زوی بارل در هاآرتص نوشت: روابط دونالد ترامپ با قدرت های برتر منطقه در اولین دوره ریاست جمهوری او پر از فراز و نشیب بود. اما اکنون این کشورها دیگر از واکنش آمریکا برای میهن تجارت متحدان خود نمی ترسند.
به گزارش سرویس بین الملل «میهن تجارت»، در ادامه این مقاله آمده است: جمعی از مقامات مصری و آمریکایی به همراه دونالد ترامپ رئیس جمهور آمریکا در هتل دو پالای بیاریتز منتظر عبدالفتاح السیسی رئیس جمهور این کشور بودند که کمی تأخیر داشت. دیکتاتور محبوب من کجاست؟ این جمله ای بود که ترامپ در آگوست 2019 در جمع حاضران در نشست G-7 2019 با صدای بلند گفت. هیچ کس پاسخی نداد و مشخص نیست که آیا خود سیسی این اظهارنظر توهین آمیز را شنیده است یا خیر. اندکی بعد ترامپ سعی کرد جو را آرام کند و به حاضران در جلسه گفت: “ما به خوبی یکدیگر را درک کردیم. او مرد بسیار مقاومی است، من به شما می گویم. او مرد خوبی است و کار فوق العاده ای در مصر انجام داده است. کار آسانی نیست.” این «کار خارقالعاده» شامل دستگیری هزاران نفری میشود که صرفاً علیه دولت او اعتراض یا انتقاد کرده بودند.
سیسی تنها «دیکتاتور مورد علاقه ترامپ» نبود. سه ماه بعد، رجب طیب اردوغان، رئیسجمهور ترکیه نیز تمجید گرمی از ترامپ دریافت کرد. ترامپ در یک کنفرانس مطبوعاتی مشترک پس از گفتگوهای “صادقانه و مثبت” طرفین اعلام کرد: من طرفدار رئیس جمهور ترکیه هستم. در اصطلاح دیپلماتیک، استفاده از کلمه “صادقانه” معمولاً نشان دهنده اختلاف نظر شدید است.
تنش بین دو طرف یک ماه قبل از دیدار آنها بالا گرفته بود، زمانی که ترامپ گفت که آمریکا در حال خروج از خاورمیانه است و گفت: “اجازه دهید شخص دیگری برای این شن های خونین بجنگد.” او از این ادبیات برای اعلام خروج نیروهای آمریکایی از سوریه استفاده کرد. با این حال، فشارهای داخلی در داخل دولت و کنگره، همراه با انتقاد شدید از سوی متحدان آمریکا، رئیس جمهور را مجبور به «تجدید نظر» و حفظ 900 سرباز در سوریه کرد.
اختلاف با ترکیه زمانی عمیق شد که اردوغان نیروهای نظامی این کشور را برای اشغال مناطق کردنشین سوریه فرستاد. زمانی که ترامپ خواستار آتشبس شد و اردوغان مدعی شد که اقدامات ترامپ را چراغ سبز برای حمله تفسیر میکند، ترکیه با تحریمهایی مواجه شد که این کشور را مجبور به امضای توافقنامه آتشبس با کردها کرد.
اینگونه بود که طی آن گفتگوهای «صادقی» که بعدها دو رئیس جمهور انجام دادند، ترامپ توانست اعلام کند که آتش بس به خوبی برقرار شده است. او گفت که با کردها صحبت کرده و آنها راضی به نظر میرسند و توضیح داد که نیروهای آمریکایی عقبنشینی کردهاند زیرا معتقد است کشورش باید بر حفاظت از مرزهای خود تمرکز کند نه مرزهای دیگر کشورها. با این حال، نباید فراموش کرد که آتش بس که ترامپ آن را «توافق بزرگ» می دانست، خیلی زود شکست خورد و حملات ترکیه تشدید شد. اما عدم تمایل ترامپ به دفاع از مرزهای کشورهای دیگر تغییری نکرده است.
اردوغان و السیسی از اولین رهبرانی بودند که پیروزی ترامپ را تبریک گفتند. ظاهراً آنها – همراه با رهبران عربستان سعودی، امارات متحده عربی و قطر – دلایل خوبی برای استقبال از نتایج میهن تجارتات آمریکا به ویژه پس از ریاست جمهوری جو بایدن داشتند.
