حال دلیل این امر می تواند وضعیت بازارهای موازی یا افزایش ریسک های حاکم بر معاملات سهام باشد. بنابراین، علاوه بر عملکرد شرکت ها که مبانی و پتانسیل صنایع را نشان می دهد، عوامل دیگری نیز بر تصمیمات سرمایه گذاران تأثیر می گذارد. به همین دلیل عملکرد شرکت ها به تنهایی نمی تواند شرایط ورود پول به بورس را تسهیل کند. به عنوان مثال با وجود عملکرد مثبت 9 ماهه اکثر شرکت ها در سال 1402، این عامل نمی تواند محرک جدی برای ورود پول به ویژه برای سرمایه گذاران کوتاه مدت باشد. در این میان باید گفت که این امر شامل آن دسته از سرمایه گذارانی نمی شود که با دید بلندمدت وارد بازار می شوند. اگرچه بازده سالانه شرکت ها یکی از معیارهای مهم سرمایه گذاران در انتخاب سهام رشد است، اما به مذاق همه سرمایه گذاران خوش نمی آید. البته در شرایطی که اقتصاد کشور درگیر تورم است، کسب بازدهی از بورس می تواند تا حدودی به مردم در زمینه تورم کمک کند.
بیشتر بخوانید: بیشترین بازدهی صندوق های سرمایه گذاری سهام در هفته پایانی بهمن ماه
بررسی رفتار معامله گران نیز حاکی از آن است که برخی از این فعالان با هدف مصون نگه داشتن دارایی های خود از موج تورم وارد بازارهای سرمایه گذاری می شوند. به همین دلیل، با تشدید انتظارات تورمی، بازارهایی با بازدهی سریعتر در اولویت سرمایهگذاران قرار میگیرند. از آنجایی که دلار بازار آزاد یکی از شاخص های مهم انتظارات تورمی محسوب می شود، رفتار این ارز با انتظارات سرمایه گذاران رابطه معناداری دارد. بنابراین زمانی که تداوم سودآوری شرکت ها در بلندمدت تضمین شود، وضعیت این متغیر نقش مهمی در تصمیم گیری سرمایه گذاران ایفا می کند.
به همین دلیل تداوم سودآوری شرکت ها به تنهایی در بلندمدت را نمی توان دلیل خوبی برای ورود پول واقعی دانست. عملکرد شرکت ها و چشم انداز آنها از دیدگاه تحلیلگران خبره و سهامداران بسیار مهم است. در واقع سرمایه گذار بلندمدت با خرید آینده وارد بازار می شود. با توجه به اینکه وضعیت اقتصادی کشور به صورت مبهم ترسیم می شود، چشم انداز سودآوری شرکت ها باعث می شود که تزریق نقدینگی خرد به بازار سرمایه رنگ خود را از دست بدهد. در این شرایط طبیعی است که برداشت پول یک داستان تکراری در این بازار باشد.
چرا پول وارد بورس نمی شود؟
کارشناسان بازار سرمایه معتقدند به 3 دلیل نباید پول جدی به بازار تزریق شود. اولین عامل مربوط به مسائل مربوط به قیمت ارز است. هر عاملی که باعث شود سرمایه گذار احساس اطمینان کند که تقویت نرخ دلار به یک سناریوی نامطلوب تبدیل شده است، این عامل سرعت ورود پول به بورس را کاهش می دهد. بنابراین اظهارات سیاستگذاران مبنی بر کنترل نرخ ارز مستقیماً موجب رویگردانی سرمایه گذاران واقعی از بورس خواهد شد. این موضوع در مورد سایر سیاست های بخشنامه ای نیز صدق می کند، یعنی سرمایه گذاران خرد که با امواج هیجانی وارد بازار سهام می شوند و از آن خارج می شوند، حتی متاثر از سیاست های بخشنامه ای و بخشنامه های مبهم، به سرعت وارد رتبه های فروش می شوند.
مبحث فوق شامل دلار نیما نیز می شود. کارشناسان بازار سرمایه می گویند تفاوت قابل توجه نرخ دلار نیما با بازار آزاد نشان دهنده اجرای سیاست های بخشنامه ای در این بازار است. به همین دلیل عملکرد شرکت ها به شدت تحت تاثیر این موضوع قرار می گیرد. با توجه به اینکه نرخ دلار چه از نظر روانی و چه از نظر عملیاتی محرک جدی در بین فعالان بورس است، اقدامات کنترلی معادلات ورود سرمایه گذاران خرد به بورس را به عنوان دومین عامل مخرب بر هم می زند. مواردی مانند کاهش سطح انتظارات تورمی، ایجاد محدودیت در بازار دلار و سکه و افزایش نرخ سود سپرده های بانکی باعث بازگشت بانک های کشور به عرصه رقابت با سایر بازارها به ویژه بورس شده است.
حال می توان گفت بورس از نظر قیمتی بهترین فرصت برای سرمایه گذاری در سهام ارزشمند با دید میان مدت و بلندمدت است. اما این تمام ماجرا نیست و دلیل محکمی برای متقاعد کردن سرمایه گذار در این مسیر وجود ندارد. سرمایه معمولا ترسو است. بنابراین صاحبان این صندوق ها نمی توانند منتظر تغییر سهام و اصلاح بلندمدت قیمت باشند. البته اصلاح بلندمدت به معنای کاهش قیمت است. بنابراین در جایی که قیمت ها به طور مستمر در حال کاهش است و در شرایطی که اقتصاد کشور با چشم انداز تورمی مواجه است، نمی تواند انگیزه ای برای ورود سهامدار جدید به بورس ایجاد کند.
نکته دیگری که خرید سهام را از دید فعالان اقتصادی غیرقابل توجیه می کند این است که وضعیت متغیرهای غیراقتصادی و ابهامات پیرامون آنها از جمله تنش های منطقه ای باعث شده است که پرتفوی منطقی برای کسب بازدهی بهینه عملاً معنای خود را از دست بدهد. به عنوان مثال برخی رویدادهای سیاسی در ماه های گذشته مانند تشدید درگیری های منطقه ای باعث افت ناگهانی بورس شد. این در حالی است که بیشتر تحلیل ها حول محور رشد بازار سهام از ابتدای نیمه دوم سال است. بنابراین، زمانی که سهامدار نمی تواند از پرتفوی خود مطمئن باشد، ورود پول نامشخص است.
منبع: دنیای اقتصاد