن است؟ هر ارزیابی ممکن است تنها چند ثانیه طول بکشد، اما سرمایه‌گذاری است که وضوح و دیدگاه مورد نیاز را تقویت می‌کند و در مورد خلبانان جنگنده، ممکن است جان آنها را نجات دهد.

ما از نظر شناختی تمایل داریم مشکلات را در اسرع وقت حل کنیم و به محض ظاهر شدن آنها را از بین ببریم. با این حال، همانطور که مدل مارپیچ ACE تشخیص می دهد، بسیاری از تصمیماتی که در دنیای امروز با آن روبرو هستیم، پویا هستند و اثرات ثانویه و ثالثی دارند. در نتیجه، یک لحظه وقت گذاشتن برای توقف، جمع‌آوری داده‌ها و ایجاد یک مدل ذهنی کار، یک لحظه کلیدی است، چه در حال هدایت یک جت مافوق صوت باشید، چه اختلاف نظر با شریک زندگی‌تان یا یک مانع غیرمنتظره برای یک پروژه. شما یک گروه در محل کار هستید.

انتخاب

این داستان در ولایت پروان افغانستان می گذرد. لی و کمک خلبانش که دارای کد شناسایی «کوسه» بودند، پس از یک مأموریت پنج ساعته برای بمباران مرکز فرماندهی طالبان، در حال بازگشت به پایگاه هوایی بگرام بودند. فرود در بگرام در روزهای عادی چالش برانگیز بود، اما آن شب آنها با چالش بزرگتری مواجه شدند. باند اصلی فرودگاه بسته بود و مجبور شدند از باند فرعی کوتاهتر و باریکتر استفاده کنند.

معمولاً این یک مزاحمت جزئی در نظر گرفته می شود، اما قابل کنترل بود. با این حال، لی و شارک بیش از حد انتظار سوخت و مهمات (بمب های باقی مانده از ماموریت) حمل می کردند، به این معنی که باید خیلی سریعتر از حد معمول به فرودگاه نزدیک می شدند. این باعث شد که احتمال خطا برای آنها بسیار کم شود.

هنگامی که آن دو در حال آماده شدن برای فرود بودند، ناگهان رشته های نور نارنجی در مقابل آنها ظاهر شد. چند ثانیه طول کشید تا لی متوجه شد که فرودگاه بگرام مورد حمله قرار گرفته است.

در آموزش خلبانی جنگنده، کادت ها با یک تکنیک تصمیم گیری به نام «پیش بینی سریع» آشنا می شوند که به آنها کمک می کند پس از تجزیه و تحلیل یک موقعیت و ساختن یک مدل ذهنی کار، مسیر عمل را انتخاب کنند.

ایده اصلی پشت این تکنیک تخمین ارزش مورد انتظار گزینه ها با در نظر گرفتن مزایا و معایب احتمالی آنها بر اساس احتمالات است. با این حال، از آنجا که مشکلات دنیای واقعی اغلب پیچیده و با احتمالات نامشخص هستند، دستیابی به دقت کامل اغلب غیرممکن است. بنابراین، پیش‌بینی سریع با استفاده از تقریب، بهترین راه‌حل (البته اغلب ناقص) را انتخاب می‌کند.

لی و کوسه وضعیت خود را ارزیابی کردند. سوخت هر دو هواپیما کم بود و با وجود کوه های بلند اطراف در افغانستان، هیچ مکان امنی برای فرود نداشتند. اساساً آنها دو راه داشتند: یا با سوخت باقی مانده روی باند فرودگاه آسیب دیده فرود بیایند یا قبل از سقوط هواپیما از پایگاه خارج شوند.