در طول مبارزات میهن تجارتاتی، بایدن متعهد شد که چک سفید ترامپ را به اردوغان لغو کند، عربستان سعودی را به کشوری منزوی تبدیل کند و به السیسی درس حقوق بشر بدهد. اما این میهن تجارتات تنها ائتلاف دیکتاتورهایی نیست که از بازگشت یکی از خود به قدرت خوشحال هستند. هر یک از این رهبران روابط خاص خود را با ترامپ دارند، در حالی که دو نگرانی مشترک دارند: ایران و فلسطین. همه منتظرند ببینند ترامپ که خود را «ارباب توافق» می داند با این دو موضوع چه خواهد کرد.
تنش ها در منطقه پس از اولین دوره ریاست جمهوری ترامپ همچنان ادامه دارد. ترکیه همچنان از تحریمهای ترامپ که به عنوان عامل بحران اقتصادی کشورش تلقی میشود، به شدت آسیب دیده است – بحرانی که هنوز حل نشده است. اختلافات بر سر خرید سامانه های پدافند هوایی اس-400 روسیه از سوی ترکیه هنوز حل نشده است و اگرچه بایدن فروش 20 میلیارد دلار جت های اف-16 را در ازای حمایت ترکیه از ورود فنلاند و سوئد به ناتو تایید کرد، ترکیه دارای F-35 است. که ترامپ آنکارا را از آن بیرون کرد، برنگشته است.
هنوز مشخص نیست که ترامپ چگونه قصد دارد این موضوع را مدیریت کند، زیرا جهان منتظر است ببیند موضع او در مورد جنگ در اوکراین چیست. جایی که ترکیه در هر دو طرف میدان نبرد بازی می کند: یعنی هم پهپادهای جنگی را به کیف می فروشد که تأثیر قابل توجهی بر روند درگیری داشته است و هم روابط نزدیکی با کرملین دارد.
اگرچه ترامپ به سختی بزرگترین حامی ناتو است – و او بارها تهدید کرده است که کمک های نظامی ایالات متحده به این سازمان را قطع خواهد کرد مگر اینکه سایر کشورهای عضو سهم خود را از 2 درصد به 4 درصد از تولید ناخالص داخلی خود افزایش دهند. ، (و این شرطی است که برخی در حال حاضر در تلاش برای تحقق آن هستند) – اما ناتو هنوز برای ترکیه حیاتی تلقی می شود زیرا عضویت آن به این کشور اهرم قابل توجهی می دهد.
اردوغان از این عضویت به عنوان سپری در برابر انتقاد و تحریم برای نقض حقوق بشر در ترکیه، اشغال اراضی سوریه، تهدیدهای مداوم علیه کردها و مواضع خود علیه اسرائیل استفاده می کند. عضویت در ناتو به ترکیه این امکان را میدهد تا از بهترینهای هر دو بلوک بهرهمند شود – اگر هیچ رئیسجمهوری ایالات متحده تلاش نکند که آن را مجبور به میهن تجارت بین دو طرف کند.
اکنون که دوره ریاست جمهوری بایدن به پایان می رسد، ترکیه، مصر و عربستان سعودی می توانند نفس راحتی بکشند، به خصوص که موضوع حقوق بشر یکی از محورهای مهم سیاست خارجی دولت بایدن بوده است. این موضوعات در دستور کار ترامپ قرار دارد. او قبلاً نقض آشکار حقوق بشر را کم اهمیت جلوه داده و گفته است که ایالات متحده به شرکا و متحدان نیاز دارد و باید پلیس جهان نباشد.
حتی ترامپ نیز نتوانست قتل جمال خاشقجی روزنامه نگار سعودی را نادیده بگیرد. ترامپ ابتدا از ولیعهد عربستان دفاع کرد و با نادیده گرفتن کنگره، قرارداد تسلیحاتی ۸ میلیارد دلاری را تصویب کرد. اما زمانی که سیا شواهدی در این زمینه جمع آوری کرد، ترامپ چاره ای جز محکوم کردن قتل نداشت و توضیحات سعودی ها را «بدترین سرپوش ممکن» توصیف کرد.
در حالی که محمد بن سلمان به یک چهره نامحبوب در واشنگتن تبدیل شده است، معاملات تجاری خانواده ترامپ در این کشور بدون وقفه ادامه یافته است، و همچنین روابط نزدیک بن سلمان با داماد ترامپ، جرد کوشنر، ادامه داشته است. به گزارش نیویورک تایمز، نه تنها عربستان سعودی پس از خروج کوشنر از کاخ سفید، 2 میلیارد دلار در قرارداد پرخطر Affinity سرمایه گذاری کرد، بلکه این دو دیدارهای سیاسی نیز داشتند. در ماه ژوئیه، گزارش هایی منتشر شد مبنی بر اینکه سازمان ترامپ که توسط پسرانش اریک و دونالد جونیور اداره می شود، در حال برنامه ریزی برای ساخت یک برج مسکونی لوکس در جده و یک هتل و مجتمع تفریحی 500 میلیون دلاری در عمان است.
