شاخص S&P 500 ایالات متحده در روز دوشنبه 3.1 درصد سقوط کرد که بدترین روز آن در دو سال اخیر است. در بازار سهام ژاپن، شاخص نیکی 12.4 درصد سقوط کرد تا خاطره تلخ «دوشنبه سیاه» و سقوط بازار سهام توکیو در سال 1987 زنده شود.
اما تفاوت سقوط ناگهانی بورس این کشورها با ریزش های مکرر بورس ایران چیست؟ عملکرد سیاستگذاران اقتصادی در مواجهه با این کاهش چگونه بوده است؟ بورس ژاپن و ایالات متحده تنها یک روز بعد همه چیزهایی را که از دست داده بود بازیافت و به روال عادی خود بازگشت. اما چرا بازار سرمایه ایران از آگوست 2019 نتوانسته کمر راست کند؟ «هومن امیدی» تحلیلگر بازار سرمایه با انتقاد از کندی عملکرد سازمان بورس و استفاده مکرر از ابزار محدودسازی دامنه نوسانات، بازار سهام دو کشور ایران و ژاپن را مقایسه کرد، دو کشوری که همیشه در مقابل یکدیگر قرار داشته اند. دیگر در زمینه توسعه
بانک مرکزی باید در حد بورس باشد
هومن عمیدی در گفتگو با اقتصاد 24 می گوید: در بورس سایر کشورها، سیاست های پولی بانک مرکزی می تواند نامرتب باشد و ساختار اقتصاد آنها به گونه ای تعریف شده است که موسسات مالی به طور کامل با و از سیاست های بانک مرکزی پیروی کند. از سوی دیگر بانک مرکزی خود را موظف کامل به مداخله در این موضوعات می داند و مسئولیت بسیار بالایی در قبال سرمایه سرمایه گذاران دارد.
بیشتر بخوانید: شکایت سازمان بورس؛ چرا بورس چهارشنبه تعطیل نشد؟/ تزریق پول صندوق توسعه ملی به بازار سرمایه اثر روانی خود را از دست داده است.
به گفته وی، تغییر 25 درصدی نرخ سود در کشوری مانند ژاپن که به شدت باثبات و باثبات است، می تواند چنین تاثیری بر بازار سرمایه بگذارد. پس از چنین تصمیمی که بازار سهام ژاپن در یک روز سقوط بسیار سنگینی را تجربه کرد، سیاستمداران و اقتصاددانانی که محصول بانک مرکزی بودند احساس مسئولیت کردند و بازار آنها یک روز پس از این اصلاح به سرعت بازگشت. البته پیش از این بورس ژاپن و سایر کشورها با چنین رشد خوبی مواجه بودند. این سقوط اصلاحی نسبت به رشد بسیار بزرگ قبلی است.
سقوط بازار سرمایه ایران 4 ساله شد
این کارشناس بازار سرمایه ادامه می دهد: اما در کشور ما فکر می کنم از مرداد 1398 چهار سال است که بازار منفی شده است در این میان همه از کاندیدای ریاست جمهوری گرفته تا مسئولان دیگر درباره آن صحبت می کنند. اما این بازار کوچکترین پشتیبانی نمی شود و متاسفانه به حال خود رها شده است. ریاست آن بر عهده آقای عشق است که متاسفانه کمترین توانایی و کارایی را در مدیریت این بازار ندارند.
متأسفانه رئیس سازمان بورس نه تنها از حقوق سهامداران حمایت نکرد، بلکه مطالب نادرست و عجیبی از جمله رشد شارپی برای بورس مضر است. از سال 1388 تا به امروز سیاست های غلط وی از جمله دادن مجوزهای عجیب و غریب برای تاسیس صندوق های کلان، کوچکترین کارایی برای بازار سرمایه نداشت و تنها باعث افزایش نرخ سود شد. اینها عواملی است که در این چند سال به بازار لطمه زد.