لی با استفاده از پیش بینی سریع و محاسبه احتمالات تقریبی، شانس زنده ماندن را در صورت انتخاب گزینه اول در حدود 97 درصد تخمین زد. گزینه دوم، خروج از هواپیما، ظاهرا شانس بیشتری برای زنده ماندن داشت. با این حال، این خطر آسیب جدی و حتی دستگیری توسط نیروهای دشمن نزدیک را نیز به همراه داشت. در مجموع، محاسبات ذهنی لی حدود 15 ثانیه طول کشید و او تنها به خود فرصت داد تا تصمیم بگیرد. او احتمالاً چند فرض اشتباه کرده بود، اما ماندن در آنجا و هدر دادن سوخت در حالی که آنها از سرنوشت خود ناله می کردند به معنای مرگ حتمی بود. لی با رادیو به شارک گفت که با اولین گزینه می روند. خوشبختانه، هر دو زندگی کردند تا داستان را تعریف کنند.

تجربه لی و شارک به وضوح یک مورد افراطی است. اما این داستان حقیقتی را آشکار می‌کند که برای تصمیم‌های شخصی و حرفه‌ای روزمره نیز صدق می‌کند: ما به ندرت با راه‌حل‌های کاملی برای مشکلات خود مواجه می‌شویم. اگر چنین باشد، تصمیم گیری به یک تمرین پیچیده و چند وجهی تبدیل نمی شود.

انسان‌ها غریزه ذاتی برای اندازه‌گیری ریسک و پاداش دارند و این نقطه قوتی است که باید هنگام انتخاب روش به آن تکیه کنیم. اما می توانیم این مهارت را بیشتر به کار ببریم و با تخمین احتمالات و محاسبه مقدار مورد انتظار، احتمال دستیابی به بهترین نتیجه را به حداکثر برسانیم. به یاد داشته باشید که تأخیر یا اجتناب از یک تصمیم، خود یک تصمیم است. حتی یک شانس کوچک و تقریبی موفقیت بهتر از شکست قطعی است.

کارایی

پایگاه هوایی بگرام، افغانستان. 22 نوامبر 1395 زمانی که لی سوار بر F-16 شد، زمان بسیار مهم بود. تنها چند ساعت قبل، یک بمب‌گذار انتحاری به پایگاه هوایی بگرام حمله کرده بود که تعدادی از پرسنل آمریکایی کشته شدند. یک اسکادران هوابرد برای جلوگیری از حملات بیشتر ضروری بود. هنگامی که لی موتور جت را روشن می کرد، متوجه شد که چیزی بزرگ از گوشه چشمش با سرعت حرکت می کند. همانطور که چشمانش با نور کم غروب سرد سازگار شد، متوجه شد که یک کامیون سوخت است، اما نه آمریکایی. خودروهای بمب گذاری شده بزرگ ترین تهدید برای سربازان آمریکایی در جنگ افغانستان بود، به طوری که مردم برای از بین بردن آنها نیاز به تایید بالایی نداشتند. لی در موقعیت دشواری قرار داشت – کامیون سوخت که به سمت او می آمد می توانست تا 40000 پوند سوخت حمل کند و او در یک جت پر از بمب و موشک گیر افتاد. آیا باید ادامه می داد و به سمت کامیون ناشناس حرکت می کرد یا باید سعی می کرد از وسیله نقلیه روبرو جلوگیری کند؟ هنگام تصمیم گیری تحت فشار، اولویت بندی و اجرای قاطع بسیار مهم است. در چنین مواردی، آنچه به عنوان ماتریس آیزنهاور شناخته می شود، می تواند بسیار مفید باشد. ماتریس را می توان به عنوان یک نمودار با فوریت یک کار در محور افقی و اهمیت آن در محور عمودی در نظر گرفت، که چهار منطقه را ایجاد می کند که یک کار می تواند در آن قرار گیرد. ایده این است که وقتی نیاز به اولویت بندی داریم، ابتدا باید روی کارهایی تمرکز کنیم که هم فوری و هم مهم هستند. برای لی، این به معنای تصمیم گیری سریع برای ادامه ماموریت خود با وجود آمدن کامیون سوخت به سمت او بود. هنگامی که وظایف حیاتی را انجام دادیم، می‌خواهیم توجه خود را به کارهای ضروری معطوف کنیم، یعنی کارهایی که فوری نیستند اما همچنان مهم هستند. در مورد لی، این به معنای تکمیل چک لیست هواپیمایش بود. سپس می خواهیم تا حد امکان کارهای فوری اما غیر مهم را به دیگران محول کنیم. در وضعیت پایگاه هوایی بگرام، لی از رادیو برای فراخوانی برای تامین امنیت یک وسیله نقلیه حامل بمب استفاده کرد. در نهایت، ما می خواهیم تمام کارهایی را که فوری یا مهم نیستند کنار بگذاریم. در زمان این حمله نافرجام در سال 2016، هیچ کس نباید یا نمی توانست به چیز دیگری فکر کند. برای موفقیت در زندگی شخصی و حرفه ای خود، باید اولویت بندی و اجرای صحیح را یاد بگیرید. اغلب اوقات، ترس از انجام حرکت “اشتباه” ما را عقب می اندازد، بنابراین برای مبارزه با این ترس، نیروی هوایی به خلبانان خود توصیه می کند که به این جمله توجه کنند: “هیچ مشکلی برای بدتر شدن آن آنقدر بد نیست.” “قطعیت مطلق نادر است، اما ما می‌توانیم با حذف عوامل حواس‌پرتی، واگذاری وظایفی که باعث ایجاد وقفه می‌شوند، و با قاطعیت انجام امور ضروری، شانس نتیجه بهتر را به حداکثر برسانیم. اما امیدواریم که این تصمیم در شرایطی بسیار کم‌خطرتر از تصمیم لی اتخاذ شود. در مواجهه.

