بعدی- این ایده پرطرفدار که میپرسد در پایان زندگی واقعاً چه کسی و چقدر تحت تأثیر قرار میگیریم، بسیاری را به تجدیدنظر در دیدگاه خود درباره موفقیت، تأیید اجتماعی و سبک زندگی سوق داده است.
به گزارش به گزارش میهن تجارت به نقل از تودی، آیا تا به حال احساس می کنید که زندگی خود را در حد انتظارات دیگران می گذرانید؟ اگر پاسخ شما مثبت است، شاید بهتر باشد نگاهی جدیتر به آنچه که این روزها در شبکههای اجتماعی بهعنوان «نظریه تشییع جنازه» میگذرد، بیندازید.
«نظریه تشییع جنازه» در هفتهها و ماههای اخیر به یکی از موضوعات مورد بحث در TikTok و دیگر پلتفرمهای اجتماعی تبدیل شده است. این نظریه که نه به تحقیقات علمی خاصی استناد میکند و نه نویسندهای دارد، ذهن بسیاری از کاربران را با طرح یک سوال ساده اما تکاندهنده درگیر کرده است: واقعاً در پایان زندگی چه چیزی از ما باقی میماند و واقعاً چند نفر تحت تأثیر رفتن ما قرار میگیرند؟
نسخهای متداول از این نظریه میگوید: “در یک مراسم تشییع جنازه معمولی، فقط ده نفر گریه میکنند. فقط ده نفر. “شما تمام زندگی خود را صرف تلاش میکنید، به خودتان فشار میآورید، قلبتان را برای دیگران میشکنید و همه چیز را نگه میدارید… و در نهایت، فقط ده نفر آنقدر تحت تاثیر قرار میگیرند که گریه کنند.”
این حساب از این هم فراتر می رود و ادعا می کند «نصف» کسانی که قرار بود در این مراسم شرکت کنند ممکن است به دلیل بدی آب و هوا اصلا نیایند. این جملات ساده اما گزنده موجی از واکنش ها و بازتاب ها را در فضای مجازی به راه انداخته است. هانا یگر، کاربر TikTok در ویدئویی که میلیون ها بار دیده شده است، نوشت: «وقتی برای اولین بار این مطلب را خواندم کاملاً متاثر شدم. اما در عین حال به من حس رهایی بخشید.»
او در ادامه میپرسد: “اگر در نهایت فقط عده کمی اینقدر عمیقاً اهمیت میدهند، چرا ما اینقدر نگران این هستیم که دیگران در طول زندگی خود چه فکر میکنند؟” چرا زندگیمان را طوری میسازیم که دیگران راحت باشند، در حالی که ممکن است حتی به خود زحمت نیاورند که برای تشییع جنازه ما چتر بیاورند؟»
کاربر سپس یک پیام انگیزشی اضافه می کند: “این یادآوری شماست: شما حق دارید بیشتر بخواهید. شما حق دارید کاری را انجام دهید که شما را خوشحال می کند. شما حق دارید زندگی ای بسازید که هم از نظر مالی مفید و هم از نظر احساسی رضایت بخش باشد.”
در قسمت نظرات کاربران نظرات مختلفی را مطرح کرده اند. یکی نوشت که این نظریه برای او کاملاً محسوس بود، زیرا پس از مرگ پدرش “دنیا ادامه یافت” در حالی که دنیای او کاملاً از هم پاشید. شخص دیگری معتقد بود که این نظریه نباید باعث کناره گیری دیگران شود، بلکه باید تلاش بیشتری را برای تأثیر معنادار بر زندگی افراد بیشتر القا کند. یکی دیگر از کاربران تاکید کرد که مهم این نیست که چه کسی در مراسم شما گریه می کند، بلکه مهم این است که چه کسی در زندگی شما تأثیر واقعی داشته است و برای چه کسی آنجا بوده اید.
با وجود محبوبیت این نظریه، یک سوال اساسی مطرح می شود: آیا واقعاً «نظریه تشییع جنازه» با آنچه در دنیای واقعی اتفاق می افتد مطابقت دارد؟ برای یافتن پاسخ با یک متخصص در این زمینه به گفت وگو نشستیم.
آیا “نظریه تشییع جنازه” درست است؟
جسی ام. گومز، مدیر اجرایی انجمن مدیران تشییع جنازه ایالت کانکتیکات، که بر صدها مراسم تشییع جنازه نظارت داشته است، هشدار می دهد که اعداد در این نظریه را بیش از حد تحت اللفظی در نظر نگیرید. او میگوید از آنجایی که غم و اندوه به طرق مختلف بر افراد تأثیر میگذارد، تعداد افرادی که در مراسم گریه میکنند معیار خوبی برای تأثیر یک فرد بر زندگی دیگران نیست.