بانک مرکزی ژاپن از چه ابزاری برای نجات بازار سهام استفاده کرد؟
عمیدی در پاسخ به این سوال که بانک مرکزی ژاپن از چه ابزاری برای نجات بورس استفاده کرد؟ می گوید: ابزار اصلی این است که بیایند بازار، پول بیاورند و هر چه فروشنده دارد بخرند. این موسسات مالی زیرمجموعه و خود بانک مرکزی در چنین مواردی منتظر دستورالعمل، جلسه، هماهنگی و مجوز نیستند. سازوکار به این شکل تعریف شده است که هر وقت این اتفاق افتاد با حمایت سنگین بازار سرمایه همه فروشندگان از بازار خارج و خرید می شوند. مکانیسم این وضعیت شناور که گفتم موجود است. ترتیبات آن بررسی و فکر می شود و به طور خودکار جریان می یابد.
بیشتر بخوانید: رونق صندوق های طلا در روز خونین بورس / طلای 18 عیار آماده رسیدن به 4 میلیون است / ادامه صعود طلای جهانی به واکنش ایران به ترور اسماعیل هنیه بستگی دارد.
وی تصریح می کند: اما اینجا را می گذارند، بازار ده روز می افتد و 30-40 درصد افت می کند. بعد از آن می خواهند جلسه بگذارند و گاهی چند نفر نمی آیند و به جلسه دیگری موکول می شود. بعد از رایزنی های زیاد جلسه بعدی را برگزار می کنند و بعد از آن جلسه می گویند ما از آنها حمایت می کنیم. آن را تایید می کنند و بدون هیچ مکانیزم اجرایی تمام می شود. نمونه ای از این ماجرا را در روزهای اخیر دیدیم. وقتی کشور با یک خطر فورس ماژور مانند حمله تروریستی مواجه است، بازار باید بسته شود و این خروج فعلی بود که اتفاق افتاد.
به جای محدود کردن دامنه نوسان، حجم پایه را افزایش دهید
هومن عمیدی درباره استفاده مکرر از محدودیت دامنه نوسانات به اقتصاد 24 گفت: اگر در مواقع لزوم از ابزاری استفاده کنید ممکن است موثر باشد اما اگر ایده ای ندارید و کاری نمی توانید انجام دهید و باز هم می روید. با همان ابزار، دیگر کار نخواهد کرد.” خودش را گم می کند. نکته بعدی این است که به جای پول آوردن، دامنه نوسانات را محدود کردند. این امر باعث می شود تعدادی از سهام با صف فروش سنگین مواجه شوند و در صف فروش قفل شوند. عملاً حتی کسانی که می خواهند بخرند و تاب بخورند یا بازدهی خوبی داشته باشند باید همین الان متوقف شوند.
به گفته وی، نباید چنین رویه اشتباهی را بارها تکرار کنیم. این بار مثلا بهترین کار این بود که محدوده نوسان را تغییر ندادند و حجم پایه را افزایش دادند. اگر حجم مبنا را 10-15 برابر می کردند باید تعداد بسیار زیادی سهام معامله می شد تا حد نهایی منهای 6 می شد. از طرفی خرید برای هرکسی جذاب بود. نکته مهمتر این بود که چون حجم مبنا پر نمی شد، اگر حجم معاملات کم بود، قیمت نهایی خیلی پایین نمی آمد. گاهی اوقات یک سری راه حل های منطقی وجود دارد، اما آقایان با همان روش اشتباه کار خود را دنبال می کنند و نتایج اشتباه می گیرند. اگر این راه حل ها مؤثر بودند، قبلاً کار می کردند.
این کارشناس بازار سرمایه در پایان خاطرنشان می کند: متاسفانه تیم کارشناسی سازمان بورس بسیار ضعیف است و قدرت چانه زنی و لابی گری ندارد. واقعاً این صندلی آنقدر حیاتی است که می تواند بسیاری از موقعیت ها را تغییر دهد، اما اینکه چه کسانی روی آن صندلی می نشینند و چه توانایی هایی دارند بسیار مهم است. امیدوارم آقای بیزیکیان اشتباه نکند و در انتخاب وزیر اقتصاد، رئیس سازمان بورس و رئیس کل بانک مرکزی قطعا از افراد توانمند، با تجربه و با اقتدار استفاده کند تا این وضعیت باعث شود. در چهار سال گذشته ادامه پیدا نکرده است.