اولین سخنرانی ترامپ در کاخ سفید پس از مراسم تحلیف به همراه امضای احکام بحث برانگیز مربوط به سیاست های کلی آمریکا نیز به طور مختصر درباره ایران بود. وی گفت: پس از انفجار نیروهای حزب الله و شهادت رهبران آن در حملات اسرائیل و هدف قرار دادن ساختار پدافند هوایی ایران، جمهوری اسلامی ایران به شدت تضعیف شده است.
رئیس جمهور جدید آمریکا در یکی از معدود سخنرانی های خود پس از مراسم تحلیف نیز مدعی شد که بخشی از حامیان اوست: «ما به حساب ایران برگشتیم و از پول نفت برای تأمین مالی سازمان های تروریستی استفاده نکنیم… ایران در گذشته ورشکسته بود. و او نمی توانست به حماس و حزب الله کمک کند… اگر من رئیس جمهور بودم، عملیات طوفان الاقصی رخ نمی داد و ایران بودجه ای برای حمایت از حزب الله و حماس نداشت.» یک ادعای کوتاه و گذرا باید در پازل گسترده تر سیاست خارجی دولت جدید آمریکا در کنار دیگر سخنان ترامپ تفسیر شود. اگرچه همین جمله به خوبی نشان داده شده است، اما علیرغم اینکه جریان های داخلی تلاش می کنند ترامپ را فردی تجاری معرفی کنند که می تواند به شرط «معامله» پای میز مذاکره بنشیند، اما او به عنوان بزرگترین صادرکننده نفت جهان هیچ علاقه ای به بازگشت ندارد. نفت ایران به نفت ایران. بازار جهانی ندارد.
علاوه بر این، یکی از موضوعاتی که بسیاری از کارشناسان بینالمللی ماهها پیش نسبت به آن هشدار دادهاند، خطر فعال شدن مکانیسم ماشه علیه ایران و تنها بازگشت همه تحریمهای پیش از دلالی بود. موضوعی که الیس استفانیک روز سه شنبه در جلسه استماع سنا برای تایید او به عنوان نماینده آمریکا در سازمان ملل متحد اعلام کرد و کمپین شکست “فشار حداکثری علیه ایران” را “موفقیت آمیز” خواند. وی درباره توسل آمریکا و متحدانش به سازوکار ماشه در قرارداد دلالی صحبت کرد و آن را ابزاری مهم برای مقابله با ایران خواند. مقامات آمریکایی و همچنین ترویکا اروپا در ماههای اخیر بارها درباره مکانیسم این ماشه صحبت کرده و ایران را به استفاده از آن تهدید کردهاند و باید توجه داشت که اگرچه آمریکا با تصمیم ترامپ از برجام خارج شده است، اما سه کشور فرانسه و آلمان و بریتانیا می توانند این مکانیسم را در راستای سیاست های آمریکا فعال کنند.
همچنین سناتور تد کروز پس از تکرار تهدیدات اخیر کشورهای اروپایی مبنی بر استفاده از مکانیسم ماشه علیه ایران توسط الیس استفانیک، گفت مارکو روبیو، وزیر امور خارجه ترامپ در اظهارات مکتوب خود گفته است که تحریمهای سازمان ملل علیه ایران (SNAPBACK. Trigger) را نیز بازگردانده است.
مارکو روبیو صبح پنجشنبه با بنیامین نتانیاهو، نخست وزیر رژیم صهیونیستی گفتگو کرد. روبیو در تماس با نتانیاهو تاکید کرد که حفظ حمایت آمریکا از اسرائیل اولویت ترامپ است و همچنین رویای خود را برای پایان دادن به تهدیدات ایران و تلاش برای دستیابی به صلح بیان کرد.
کنار هم قرار دادن این اظهارات در کنار تجربه خروج آمریکا از برجام توسط ترامپ و دستور مستقیم او برای ترور سردار شهید حاج قاسم سلیمانی موضوعی است که راهبردی جدی برای مقابله و خنثی کردن اقدامات احتمالی ضد ایرانی ترامپ را برجسته میکند. اما در چنین فضایی محمدجواد ظریف را این بار به عنوان معاون راهبردی تریبون بین المللی سفید می بینیم. نورپردازی ترامپ استفاده می کند. وی بارها در اجلاس سالانه مجمع جهانی اقتصاد داووس در پاسخ به سوال زکریا درباره یادداشت زکار در مجله فرن افرز به بهانه های مختلف مذاکره با غرب را به بهانه های مختلف به عنوان دولت روحانی عنوان کرده است. وی گفت: امیدواریم دیگران منطق و عقلانیت را انتخاب کنند. اما اجازه دهید این را باز کنم. جان بولتون در ماه فوریه به فرانسه سفر کرد. او گزارشی درباره نحوه خروج ترامپ از برجام در سال ششم نوشت.
ظریف تاکید کرد: حدود 6 هزار دلار از منافقین دریافت کرده است، بولتون در سخنرانی خود در اجلاس سران مجاهدین گفت که سال آینده در تهران جشن خواهیم گرفت (1) و در فروردین ماه مشاور امنیت ملی ترامپ شد، پمپئو دو روز بعد به اسرائیل سفر کرد. تایید او به عنوان وزیر امور خارجه ترامپ و ترغیب نتانیاهو به نمایش تصنعی اسناد دزدیده شده از ایران.