گومز توضیح می دهد: “فقدان گریه آشکار به هیچ وجه به معنای فقدان عشق یا ارتباط نیست.” این بیشتر بازتابی از روشهای متنوعی است که افراد برای کنار آمدن با فقدان و ادای احترام به متوفی انتخاب میکنند.» به گفته او، برخی از افراد احساسات خود را آشکارا ابراز میکنند و گریه میکنند، در حالی که برخی دیگر ترجیح میدهند غم و اندوه خود را در سکوت، درون نگری یا رفتاری آرام ابراز کنند.
گومز تصدیق می کند که شرایط آب و هوایی واقعاً می تواند بر تعداد افرادی که در مراسم شرکت می کنند تأثیر بگذارد، اما او این را نشانه ای از اهمیت متوفی برای دیگران نمی داند. او میگوید: «این را نه نشانهای از بیتفاوتی، بلکه در نتیجه ملاحظات عملی مانند ایمنی، دسترسی و دشواریهای سفر در شرایط بد میدانم.
به گفته این مدیر باسابقه، پرمعناترین مراسم نه به تعداد اشک ها و نه به تعداد شرکت کنندگان، بلکه به میراثی بستگی دارد که انسان در دل دیگران به جا گذاشته است. او میگوید: «پس از انجام صدها مراسم، به این نتیجه رسیدهام که مراسم تشییع جنازه ماهیت واقعی زندگی مردم را آشکار میکند؛ «نه از طریق نمایشهای باشکوه، بلکه از طریق داستانهایی که گفته میشود، اعمال مهربانانه کوچک اما به یاد ماندنی، و زندگیهایی که با حضور صادقانه لمس شدهاند.»
گومز می افزاید که مهم ترین مراسمی که او مدیریت کرده است برای افرادی بوده است که با تواضع زندگی کرده اند، با دیگران با احترام رفتار کرده اند و به جای ارتباطات سطحی، روی ارتباطات معتبر سرمایه گذاری کرده اند. به گفته وی، این تجربیات بار دیگر این باور را در او تقویت کرده است که میراث واقعی از طریق جلب توجه یا تایید دیگران ساخته نمی شود، بلکه حاصل تعامل مستمر، محترمانه و انسانی با جامعه و عزیزان است.
چرا این نظریه اینقدر محبوب است؟
حتی اگر اعداد مربوط به تئوری تشییع جنازه دقیق نباشد، گومز معتقد است که قابل درک است که چرا این تئوری طنین انداز است. او می گوید که مرگ زندگی انسان را به شکلی عمیق در کانون توجه قرار می دهد و باعث می شود اولویت ها دوباره تعریف شوند. به گفته او، وقتی با مرگ روبرو می شویم، نگرانی های سطحی روزمره از بین می روند و آنچه باقی می ماند حقایق اساسی در مورد عشق، روابط، میراث و نحوه رفتار ما با دیگران است. “این فصل پایانی داستان است.”
در این رابطه، دکتر آن کسل بردزی، موسس مرکز روانشناسی خوب باش، معتقد است که این نظریه به دلیل اینکه به افراد اجازه می دهد نگاهی بی رحمانه اما صادقانه به زندگی خود بیندازند و مرور کنند که وقت و انرژی خود را صرف چه کسانی می کنند.
او می گوید بسیاری از ما به جای تایید داخلی به دنبال تایید بیرونی هستیم و این موضوع ریشه در عوامل مختلفی دارد. به گفته بردزی، از کودکی ممکن است یاد بگیریم که خشم خود را سرکوب کنیم یا نیازهای خود را ابراز نکنیم تا از طرد شدن یا رها شدن اجتناب کنیم. اگر این الگوها به بزرگسالی منتقل شوند، می توانند منجر به استرس مزمن، خستگی روحی و حتی بیماری های جسمی شوند. صرفاً به این دلیل که مرزهای شخصی خود را مشخص نکرده و به نیازهای خود توجه نکرده ایم.
او تأکید می کند که شکستن این چرخه با تمرکز بر اهداف شخصی، تعیین مرزهای سالم و تمرین شفقت به خود امکان پذیر است. به گفته این روانشناس، زمانی که خود اصیل خود باشیم، می توانیم نیازهای خود را برآورده کنیم و روابط معنادار و سالمی با دیگران برقرار کنیم.
در پایان شاید پیام اصلی تئوری تشییع جنازه بدون توجه به اغراقهای آن این باشد: زندگی کوتاهتر از آن است که بتوان آن را برای جلب رضایت همگان صرف کرد و آنچه در نهایت اهمیت دارد کیفیت روابط و میزان صداقتی است که با خود و دیگران داریم.