آیا این روابط تجاری با خانواده ترامپ بر سیاست خاورمیانه ای عربستان سعودی به ویژه در قبال ایران و اسرائیل تأثیر خواهد گذاشت؟ نفوذ دیپلماتیک عربستان سعودی، چه در سطح منطقه ای و چه در سطح بین المللی، از زمانی که محمد در سال 2017 ولیعهد شد، تنها یک سال پس از روی کار آمدن ترامپ، به طور چشمگیری گسترش یافته است.
چین و روسیه به شرکای تجاری اصلی عربستان تبدیل شده اند. روابط دیپلماتیک با ایران احیا شده است. و ترکیه که زمانی دشمن محسوب می شد، به متحد ریاض تبدیل شده است (البته پس از آن که آنکارا تحقیقات در مورد قتل خاشقجی را بسته است). در عین حال، محمد بن سلمان که مسئول خریدهای تسلیحاتی گسترده عربستان سعودی از آمریکا است، اکنون نفوذ بسیار بیشتری بر واشنگتن دارد.
او اختلافات خود را با بایدن با رد درخواست های بایدن برای افزایش تولید نفت به منظور کاهش قیمت های جهانی نشان داد و به چین اجازه داد تا با میانجیگری برای آشتی عربستان و ایران به پیروزی دیپلماتیک دست یابد. با این حال، سعودیها منتظر میهن تجارتات آمریکا یا پیروزی ترامپ نشدند و بیش از یک سال پیش تصمیم خود را برای عادیسازی روابط با اسرائیل اعلام کردند – اگرچه آن را مشروط به “بهبود زندگی فلسطینیها” کردند. جنگ غزه از آن زمان به طور کامل وضعیت را تغییر داده است.
تعداد زیاد تلفات غیرنظامی، ویرانی های بی سابقه و سیاست قطع ارسال مواد غذایی به شمال غزه، عربستان سعودی را مجبور به موضع گیری روشن کرده است. فیصل بن فرحان، وزیر خارجه عربستان سعودی هفته گذشته اعلام کرد که تا زمانی که راه حلی برای تشکیل کشور فلسطین پیدا نشود، عادی سازی روی میز نیست. وی در عین حال مشخص نکرد که آیا این به معنای تشکیل یک کشور فلسطینی محدود در چارچوب «معامله قرن» ترامپ است یا دیگر ترتیبات. واضح است که صرفا «بهبود زندگی فلسطینی ها» نمی تواند به عنوان فرمولی برای عادی سازی حساب شود.
بن سلمان عملاً نشان داده است که اگر ترامپ می خواهد به آنچه که بایدن نتوانست به آن دست پیدا کند، یعنی عادی سازی روابط عربستان و اسرائیل، باید بهایی را که ریاض تعیین کرده است، بپردازد و این تنها به موضوع فلسطین محدود نمی شود. اتحاد دفاعی و برنامه هستهای برای عربستان سعودی بخشهای غیرقابل مذاکره هر توافقی است.
با این حال، حتی اگر همه این اهداف بلندپروازانه محقق شوند، بعید است که عربستان سعودی تنها با یک میهن تجارت استراتژیک به دنیای تک قطبی بازگردد: با یا علیه ایالات متحده باشد. عربستان سعودی، مانند امارات، قطر و ترکیه، مجموعه متنوعی از شرکای دیپلماتیک ایجاد کرده است و نیاز آمریکا به متحدان منطقهای به این قدرتهای پیشرو منطقهای اجازه میدهد تا دوستان و شرکای بیشتری را بدون ترس از تلافیجویانه آمریکا میهن تجارت کنند.
در این شبکه پیچیده از روابط، اسرائیل ممکن است خود را در موقعیتی ناآشنا بیابد – رقابت در بازار جدیدی از منافع استراتژیک با رئیس جمهور آمریکا که حرکت های خود را صرفاً بر اساس سود و زیان می بیند. در فرهنگ لغت ترامپ، هر کشوری که از آمریکا می خواهد نیروها و هواپیماها را برای «دفاع از مرزهای کشورهای دیگر» یا جنگ بر روی «شن های خونین آنها» مستقر کند، نباید انتظار دسترسی اولویت دار به کاخ سفید را داشته باشد.