او گفت: «ترامپ در 8 مه برجام را ترک کرد. وقتی به این تحولات نگاه می کنید و با سران کشورها صحبت می کنید، متوجه می شوید که آنها ترامپ را متقاعد کرده بودند که ایران در حال سقوط است و خروج ناگهانی از دلالی آخرین میخ بر تابوت ایران خواهد بود. ثانیاً اسناد ادعایی نمایش داده شده توسط نتانیاهو منجر به حمایت جهانی ایالات متحده برای خروج از دلالی شد. هر دو نکته حاکی از باورهای غلط مشاوران ترامپ است نه ترامپ. “
ظریف گفت: این بار ترامپ، بولتون، هوک (برایان هوک)، پمپئو و سایر افراد از دولت او خارج شدهاند. ترامپ همچنین حمایت از بولتون را بر اساس ادعای مضحک درخواست ایران برای قتل وی لغو کرده است. این ادعا همیشه اشتباه بوده است. امیدوارم ترامپ در دولت دومش مصممتر، واقعبینتر و آگاهتر باشد و خروج او از اخوانالمسلمین که اسرائیل آن را تایید کرد، منجر به توسعه گسترده برنامه هستهای ایران شده است.»
تنها یک روز پس از این اظهارات ظریف، دونالد ترامپ به خبرنگاران گفت که درباره برنامه هسته ای ایران اظهار نظر کنند. مورد دوگانه “یا مذاکره یا جنگ” دوباره باز کن وی گفت: او امیدوار است با ایران برای جلوگیری از حمله اسرائیل به تاسیسات هسته ای این کشور به توافق برسد، اما اگر با ایران موافق نباشیم، موافقم که اسرائیل به تاسیسات هسته ای ایران حمله کند.
اما ظریف در بخشی از مصاحبه خود مدعی شد که اگر به جای مسعود پزشکی، سعید جلیلی را رئیس جمهور می کردیم، جنگ بزرگی در منطقه رخ می داد! “
اکنون با اظهارات صریح ترامپ و حضور چهرههای تندرو حامی ایران در دولت او، مانند مارکو روبیو، وزیر امور خارجه، مشاور امنیت ملی والتز، پیت هگز، وزیر دفاع احتمالی، الیز استفانیک، نماینده احتمالی آمریکا و مایک حکابی سندرز، سفیر آمریکا در اسرائیل؛ معاون راهبردی رئیس جمهور که تجربه رهبری تیم مذاکره کننده ایرانی در مذاکرات برجام را نیز دارد، در پاسخ به این سوال که در مذاکرات آتی با ترامپ دقیقاً چه چیزی «مبادله» خواهد شد؟ آیا زمانی است که طرف مقابل با استفاده از تهدید نظامی سعی در مذاکره با ایران دارد؟ و آیا در چنین حالتی آیا می توان مذاکره ای مبتنی بر «عزت، حکمت و مصلحت» یا همان طور که ریاست محترم جمهور در مصاحبه با مدیر اجرایی NBC اعلام کرد، «مذاکره موضع برابر» صورت گیرد؟
به نظر می رسد مانند آنچه در توافق رخ داد، برخی با خوش بینی خطرناک به مذاکره با آمریکا امیدوارند، غافل از اینکه وضعیت کنونی جمهوری اسلامی به هیچ وجه با تجربه سفر گروسی به تهران قابل مقایسه با دهه نود نیست. در اوایل دسامبر این نشان داد که اگرچه ایران مایل بود درهای نطنز و فردو را برای بازدید از مدیرکل آژانس بینالمللی انرژی اتمی باز کند و به اروپا قول دهد که غنیسازی را محدود کند، اما باز هم نتوانست مانع از صدور قطعنامه شورای حکام علیه شورای حکام شود. برای ساختن ایران، و هنوز هم ادعاهایی درباره برنامه هسته ای ایران از سوی آژانس وجود دارد.
این نوع کنشگری و تمرکز مذاکرات مقامات اروپایی درباره برنامه هستهای ایران و حمایت از نیروهای مقاومت در منطقه نشان میدهد که اگر ایران میخواهد با شرایط کنونی پای میز مذاکره برود، چارهای جز توجه مستقیم به مسائل ملی ندارد. خط قرمز امنیتی کشور در حال مذاکره است، مذاکراتی که در نهایت چیزی جز تضعیف و حرکت به سمت خلع سلاح ایران نخواهد داشت، چرا که هر «معامله ای» مستلزم «معامله» است و اگر برنامه هسته ای نتوانست غرب را برای عدم صدور قطعنامه راضی کند. مورد بعدی مذاکره درباره قدرت منطقه ای، قدرت موشکی و پهپادی یا کنار گذاشتن محور مقاومت خواهد بود. در چنین شرایطی، ایران باید قبل از ورود به هر مذاکرهای ابتدا «امتیاز» ایجاد کند تا بتواند در تعامل با ترامپ قدرت چانهزنی را حفظ کند و بتواند آبرومندانه مذاکره کند، در غیر این صورت هر مذاکرهای به حوزهای برای ایران تبدیل میشود. منافع ملی که با توجه به تجربه تلخ اخوان المسلمین در نهایت به دستاوردی برای کشور می انجامد.
منبع : به گزارش میهن تجارت