خلاصه نهایی

توانایی تصمیم گیری دقیق و کارآمد یکی از با ارزش ترین مهارت ها در دنیای امروز است. با پیشرفت بی‌سابقه جامعه، کسانی که شفاف و انتقادی فکر می‌کنند از مزیت‌های نامتعارفی برخوردارند.

اگرچه تعداد کمی از ما هرگز خود را در موقعیت لی – محکم در کابین خلبان یک جت جنگنده در یک ماموریت پرخطر – خواهیم یافت – همه ما سهم عادلانه خود را از تصمیمات پیچیده در زندگی شخصی و حرفه ای خود خواهیم داشت. و مانند خلبانان جنگنده، ما می توانیم با استفاده از چارچوب “ACE Spiral” شانس خود را برای انجام بهترین حرکات افزایش دهیم.

بنابراین، به هر طریقی که دنیا را به مکانی بهتر تبدیل کردید، به یاد داشته باشید: ارزیابی کنید، انتخاب کنید و اجرا کنید!

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

خبرهای امروز:

نبرد کنونی بین ایران و اسرائیل، جنگ بر سر آینده نظم منطقه است /هرکسی بتواندهزینه‌های زیادی به طرف مقابل وارد کند، برنده این معادله خواهد بود/ قدرت پیش‌بینی‌پذیری تحولات پایین آمده؛ وارد مرحله جدیدی از تحولات می‌شویم که سابقه نداشته/ بخشی از رفتار‌های نتانیاهو با هدف کمک به پیشبرد کمپین ترامپ است

عضو مرکز جیمز مارتین برای مطالعات منع اشاعه: به این ایده رسیده ام که ذخایر سامانه‌های رهگیری Arrow-2 و Arrow-3 اسرائیل یا از ماه آوریل تمام شده‌ یا برای اهداف حساس‌تر ذخیره می‌شوند / هزینه تولید هر موشک رهگیر Arrow-3 حدود ۵۰ میلیون دلار هزینه دارد / ۱۲ موشک رهگیری که آمریکا شلیک کرد هم ۴۰۰ میلیون دلار هزینه دربرداشته